نوزاد 9 ماههای که چندی قبل از سوی پدر و مادر معتادش مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود و پس از انجام تشریفات قانونی به بهزیستی سپرده شده بود، به دستور قاضی پرونده به خانوادهاش تحویل شد اما یک هفته بعد جان باخت.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اردیبهشت امسال یکی از مددکاران مؤسسه خیریه مهرآفرین از وقوع یک کودک آزاری در جنوب تهران با خبر شد. هدی آن زمان نوزادی 5 ماهه بود که پدر و مادرش پس از مصرف شیشه او را کتک زده و شکنجه کرده بودند.
این مددکارگفت: زخمهای ایجاد شده روی بازوی هدی نشانه گازگرفتگی بود و بهخاطر نگهداری این نوزاد در محیط آلوده او دچار عفونت ریه هم شده بود و به سختی نفس میکشید. حتی طی یک هفته چندین بار دچار تشنج شد و با توجه به این شرایط تصمیم گرفتیم نوزاد را به بیمارستان منتقل کنیم تا تحت درمان قرار گیرد که در مسیر درمان وقوع کودک آزاری از سوی پزشک معالج تأیید شد. این در حالی بود که نوزاد دچار نارسایی قلبی تشخیص داده شد.
در ادامه و با حکم قاضی پرونده هدی کوچولو به شیرخوارگاه آمنه سازمان بهزیستی تحویل داده شد. اما پس از حدود 4 ماه و با درخواست مادرش، قاضی حکم بر تحویل نوزاد به خانوادهاش داد اما پس از یک هفته هدی فوت کرد.
حکم قاضی لازم الاجراست
دکتر رضا جعفری رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در گفتوگو با خبرنگار حوادث «ایران» در این باره گفت: در همان اردیبهشت ما نوزاد را بنابر نظر پزشک تحویل بهزیستی دادیم و پس از چند ماه به درخواست مادر هدی و حکم قاضی این نوزاد به خانوادهاش تحویل داده شد. البته این نوزاد طبق نظر پزشک معالج نارسایی قلبی داشت و ظاهراً علت فوت هم همین عارضه بوده است.رئیس اورژانس اجتماعی در پاسخ به این سؤال که با وجود اینکه دختر کوچولو باید تحت نظر پزشک و مراقبت خاص قرار میگرفت چرا قاضی حکم بر تحویل هدی به خانوادهاش داده تصریح کرد: ما تابع مقررات هستیم و وقتی قاضی حکم بر تحویل نوزاد میدهد دیگر کاری از دست ما ساخته نیست وگرنه تا زمانی که این نوزاد تحویل بهزیستی بود به بهترین حالت از او نگهداری میشد.
لزوم توجه به گزارش پروندههای کودک آزاری
فاطمه دانشور مدیر مؤسسه مددکاری مهرآفرین نیز در گفتوگو با «ایران» عنوان کرد: بزرگترین مشکل ما آن است که برخی از قضات به گزارش پروندهها توجهی نمیکنند. ما با دشواری این نوزاد را تحویل گرفتیم و شرایط را برای حضور اورژانس اجتماعی فراهم کردیم تا نوزاد در شرایط خوبی در بهزیستی و شیرخوارگاه آمنه زندگی کند. اما وقتی خانواده این بچهها با گریه و عجز به سراغ قاضی میروند براحتی حکم بازگشت فرزندشان را میگیرند و او را دوباره باز میگردانند.