چرا افراد باهوش تصمیمات احمقانه می‌گیرند؟

همه ما چنین چیزی را تجربه کرده‌ایم: تصمیمی می‌گیریم که به نظر منطقی برسد. و پس از چند ثانیه، دقیقه یا روز به خود می‌گوییم “پیش خودت چی فکر می‌کردی؟ آیا این یک حماقت زودگذر بود؟ آیا حواسم پرت بود و در این شرایط تصمیم‌گیری کردم؟”
 
می‌دانیم که تصمیم درست و یا بهترین انتخابمان نبوده است، اما در آن لحظه آن تصمیم را گرفتیم و بعدها فهمیدیم تصمیم احمقانه‌ای بوده است. چرا؟
 
علم در پس “تصمیمات احمقانه”
 
آیا این بدان معناست که ما واقعاً احمق هستیم؟ خیر. تنها به این معناست که تمام تصمیمات ما منطقی نیستند. دلمان می‌خواهد فیلتری بر تعصب‌های ذاتی‌مان قرار دهیم و سپس بر اساس آن‌ها تصمیم بگیریم. این تعصبات “سوگیری‌های شناختی” نامیده می‌شود و همه ما از آن‌ها برخورداریم.
 
سوگیری شناختی به الگوی سیستماتیک انحراف از هنجار یا عقلانیت در قضاوت دلالت دارد. این سوگیری‌ها باعث نتیجه‌گیری، فرضیات و استنتاج‌هایی درباره مردم و شرایطی به شیوه‌ای نه‌چندان منطقی می‌شود. همه ما بر اساس ادراک ورودی که هم از بیرون و هم از درون دریافت می‌کنیم، “واقعیت اجتماعی ذهنی” مختص به خودمان را ایجاد می‌کنیم.
 
چگونه می‌توانیم تصمیمات احمقانه را متوقف کرده و آن‌ها را با تصمیمات هوشمندانه جایگزین کنیم؟ با وقت گذاشتن برای درک سوگیری‌های شناختی. درک و بررسی تعصبات و سوگیری‌ها منجر به تصمیمات بهتر و تفکر و شناخت دقیق‌تر می‌شود. با درک بهتر، تصمیمات بهتری می‌گیریم.
 
سوگیری شما چیست؟ این سوگیری چه تأثیری بر کسب‌وکار می‌گذارد؟
 
“نیل جاکوبشتاین” متخصص هوش مصنوعی اشاره می‌کند که همه ما از Al و الگوریتم‌ها برای کاهش تأثیرات تفکر انسانی استفاده می‌کنیم. برخی از این موارد عبارت‌اند از:
 
اثر لنگر انداختن: تمایل به اتکای شدید یا “لنگر انداختن” بر یک جنبه یا ویژگی خاص و یا قطعه‌ای از اطلاعات در تصمیم‌گیری.
 
اثر دسترسی: تمایل به غلو کردن درباره احتمال حوادثی که در ذهن “قابل‌دسترس‌تر” هستند که ممکن است نتایج بیش‌ازحد خوش‌بینانه، مطلوب و رضایت‌بخش داشته باشند.
 
اثر ارابه موسیقی: تمایل به باور چیزهایی که اکثر مردم به آن‌ها باور دارند. معمولاً افراد وقتی متوجه می‌شوند مردمان زیادی به اندیشه‌ای معتقدند، احتمالاً اینکه بدون اندیشه آن را بپذیرند افزایش می‌یابد.
 
سوگیری پس نگر: این سوگیری به اثر “از قبل هم می‌دانستم” نیز معروف است. در این سوگیری فرد تمایل دارد باور کند که می‌توانسته نتایج اتفاقی که رخ‌داده است را از قبل پیش‌بینی کند.
 
اثر هنجار نرم: عدم تمایل به برنامه‌ریزی و یا واکنش به فاجعه‌ای که هرگز در گذشته رخ نداده است.
 
سوگیری خوش‌بینی: تمایل به خوش‌بینی بیش‌ازحد و دست بالا گرفتن احتمال نتایج مطلوب. در این سوگیری فرد خود را در مقایسه با دیگران کمتر در معرض خطر می‌بیند.
 
اثر برنامه‌ریزی اشتباه: تمایل به دست بالا گرفتن منافع و دست پایین گرفتن ضررها و زمان مصرفی برای تکمیل کار.
 
اثر هزینه‌های نابرگشتنی و زیان گریزی: این اثر اشاره به تمایل افراد برای جلوگیری و اجتناب از ضرر در مقایسه با به دست آوردن سود مشابه داد. مثلاً گم نکردن یک پنج‌هزارتومانی بهتر از پیدا کردن یک پنج‌هزارتومانی است.
 
جاکوبشتاین اشاره می‌کند که بیش از ۵۰ سال است که در نئوکورتکس ما تغییری چندانی ایجاد نشده است و به‌اندازه، شکل و ضخامت یک دستمال‌کاغذی باقی‌مانده است. او می‌پرسد: “اگر اندازه یک دستمال رومیزی بود چه؟”
 
مزایای سوگیری و نحوه بهینه‌سازی آن‌ها
 
سوگیری‌ها می‌توانند مفید باشند. آن‌ها طغیان اطلاعات را فیلتر می‌کنند، در فهم جهانم به ما کمک می‌کنند و اجازه می‌دهد در دنیای پر شتاب امروز تصمیمات سریع بگیریم. در اینجا به تجربه یکی از مشتریانم می‌پردازیم.
 
مشتری من قصد داشت یک مسئول بازاریابی پیدا کرده و سطح شرکتش را ارتقاء دهد. او چهار کاندید داشت که به مرحله مصاحبه رسیده بودند و حتی یکی از آن‌ها با چهار سهامدار کلیدی سازمان صحبت کرد. از او پرسیدم که چرا روی این کاندید که شانس ضعیفی دارد سرمایه‌گذاری کرده است. در صحبت‌هایش سوگیری‌های زیر را تشخیص دادم:
 
اثر برنامه‌ریزی اشتباه: دست کم گرفتن زمانی که فرآیند طول می‌کشد و یک استخدام خوب چه هزینه‌هایی دارد.
 
اثر لنگر انداختن: تمرکز تنها بر بخشی از اطلاعات ( دستاوردهای فعلی کاندید در کارش و در نظر نگرفتن کل سال‌های کار- رزومه او دارای بیست سال سابقه متشکل از کارهای یک یا دوساله بود).
 
اثر دسترسی: ازآنجاکه کاندید در یک کار موفق بود (در شرکتی بزرگ با منابع گسترده)، تصور کرد که در شرکتی کوچک‌تر نیز موفق خواهد بود (با یک‌ششم منابعی که کاندید درگذشته از آن‌ها استفاده کرده بود).
 
سوگیری خوش‌بینی: تصور می‌کرد که در عرض شش هفته می‌تواند یک نفر را استخدام کند.
 
با روش‌های زیر می‌توان با سوگیری‌های شناختی مبارزه کرد:
 
عجله نکنید: زمانی که خسته، گرسنه یا مضطرب نیستید تصمیمات بهتری می‌گیرید. با گذاشتن زمان کافی می‌توانید درباره آینده و تأثیر تصمیمات فکر کنید.
کمک گرفتن از یک دیدگاه خارجی: نظر یک مشاور یا فرد مورد اعتماد را جویا شوید.
گزینه‌ها را در نظر بگیرید: دیگر چه‌کار می‌توان کرد؟
+9
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.