وقتی مارسلو دفاع کناری رئال مادرید دروازه لوانته را باز کرد، موضوع فقط باز کردن دروازه حریف نبود، قضیه پایان دادن به کابوس گل نزدن بود؛ پس از ۴۸۲ دقیقه که رکورد باشگاه را شکست.
"بزرگترین باشگاه جهان" تا این جا سه بازی از نه مسابقهاش در لالیگا را باخته است که آخرین آنها شکست ۱-۲ روز شنبه (۲۰ اکتبر) مقابل لوانته بود.
با کسب تنها یک امتیاز از چهار بازی اخیر لیگ اسپانیا، زنگهای خطر در سانتیاگو برنابئو به صدا درآمده است و به نظر میرسد که خولن لوپتگی تنها پنج ماه پس از نشستن روی نیمکت رئال در آستانه اخراج است. اما چه کسی مسئول این افتضاحی است که به بار آمده؟
این اشتباه لوپتگی است؟ لوپتگی به دنبال جدایی غیرمنتظره زیدان به رئال آمد و جداییاش از تیم ملی فوتبال اسپانیا در جام جهانی روسیه هم به بدترین شکل ممکن بود.
بازیکنان رئال خوب بازی نمیکنند و به نظر میرسد که نمیتوانند کاری را که مربی از آنها میخواهد انجام دهند؛ نگاهی بیندازید به تفاوت بازی رافائل واران در تیم ملی فرانسه و رئال و همین طور ترکیب ضعیف لوکا مودریچ، مارکو آسنسیو و مارسلو.
بجای تمرکز روی بسته نگه داشتن دروازه و تاکتیکی مستحکم، لوپتگی کماکان اصرار دارد که تیمش به شیوه قبل بازی کند. او (مثل بازی با لوانته) اصرار دارد که مدافعانش بسیار جلو بازی کنند و همین فرصت بسیار خوبی برای استفاده از فضای پشت مدافعان کناری به حریفان میدهد.
لوپتگی نتوانسته از شروعهای ضعیف تیمش در مسابقات جلوگیری کند. این فصل ۸۹ درصد گلهایی که رئال مادرید خورده در نیمه اول بازی بوده است.
سزار لوئیس منوتی، سرمربی کهنهکار آرژانتینی همیشه میگفت یک مربی از موقعیتهایی که تیمش ایجاد میکند، پول درمیآورد. تبدیل کردن این موقعیتها به گل بخشی از وظیفه بازیکنان است.
در این زمینه لوپتگی میتواند بگوید که بازیکنانش مقابل لوانته سه بار توپ را به تیر دروازه زدند و ۳۴ شوت داشتند که ۱۵ تای آن داخل چارچوب بود؛ در حالی که لوانته فقط دو شوت داخل چارچوب داشت و هر دو را گل کرد.
ولی نکته این است که حملات مادرید کیفیت و برندگی لازم را نداشت و آنها نتوانستد موقعیتهای صد در صد گل کافی ایجاد کنند -برخلاف چیزی که در نگاه اول به آمار به نظر میرسد.
زیدان وقتی متوجه شد که نمیتواند آن چه از باشگاه میخواهد (تزریق خون تازه و رفتن گرث بیل) را به دست آورد، برنابئو را ترک کرد. این درخواست ویژهای بود که لوپتگی هم نمیتوانست به دست آورد. به همین دلیل شاید بتوان او را بیش از هر چیز برای پذیرفتن چنین موقعیت چالش برانگیزی ملامت کرد.
لوپتگی در فصل نقل و انتقلات تابستان به بازیکنان جدید نیاز داشت. او ویلیان خوزه، مهاجم رئال سوسیهداد را میخواست و همین طور یک هافبک برای جانشینی متئو کواچیچ که به چلسی رفت.
هرچند لوپتگی بارها گفته که به این تیم اعتماد کامل دارد اما سئوال این است که آیا باشگاه هم همین اطمینان را به او دارد؟
مشکلات رئال مادرید
بازیکنان چه نقشی دارند؟ این فصل رئال مادرید در ۹ بازی در لیگ اسپانیا فقط ۱۳ گل زده است. فراموش نکنیم طلسم گل نزدن این تیم را یک مدافع کناری پایان داد در حالی که رئال سه مهاجم با کلاس جهانی (بیل، کریم بنزما و ماریانو) در زمین داشت.
در رئال بازیکنانی هستند که انتظارات را برآورده نکردهاند، به خصوص میتوان به ناتوانی آسنسیو در حمله اشاره کرد؛ بازیکنی که اصلا به اندازهای که پیشبینی میشد، پیشرفت نکرده است.
بنزما شروع خوبی داشت اما بعد افت کرد و به نظر میرسد که مشکل عضلانی بیل کماکان ادامه دارد.
