چندی پیش پسر جوانی به دادسرا رفت و از ربوده شدن مادرش خبر داد و گفت: دیشب داخل خانه نشسته بودیم که زنگ در را زدند. مرد ناشناسی پشت در بود.
او ادامه داد:در را با آیفون باز کردم تا بخواهم خودم را به مقابل در برسانم چند مرد وارد خانهمان شدند. آنها با تهدید دست و پا و دهانم را بستند و درحالی که دستمالی روی دهان مادرم گذاشته بودند او را به زور از خانه بیرون بردند.هر چه تقلا کردم تا دست و پایم را باز کنم بیفایده بود و چون دهانم نیز بسته بود و از طرفی مردان ناشناس صدای تلویزیون را هم زیاد کرده بودند کسی صدای مرا نمیشنید. تا اینکه صبح امروز مردان خشن، بدن نیمه جان مادرم را در مقابل در ورودی رها کردند و همسایهها با دیدن مادرم از ماجرا با خبر شده و به کمک من آمدند.
وی همچنین اظهار داشت:وقتی مادرم به خانه آمد فهمیدم که مردان ناشناس او را شبانه عمل کرده و کلیهاش را سرقت کرده بودند. حتی مادرم در حالت نیمه بیهوشی شنیده بود که مردان خشن کلیهاش را ۱۰۰ میلیون تومان فروختهاند.
با شکایت پسر جوان تحقیقات آغاز شد اما بررسیها نشان داد که زن میانسالی که پسرش مدعی بود او را ربوده و کلیهاش را سرقت کردهاند سالم است و هیچ اتفاقی برای او رخ نداده است.
مادر پسر جوان در تحقیقات گفت: پسرم بیماری روانی دارد و تحت درمان است. این سناریو را هم تحت تأثیر بیماریاش طراحی کرده و واقعیت ندارد. اگر کلیه مرا دزدیده بودند بیشک آثار عمل جراحی باید روی بدن من بود و از طرفی من هر دو کلیه ام را دارم.
با توجه به مشخص شدن وضعیت پسر جوان، به دستور بازپرس پرونده او برای درمان به بیمارستان روانی منتقل شد.