۹ سال پیشتر، در چنین روزهایی در اکتبر سال ۲۰۰۹ آلبومی از کارهای مایکل جکسون منتشر شد با نام "این آخرش است" (This is it). این عنوان را خود مایکل برای توری که خیال برگزاریاش را داشت برگزیده بود.
قصدش البته آن بود که به دستاوردهای بیش از چهار دهه فعالیت پیوسته و درخشانش در عرصه موسیقی و سرگرمی اشاره کند. اما بخت موافق نیفتاد. او در حین تمرینهای فشرده برای کنسرتهایش ناگهان درگذشت و این مجموعه آهنگ که پس از مرگش منتشر شد در واقعیت آخرین اثر هنرمند از کار درآمد.
در آستانه دهمین سالگرد مرگ مایکل جکسون، آثاری تجسمی درباره این سرگرمیساز بزرگ در گالری ملی پرتره لندن ( ۲۷ ژوئن تا ۲۱ اکتبر ۲۰۱۸) به نمایش درآمد. ایستگاه لندن در واقع بخشی از تور این مجموعه است که در ادامه به فرانسه، آلمان و فنلاند سفر خواهد کرد و تا سال ۲۰۱۹ ادامه خواهد داشت.
این نمایشگاه با پیش چشم آوردن آثاری از نقاشی و عکس تا ویدیوآرت و چیدمان سهم فراگیر مایکل جکسون را در فرهنگ عمومی در سراسر جهان نشان میدهد.
عنوان نمایشگاه: Michael Jackson: On the Wall is at the National Portrait Gallery from ۲۸ June to ۲۱ October است که به صورت تحت اللفظی میتوان آن را به "مایکل جکسون بر دیوار" برگرداند، که با Off the Wall (نامتعارف) که نام یکی از نخستین آلبومهای موفق و مشهور اوست، جناسی میسازد.
گرچه انتخاب از میان آثار این نمایشگاه دشوار است، هفت اثر برگزیده زیر جنبههای گوناگون و گسترده کار و زندگی تاثیرگذار "سلطان پاپ" را بازمینمایاند.
۱. تریلر انقلابی تریلر (سیاه و سفید)، اثر گراهام دالفین، ۲۰۱۷ آلبوم تریلر که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد انقلابی در موسیقی پاپ بر پا کرد. جکسون با درآمیختن سبکهای گوناگون از جمله راک، آر اند بی، فانک و رقص به موفقیتی کمنظیر دست یافت. تا پیش از آن براساس سلیقه عمومی بازار موسیقی بیشتر به تک آهنگها گرایش داشت، اما فروش دهها میلیون نسخه آلبوم تریلر، این روند را دگرگون ساخت و تاریخ ساز شد. هم اکنون این آلبوم با بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه فروش در تاریخ موسیقی بیرقیب است.
گراهام دالفین هنرمند اهل نیوکاسل در این اثر متن ترانه تریلر را با روش حروف نگاری به صورت موتیف (نقشمایه) بر کاور این آلبوم و تصویر مایکل جکسون طرح زده است. مایکل جامهای از اشعارش بر تن دارد و بر بستری از واژگانش یله داده است.
۲. بیلی جین راه میگشاید مسیر نورانی، اثر دیوید لاشپل ۱۹۹۸ انتشار بیلی جین از آلبوم تریلر در قالب تکآهنگ در سال ۱۹۸۳ همراه با موزیک ویدیوی آن همچون زلزلهای در عالم موسیقی بود. موزیک ویدیوی آن که داستان کوتاهی را باز میگفت به کلیپهای پس از خود ساختار روایی داستانگو بخشید.
بیلی جین داستان عجیبی دارد: ماجرای طرفداری به این نام که خواننده و رقصنده مشهور را به دروغ متهم کرده که از او فرزندی دارد. در این کلیپ مایکل با رقص جادویی هر جا که پا میگذارد زمین زیر گامهایش روشن میشود.
در عکس دیوید لاشپل، عکاس و کارگردان امریکایی، که ادای دینی به این آهنگ است، مایکل پیشگام با چشمانی بسته، بیپروا و رقصان بر مسیری گسسته پیش میرود و راه را برای آن که از پیاش میآید روشن میکند.