اما گذشته از تمام اینها به نظر میرسد که موضوع نگرانکننده، عملکرد آنها به عنوان یک مجموعه است. بارها دیده شده که تیم تلاش چندانی برای پس گرفتن توپ نمیکند و وقتی هم که این کار را میکند به اندازه کافی تحرک، برش و تاثیر ندارد.
آیا این مشکلی روانی است یا بازیکنان صرفا میخواهند از زیر مسئولیت شانه خالی کنند؟ و این مشکل چه زمانی برطرف خواهد شد؟
چرا تماشاگران از پرس دلخور هستند؟ هواداران رئال تا به حال با لوپتگی مدارا کردهاند زیرا میدانند که او در چه مخمصهای گرفتار است؛ اما چنین حسی به فلورنتینو پرس، رئیس باشگاه وجود ندارد.
در نظرسنجی روزنامه مادریدی "دیاریو آاس" که یکشنبه برگزار شد، ۸۵ درصد گفتند که پرس را مسئول بحران کنونی باشگاه میدانند. ضمن این که تقریبا همه میدانند که لوپتگی جزو گزینههای اصلی پرس برای جانشینی زیدان نبود.
مائوریتزیو پوچتینو (تاتنهام)، ماسیمو آلگری (یوونتوس)، جولین ناگلزمن (هوفنهایم) و حتی آنتونیو کونته (سرمربی پیشین چلسی) اولویتهای پرس بودند. او با تمام آنها تماس گفت و پس از این که آنها به او جواب منفی دادند یا نتوانستند باشگاه قبلی را ترک کنند، سراغ لوپتگی رفت.
با رفتن رونالدو معلوم بود که چه بر سر تیم میآید و پرس فکر میکرد با بیل، بنزما و وینیسیوس جونیور، بازیکن برزیلی جوانش میتواند تا حد زیادی جای رونالدو را پر کند اما اشتباه میکرد.
تنها بازیکنان کهکشانی که پرس تلاش کرد بخرد نیمار و امباپه از پاریسنژرمن بودند، در مورد بقیه او ترجیح داد پولش را صرف ساخت ورزشگاه جدید بکند.
او حاضر نشد پول هنگفتی خرج خریدن ادن آزار بکند، در حالی که پیش از فوق ستاره پرتغالی، دنیلو، آلوارو موراتا و پپه تیم را ترک کرده بودند و کسی جانشینشان نشد.
مردم قبل از این که لوپتگی را ملامت کنند باید به این فکر کنند که این بحران جدید نیست. قهرمانی در فصل قبل لیگ قهرمانان پردهای جلوی مشکلات گرفت، در حالی که در همان فصل بارسلونا با ۱۵اختلاف امتیاز، قهرمان لالیگا شد.
اگر رئال قهرمان لیگ قهرمانان اروپا نمیشد، زیدان میتوانست شغلش را حفظ کند؟ بعید به نظر میرسد و نکته مهم این است که خود زیدان هم به احتمال فراوان این را میدانست.
مشکل پیدا نکردن جانشین برای رونالدو است؟ گاهی شما به گلزنی نیاز دارید که وقتی تیم خوب بازی نمیکند، گره کار را باز کند. رئال قبلا رونالدو را داشت اما الان چنین بازیکنی را ندارد. این نکته بجای خود اما آیا رئال برای شکست دادن تیمهایی مانند آلاوس، لوانته و زسکا مسکو نیاز به بازیکنی مانند رونالدو دارد؟ به نظر نمیرسد پاسخ مثبت باشد.
فصل پیش آنها ۹۴ گل زدند که رونالدو زننده ۲۶ گل بود. مهمتر اینکه رئال فصل قبل در لالیگا ۴۴ گل خورد، دو برابر اتلتیکو مادرید و ۱۵ گل بیشتر از بارسلونای قهرمان. ضعفی بنیادی که حالا آشکارتر شده است.
بعد از باخت مقابل لوانته پرس و لوپتگی با هم جلسه داشند. رئیس باشگاه همچنین با سرخیو راموس، کاپیتان تیم ملاقات کرد. با توجه به مسابقه لیگ قهرمانان و پس از آن الکلاسیکو، احتمال تغییرات ناگهانی در رئال مادرید خیلی بالا نیست ولی سخت بتوان روی حضور طولانی مدت لوپتگی در برنابئو شرط بست.
رئال مادرید در بحران است، اما هنوز نمیتوان گفت روزنه امیدی وجود ندارد. به فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ بازگردیم که رئال تقریبا وضعیت مشابه امروز را داشت. اما در پایان آنها با ۷ امتیاز اختلاف نسبت به دپورتیو لاکرونیا، بیست و هشتمین قهرمانی در لالیگا را جشن گرفت