مرد ثروتمند با مراجعه به دادسرای جنایی تهران در حالی که از رفتارهای عجیب همسرش شکایت میکرد گفت او مدام مرا کتک میزند و آزار میدهد، دو سال پیش هم روی من و دخترم اسید پاشید.
این مرد به بازپرس گفت: همسرم بیماری روحی دارد و مدام مرا کتک میزند. بهعنوان مثال 20 تیر سال 95 روی کاناپه خانهام دراز کشیده بودم که همسرم روی من آب جوش ریخت و مرا سوزاند.
16 بهمن سال 95 هم ساعت دو نیمه شب بود که در خواب و بیداری همسرم را دیدم که با ظرف اسید بالای سرم ایستاده تا خواستم واکنش نشان دهم روی من اسید پاشید و دست چپم سوخت. در این بین دختر20 سالهام وارد اتاق شد و وقتی ظرف اسید را دردستان مادرش دید او با عجله اسید را رها کرد. این کار باعث شد تا مقداری اسید روی پای دخترم نیز بریزد. آن شب به کمک پسرم، به بیمارستان سوانح سوختگی رفتیم و درمان شدیم.
مرد میانسال گفت: من به خاطر اینکه همسرم عذر خواهی و ابراز پشیمانی کرد شکایت نکردم تا اینکه چند روز قبل زمانی که از سر کار به خانه آمدم و داشتم دست هایم را میشستم، همسرم آیینه را به سمت من پرتاب کرد و شروع به کتک زدن من کرد. بعد از آن هم پنهانی قفل در خانه را عوض کرد و طلاهایی که در مدت زندگی مشترکمان خریداری کرده بودم را با خود برد. از دست کارهای همسرم و فحاشیهای او خسته شده ام. برای همین تصمیم گرفتم بعد از مدتها از او شکایت کنم.
مرد ثروتمند در پاسخ به این سؤال که چرا بعد از دو سال از اسیدپاشی شکایت کرده، گفت: بعد از هر بار دعوا و آسیب رساندن همسرم- فتانه- به من او ابراز پشیمانی و ندامت میکرد. التماس میکرد که او را ببخشم و همین مسأله باعث میشد که از شکایتم صرف نظر کنم.
اظهارات فرزندان شاکی
با شکایت شهریار از همسرش، بازپرس جنایی دستور تحقیقات را صادر کرد. در نخستین گام تحقیقات از دختر و پسر شهریار که شاهدان ماجرا بودند؛ آغاز شد. دختر شهریار که در رشته داروسازی در آلمان تحصیل میکند به پدرش وکالت داد و اظهارات او را تأیید کرد.
پسر 18 ساله شهریار اما در تحقیقات گفت: پدر و مادرم از ابتدای زندگی باهم مشکل داشتند اما این چند سال اخیر مشکلات آنها شدت گرفت. آن شب با سر و صدای خواهر و پدرم از خواب بیدار شدم و خودم را به پذیرایی رساندم. مادرم روی آنها اسید ریخته بود و ما خواهرم را به بیمارستان رساندیم. زمانی که علت این موضوع را از مادرم پرسیدم او گفت که پدرم به او خیانت کرده است و برای انتقام دست به اسیدپاشی زده است. مدتی قبل هم بعد از اینکه مادرم با پدرم دعوایش شد خانه را به حالت قهر ترک کرد. آن زمان مدرسه بودم و او برایم پیام فرستاد که قفل در را عوض کرده است. وقتی به خانه رفتم متوجه شدم که مادرم هر چه طلا داخل خانه بود را با خودش برده است.
همچنین بازپرس جنایی در تحقیق از بیمارستان دریافت که در تاریخ مورد نظر بیماری با مشخصات اعلام شده برای درمان به بیمارستان آمده و تحت درمان قرار گرفته است.
اما پزشکی قانونی اعلام کرد با توجه به اینکه مدت زمان زیادی از ماجرا گذشته نمیتوان اعلام کرد که سوختگی بر اثر اسید بوده است.
من اسید پاشی نکردهام
با شکایت شهریار، زن میانسال برای تحقیقات به دادسرا احضار شد. فتانه در تحقیقات منکر اسیدپاشی شد و گفت: شوهرم چند روز قبل زمانی که از محل کارش به خانه آمد شروع به فحاشی و کتک زدن من کرد. طوری مرا کتک زد که صورتم خونی شد. اگر او راست میگفت و من او را کتک زده بودم چرا با پلیس تماس نگرفت و زمانی که من میخواستم به پلیس زنگ بزنم ممانعت کرد.
او ادامه داد: به خاطر کتکها و آزار و اذیتهای همسرم از خانه قهر کردم و شوهرم چنین ادعایی را مطرح کرد تا من به خانه برگردم. در رابطه با اسیدپاشی هم دروغ میگوید، حتی پزشکی قانونی هم اسیدپاشی را تأیید نکرده است. بچه هایم هم اگر اظهارات همسرم را تأیید میکنند شهادت شان دروغ است. همسرم مدام به آنها پول میدهد و هزینه تحصیل دخترم در آلمان و هزینه تفریحات پسرم را میدهد. او آنها را تهدید کرده و وعده پول داده است و بچهها هم به همین دلیل علیه من شکایت کردهاند.
با اظهارات زن میانسال، بازپرس جنایی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی خواست در رابطه با بررسی اظهارات زوج میانسال تحقیق کنند.