۳. لحاف چهل تکه برابری نژادی کی بده؟ اثر فیث رینگولد، ۱۹۹۸ مایکل جکسون اگر چه شخصیتی جهانی است، در چشم آفریقایی-امریکاییها قهرمان سیاهان است. او نخستین آمریکایی آفریقاییتبار است که به چنین کامیابی و شهرت بزرگی در موسیقی دست یافت. به بیانی دیگر مایکل جکسون رویای امریکایی را برای سیاهان زنده کرد و تحقق بخشید.
آلبوم بد ( ۱۹۸۷) یکی دیگر از آثار مشهور مایکل با این که در مقایسه با تریلر فروش کمتری داشت، از پنج آلبوم پرفروش موسیقی عامهپسند به شمار میآید. بد، همچنین نام یکی از مشهورترین ترانههای این مجموعه است که موزیک ویدیوی آن را مارتین اسکورسیزی ساخت. در این اثر گنگی از مردان رقصنده سیاه به رهبری مایکل جکسون از روی درگاههای متروی نیویورک میپرند و بدون بلیت وارد تونل مترو میشوند، میرقصند و همآورد میطلبند.
فیث رینگولد هنرمند سیاهپوست نیویورکی، در قالب سنت چهلتکه دوزی که در فرهنگ آمریکایی راوی خاموش داستانهای زندگی مردم بوده، صحنه رقص مایکل و گروهش را بر لحافی بزرگ دوخته است. در بخش زیرین اثر نام شخصیتهای نامدار سیاهپوست مانند مارتین لوترکینگ، رزا پارکس و نلسون ماندلا دیده میشود. نام اثر به طعنه میپرسد چه کسی بد است؟، در حالی که همه این شخصیتها برای برابری نژادی کوشیدهاند.
۴. سیمای مرد هنرمند در جوانی مایکل جکسون، اثر اندی وارهول، ۱۹۸۴ اغراق نیست اگر تابلوی اندی وارهول هنرمند پاپ آرت امریکایی را مشهورترین اثر نقاشی از مایکل جکسون بدانیم. وارهول این نقاشی را برای روی جلد مجله تایم کشید که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. در آن سالها از جمله شایعاتی که در اطراف مایکل جکسون رواج داشت یکی هم این بود که تغییر جنسیت داده است. وارهول نیز در نوشتههایش از این شایعه سخنی به میان آورده است. اگر از این منظر به اثر وارهول بنگریم، رنگ زرد در بالای نقاشی و پشت سر مایکل به رنگ موهای بلوند زنانه و قرمزی پیراهنش به سرخی لبی خون رنگ است.
۵.کت مجلسی با کارد و چنگال کت مجلسی مایکل جکسون، اثر مایکل لی بوش، لباسهای مایکل جکسون با نظر خود او طراحی میشدند. طرح برخی پوششهای او بویژه در دهه ۱۹۸۰ یادآور شخصیتهای فیلمها و سریالهای علمی-تخیلی بود. در دورهای مایکل به لباسهایی روی آورد که او را همچون شخصیتی نظامی و ورزیده نشان میداد، گویی او ژنرال موسیقی پاپ است.
گاهی نیز از کلاه و کت شلوار سبک نخی استفاده میکرد و خود را چون خلافکاری خوشپوش و شوخ و دون ژوانمآب جا میزد. آن لباسها اگر قرار بود شخصیتی جدی از جکسون بسازند کت مجلسی چرمیاش نشاندهنده وجه کودکانهشخصیت مایکل جکسون بود.
او به طراحش گفت که کتش را با ریزآویزههای کارد و قاشق و چنگال تزیین کند. به نظر او اینها لوازمی بودند که همه آدمها در هر سن و سالی به سرعت میتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند. مایکل این کت را هنگام بازدید بچهها از مزرعه نورلند (مرکز تفریحیاش برای کودکان) میپوشید و معمولا موجب خنده و شوخی میشد.
