دیروز اتفاق جالبی در قائمشهر رخ داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مرتضی هاشمی همان چهره معروفی است که خانهاش مشرف به ورزشگاه وطنی است و بازیهای نساجی را از پشتبام خانهاش نگاه میکند. دیروز برای آن که ناظر بازی مانع از آن شود که او از پشتبام خانهاش بازی نساجی را تماشا کند، دستور داد داربست و پردهای آبی جلوی خانهاش زدند اما هاشمی در اقدام جالب، داربستی بلندتر زد تا بازی را از آنجا ببیند.
او در این باره به خبرورزشی گفته است: «به خدا داربست 160 هزار تومان برای من خرج برداشت. من اینجا راحتم. دوست دارم میوهام را بخورم و بازیام را تماشا کنم. دوستانم و فامیل هم که میآیند با هم بازی نگاه میکنیم.»
همسایه معروف ورزشگاه قائمشهر: هر قدر داربست را بالا ببرند ما هم داربست بلندتر میزنیم همسایهای که خانهاش مشرف به استادیوم شهید وطنی قائمشهر است میگوید بلیت ورزشگاه ۱۲هزار تومان است اما برای تماشای بازی استقلال از خانه خودش، ۳۰۰هزار تومان خرج کرده.
روزنامه خبرورزشی نوشت: مرتضی هاشمی حتی از بعضی بازیکنان نساجی معروفتر است. او همان کسی است که خانهاش مشرف به استادیوم شهید وطنی است و از خانهاش بازیهای این تیم را میبیند. حضور او و دوستانش در پشتبام خانهشان برای تماشای بازیهای نساجی خیلی سوژه شده و حتی یک بار از آنها خواستند تا به خانهشان بروند و دیگر بازیها را از آنجا نگاه نکنند. ناظران بازیهای نساجی معتقدند این کار قانونی نیست. دیروز هم داربست بزرگی با یک پرده آبی جلوی خانه آنها زدند تا بازی را نگاه نکند ولی آقای هاشمی در اقدامی جالب داربست بزرگتری زد تا از بالای آن بازی را ببیند! حرفهای او بعد از این اتفاق واقعاً خواندنی است.
جلوی خانه شما داربست و یک پرده آبی کشیدهاند. بازی را چطور نگاه کردید؟ همان جای همیشگی نشستم و بازیمان را دیدم. بابا این مسئولان هیچی از فوتبال نمیدانند. دارند دفع جوان میکنند. جای اینکه بیایند جوانها را جذب فوتبال کنند دست به چنین کارهایی میزنند. آخر چرا جلوی خانه ما را گرفتند؟! به خدا در این چند سال میتوانستیم شکایت کنیم. آقای نوربخش قاضی و دادستان قائمشهر بوده. ایشان خانهاش پشت ورزشگاه است. آن طرف خانه ما. پارسال رفت شکایت کرد. گفت این جوانها میآیند مزاحمت ایجاد میکنند. پارسال سر همین شکایت یک مدتی هواداران را یک بخشی از ویایپی ورزشگاه راه نمیدادند. به دروغ گفتند، نه، داریم ورزشگاه را میسازیم. نه بابا، از این خبرها نبود. ما که عاشق نساجی بودیم گفتیم هیچوقت شکایت نمیکنیم. ما ورزشدوستیم. گفتیم اینجا مینشینیم بازیمان را میبینیم. در این چند سال هیچ مزاحمتی ایجاد نکردیم. فقط نشستیم بازی دیدم. آخر این چه کاری است میکنند؟
کی جلوی خانه شما این داربست و پرده را زدند؟ دیروز صبح. از خواب بیدار شدیم دیدیم داربست زدهاند.
شما چه اقدامی کردید؟ هیچی، من هم رفتم داربست اجاره کردم!
در عکسها دیدیم. اقدامتان تاریخی بود! آقا پول بلیت بازی چند است؟ ۱۲هزار تومان. من ۱۶۰هزار تومان بابت اجاره داربست دادم!
شوخی میکنید. نه آقا، گفتم سر اینکه جلوی خانه ما داربست زدهاند من داربست بلندتر میزنم. همین دیشب تماشای بازی میدانی برای من چقدر خرج برداشته؟ ۳۰۰هزار تومان.
چرا؟ ما اینجا که بازی را میبینیم کلی میوه و آب معدنی و تخمه و... هم میخریم. یعنی من هر دفعه برم استادیوم بالای ۵۰ تومان خرج میکنم؟ در خانه خودم نشستهام. هندوانهام را میخورم و بازیام را میبینم. من شنیدم که آقای رفعتی ناظر فدراسیون این کار را کرده. آقای فردوسیپور چون آبروی ایشان را در ۹۰ برد انتقامش را از ما میگیرد. چرا جلوی خانه ما این داربستها را زدند؟ مگر ما خلاف کردیم؟ مگر به بازیکن و داور فحش دادیم؟
تا به حال توپ بازی به خانهتان افتاده؟ بله، در همان بازی هفته قبل مقابل شاهین لردگان توپ به خانه ما افتاد که سریعاً به آنها برگرداندیم. چند بار افتاد و شیشه ما شکسته. شکایتی داشتیم؟ گفتیم عیبی ندارد. تیم محبوب ماست. خیلی وقتها تیمهای رقیب در وطنی تمرین میکنند و توپشان به خانه ما میافتد. هر دفعه توپ را دادهایم. وقتی ما اینطوری رفتار میکنیم چرا جوابمان را با این کارها میدهند؟ به خدا که آبروی خودشان را بردند. ما چند ساله اینجا نشستیم و بازیمان را میبینیم. ۵، ۶ نوع میوه هم میخریم. تخمهمان هم به راه است. همین الان پسر من رفته استادیوم. بلیت خریده ۱۲هزار تومان ولی من اینجا راحتم. مهمان میآید با هم فوتبال نگاه میکنیم. یک وقتهایی دوستانم را دعوت میکنم، میوهمان را میخوریم بازیمان را میبینیم. با کسی هم کاری نداریم. هوای خبرنگاران و عکاس و نیروی انتظامی را هم داریم. گرسنه و تشنه که میشوند ما به آنها میوه و آب و غذا میدهیم. آزارمان به کسی نمیرسد. الان یک کاری کردهاند کل ماهوارهها ما را نشان میدهد. چرا سوژه دست شبکههای خارجی دادهاند؟ امان از این مسئولان کوتهفکر!
حالا اگر داربست را بالاتر ببرند چه میکنید؟ هیچی، ما هم داربست بلندتر میزنیم. اگر خیلی بلند بود که دیگر از پشت همین پرده آبی که زدهاند بازی را میبینیم، چون بازی زیر نور است و از اینطرف دیده میشود. اگر دستمان به جایی نرسد این کار را میکنیم.
انصافاً بروید ورزشگاه راحتتر نیست؟ به خدا ما اینجا راحتیم. نشسته بودیم و بازیمان را میدیدیم و با کسی کاری نداشتیم. مگر ما میتوانیم در ورزشگاه بنشینیم؟ جا نیست که. اینجا راحت مینشینیم و میوه و تخمهمان را میخوریم.