مرداد ماه دو سال قبل غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبانوادب فارسی درباره استفاده از واژههای تازه و جایگزین در کتابهای زیستشناسی که مورد استقبال دبیران، معلمان و دانشآموزان قرار نگرفته بود، گفت: «پذیرفتهنشدن این کلمهها طبیعی است مثل کفش نو میماند که روزهای اول پا را میزند، ولی بعدا پا در کفش جا میافتد.»
به گزارش شهروند، دو سال گذشت و این واژهها جا نیفتادند و این کفش هنوز هم اندازه پای دبیران، معلمان و دانشآموزانی که با زیست سر و کار دارند، نشده است و همچنان گلایهها پابرجاست. در طی سالهای گذشته، معادلسازی واژگان در بسیاری از کتب درسی با حاشیه همراه بوده، اما زیستشناسی از آن دست دروسی است که پذیرش واژگان معادل در آن دشوار است و همین هم دلیلی بوده که با شروع سال تحصیلی جدید بار دیگر نامش بر سر زبانها بیاید و بار دیگر حداد عادل دربارهاش نظر بدهد.
او روز گذشته درباره اعتراضهایی که بار دیگر به این مورد وارد شده، گفته «تقریبا دو سه سالی است که برخی افراد حول محور واژههای دروس زیستشناسی غوغا میکنند؛ اما در همه کتابهای درسی واژههای کاملا فارسی به کار برده شده است. فقط یک عده به واژههای زیستشناسی اشاره دارند که البته ما نیز با آنها صحبت کردیم، اما بعضی از آنها خیالات دیگری دارند.»
حداد عادل گفته که برخی از بیان این اعتراضها خیالات دیگری دارند و در حال جوسازیهستند. «منظور از جوسازی تحریک غیر منطقی است؛ درواقع باید استدلال کنند که این واژه دقیقا چه عیبی دارد، در هر صورت حرف منطقی از هر کسی شنیده شود، مغتنم است.» او گفته انتقادها را میشنوند و چنانچه منطقی باشد، میپذیرند و، اما این در حالی است که به گفته بسیاری از معلمان این درس تاکنون انتقادها آنطور که باید و شاید شنیده نشده و هر سال بر تعداد تغییرات بیشتر افزوده شده است.
واژههای قشنگی انتخاب نشدهاند
ندا معلمی است که در چند سال گذشته با چالش تغییر اسامی در کتابهای زیستشناسی مواجه بوده است. او در طی سالیان گذشته مقاطع دهم، یازده و دوازدهم را تدریس کرده و میگوید که مقطع دوازدهم در حال حاضر بیشترین تغییر را به خود دیده است. «اغلب اسامی که در زیستشناسی مورد استفاده است، معادل همان واژگان در زبان مقصد است؛ اما در حال حاضر این تغییرات بسیار گسترده و عجیب است. برای مثال به جای دندریت (رشتههای عصبی) از دارینه استفاده میشود. یا به جای واژه کروموزم که برای همگان معمول است، واژه «فامتن» جایگزین شده که برای شاگردانم هم این مورد قابل درک نبود. نمونه دیگر واژه اپیگلوت است -دریچهای در گلو که نای را از ریه جدا میکند- که حالا با عنوان برچاکنای از آن نام برده میشود.»
ندا میگوید در سه سال گذشته این تغییرات رفته رفته بیشتر شدند و حالا در کتاب زیست مقطع دوازدهم اکثر واژگان شامل این تغییر شدهاند و این اتفاق در گام نخست برای معلمان دشوار است. «از سالهای قبل که در دبیرستان زیست خواندیم و بعدها که دانشجوی این رشته شدیم، با یکسری واژگان مشخص آشنا شدیم و تصویری از این واژگان در ذهنمان نقش بست که حالا تغییر این تصویر و دیدن واژگان جدید اصلا برایمان قابل درک نیست.»
به گفته ندا این اتفاق برای بچهها هم غریب است و سر کلاس زمان بسیاری برای هضم و درک این واژگان میگذارد. «درنهایت میتوان به تغییرات عادت کرد. شاید نسلهای بعد راحتتر این موارد را بپذیرند و در ذهشان جا بیفتد، اما مسأله اصلی این است که واژههای قشنگی برای این جایگزینی انتخاب نشدهاند.»