عروس روستایی که با همدستی پسری جوان، شوهرش را در آغل گوسفندان به قتل رسانده بود از سوی پلیس دستگیر شد.
بامداد روز یکشنبه 17 تیر 97 ساکنان روستای تخشیمحله گرگان با شنیدن فریادهای کمک خواهی عروس جوان همسایه سراسیمه از خانه هایشان بیرون آمدند و به سراغ او رفتند. زن جوان در حالی که بشدت گریه میکرد از قتل شوهرش خبر داد و در حالی که همسایهها را به آغل گوسفندان میبرد جسد خونین شوهر 25 سالهاش را به آنها نشان داد.وی مدعی شد دقایقی قبل مرد ناشناسی وارد خانه آنها شده و پس از درگیری با شوهرش وی را به قتل رسانده و فرار کرده است. بلافاصله موضوع این جنایت شوم به پلیس اعلام شد و مأموران انتظامی روشن ابد گرگان دقایقی بعد به محل حادثه رفتند.
مأموران با ورود به آغل گوسفندان جسد مرد جوان را در حالی مشاهده کردند که با اصابت جسم نوک تیزی به نواحی مختلف بدنش از پا در آمده بود. به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب گرگان جسد قربانی برای تعیین علت و زمان دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد. درهمین حال از آنجایی که عروس جوان نخستین فردی بود که متوجه ماجرا شده بود از سوی پلیس به کلانتری منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت. این زن در حالی که خود را بشدت ناراحت و نگران نشان میداد در مراحل نخستین بازجوییهای پلیس ادعا کرد شوهرش از سوی مرد موتور سواری مورد حمله قرار گرفته است.
این تازه عروس 18 ساله درباره جزئیات حادثه گفت: 2 ساعت قبل ازاین اتفاق شوهرم گفت میخواهم سر زمین کشاورزی برم اما بعد از رفتنش چراغهای حیاط ما خاموش شد و صدای عجیبی از حیاط به گوشم رسید پس از آن موتوری با سرعت از خانه ما خارج شد. برای اینکه ببینم صدا از کجا بوده به حیاط رفتم و بعد هم میخواستم به آغل گوسفندان سرکشی کنم که ناگهان با جسد خونین شوهرم رو به رو شدم.
در حالی که این زن بشدت گریه میکرد اما مأموران در حرفهایش به تناقضهای عجیبی رسیدند و اصرار بیش از حد وی برای ناراحت نشان دادن خود ظن مأموران را به او بیشتر کرد.
در همین راستا بررسیهای انجام گرفته روی در ورودی خانه و نشانههای برجا مانده در محل حادثه حکایت از درگیری قربانی حادثه با عامل یا عاملان قتل داشت و این نشان میداد که با سروصداهای ایجاد شده در محل جنایت زن جوان باید زودتر در جریان ماجرا قرار میگرفت. از سویی دیگر پلیس در بررسی محل حادثه نشانههایی از حضور یک زن و یک مرد را در محل درگیری به دست آورد. با وجود به دست آمدن این نشانهها زن جوان همچنان تلاش میکرد با ضد و نقیض گوییهایش خود را از ماجرای قتل شوهرش بیاطلاع نشان دهد اما سرانجام وقتی با ارائه دلایل و مستندات غیر قابل انکار از سوی پلیس روبهرو شدبه ناچار لب به اعتراف گشوده و پرده از نقشهای هولناک برای قتل شوهرش برداشت. وی در اعترافات خود به پلیس گفت: با شوهرم دچار مشکل شده بــودم بنا براین از پسـر عمه شوهرم که جوان 20 سالهای است خواستم تا برای اجرای نقشه قتل شوهرم مرا یاری دهد. او سحرگاهان به خانه ما آمد و در آغل گوسفندان کمین کرد. وقتی شوهرم قبل از رفتن به سر زمین کشاورزی به آغل گوسفندان رفت با او درگیر شد و با کمک هم او را کشتیم. بعد از رفتن وی با داد و فریاد همسایهها را خبر کرده و این گونه وانمود کردم که به خانه ما حمله شده و شوهرم را کشتهاند.