۶. تغییر چهره مایکل، اثر گری هیوم، ۲۰۰۱ سیمای مایکل جکسون به تدریج بسیار تغییر کرد: چشمهایش گود نشست و بینیاش کوتاه و به شکلی عجیب قلمی و سر بالا شد. پوستش نیز بسیار رنگپریده بود. شایعات گوناگون در این باره رواج داشت: میگفتند که عملهای پی در پی زیبایی داشته و به مواد مخدر و الکل اعتیاد پیدا کرده است.
بعدها خودش آشکار کرد که به بیماری برص مبتلاست و از نوعی اختلال در سیستم ایمنی بدن نیز رنج میبرد که پوستش را به تابش آفتاب بسیار حساس کرده است. معمولا با آرایش غلیظ چهرهاش را میپوشاند. رژیم سفت و سخت گیاهیاش بسیار لاغرش کرده بود. در شرایط استرسزا نیز به سرعت به کاهش وزن دچار میشد. فشارهای روانی از جمله دو بار اتهام کودک آزاری، گرچه هیچگاه محکوم نشد، سبب شد به آرامبخشها و خوابآورهای قوی وابسته شود. خاطرات ناخوشایند کودکی نیز آشفتهاش میکرد.
گری هیوم نقاش انگلیسی میگوید: "من این چهره را انتخاب نکردم، بلکه او مرا شکار کرد."
برشی که هیوم از چهره مایکل انتخاب میکند، همان بخشهایی از سیمای اوست که شدت تغییرات بیمارگون را نشان میدهد. چشمانی با حالتی غریب و بینیای که آن قدر سربالاست که منخرینش از روبه رو دیده میشود. سپیدی بیمارگونه چهره بزک کرده مایکل جکسون به او شمایلی شبحآسا میدهد.
۷.تماشای خود در دیگری سلطان( رخنگارهای از مایکل جکسون)، اثر کندیس برایتز،۲۰۰۵ در آخرین بخش این نمایشگاه تو در تو، بازدیدکنندگان از دهانه درگاهی - که نقش و تصویر کاور آلبوم خطرناک بر آن است - به اتاقی تاریک وارد میشوند. در برابرشان نمایشگری عریض است که دختران و پسران و زنان و مردانی در سنین مختلف میکوشیدند آهنگهای آلبوم تریلر مایکل جکسون را با رقص و آواز اجرا کنند.در این آخرین اتاق مخاطبان فرصت مییابند تماشاگرانی چون خود را در هنگام تحسین و تقلید مایکل جکسون ببینند.
کندیس برایتز، هنرمند زن ویدیو آرت از آفریقای جنوبی، در سال ۲۰۰۵ گروهی ۱۶ نفر از طرفداران پر و پا قرص مایکل جکسون را از طریق آگهی گرد آورده و اجرایشان از تریلر را در استودیویی حرفهای ضبط کرده است. بریتز میگوید: "هر کدام از شرکتکنندهها خود انتخاب کردند که چه بپوشند و چگونه اجرا کنند. آن چه در نهایت ضبط شد تصویر جکسون است از نگاه طرفدارانش. آنان فقط به سبب دلبستگی به موسیقیاش به او احساس نزدیکی نمیکنند، بلکه او را به خاطر اینکه سختیهای زندگی را تاب آورد ستایش میکنند."
مایکل جکسون را سلطان پاپ لقب داده اند، زیرا دامنه تاثیراتش کمابیش همه عرصههای موسیقی و سرگرمی را فتح کرده است. از کودکی با گروه جکسون فایو(به همراه برادرانش) به صنعت موسیقی گام نهاد و بیش از چهار دهه در بالاترین سطح به فعالیت پرداخت. تاثیر او چنان گسترده و عمیق است که او را به شمایلی از فرهنگ عمومی دوران ما بدل کرده است. هنگامی که در سال ۲۰۰۹ به سبب مصرف بیش از اندازه نوعی داروی بیهوشی درگذشت، بهت و سکوت واکنشی عالمگیر شد، در حالی که لندن در انتظار تور کنسرتهای او بود و ایران در تب و تاب وقایع ۸۸ میتپید.