مستأجری که به اتهام قتل صاحبخانهاش بازداشت شده بود پس از یک هفته بازجویی لب به اعتراف گشود.
29 اردیبهشت امسال کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت این مرد را بهعنوان تنها مظنون در قتل صاحبخانهاش دستگیر کرده بودند. در پرونده آمده بود که ساعت 12 ظهر سوم اردیبهشت مرد 65 سالهای در مقابل بازار میوه و تره بار شهرک غرب با شلیک گلوله سلاح شکاری به قتل رسیده است.
به دنبال اعلام این خبر به بازپرس منافی آذر وی به همراه تیم تحقیق راهی محل حادثه شدند. به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات آغاز شد و بررسیها نشان داد مرد پژو سواری پس از تیراندازی از محل متواری شده است.
سه دلیل برای شناسایی قاتل
در ادامه تحقیقات پای مستأجر مقتول به این پرونده بازشد. مرد 45 ساله به نام شهاب با مقتول اختلاف مالی داشته و همین مسأله سرنخ مهمی به دست پلیس داد. کارآگاهان به سراغ شهاب رفتند اما شهاب از زمان جنایت متواری شده بود. از سویی در تحقیقات مشخص شد که شهاب اسلحه شکاری دارد که با آن عکسهای متعددی گرفته است. سلاحی که قتل با آن رخ داده بود. همچنین روشن شد که شهاب ساعتی قبل از جنایت خودروی پژو 206 مادرش را امانت گرفته، خودرویی که مشخصات آن با خودروی عامل جنایت یکی بود.
تمامی سرنخها پلیس را به شهاب میرساند. در نهایت تیم تحقیق موفق شدند مرد جوان را در خانه پدریاش در یکی از شهرهای کشور دستگیر کنند. شهاب 29 اردیبهشت بازداشت شد اما منکر ارتکاب قتل شد.
این در حالی بود که وی وقتی خود را با مدارک و شواهد پلیسی رو به رو دید به ناچار لب به اعتراف گشود و در مقابل بازپرس منافی آذر جزئیات جنایت را تشریح کرد.
متهم که لیسانس کشاورزی دارد صبح دوشنبه به بازسازی صحنه جنایت خواهد پرداخت. وی در گفتوگو با خبرنگار «ایران» از انگیزهاش برای جنایت گفت.
چرا صاحبخانهات را به قتل رساندی؟
اختلاف مالی داشتیم. نمیخواستم او را به قتل برسانم. خودش باعث این اتفاق شد. ساعت 9 و نیم روز حادثه بود که سوار بر ماشین مادرم در مقابل خانهاش به کمین نشستم. وقتی مقتول از خانه بیرون آمد و سوار بر خودروی پرایدش شد او را تعقیب کردم. چند کوچه آن طرفتر از ماشین پیاده شد. او را صدا زدم. من داخل ماشین و پشت فرمان بودم اسلحه را به سمتش گرفتم و از او خواستم سوار ماشین من شود. هدفم گروگانگیری بود تا در مقابل آزادیاش پول بگیرم. اما او گفت اگر جرأت داری شلیک کن و بعد دهانه اسلحه را گرفت. من هم به او شلیک کردم و بلافاصله از محل فرار کردم.
اختلاف مالیتان سر چه بود؟
بهمن سال 92 یکی از آپارتمانهایی که متعلق به مقتول بود را به مبلغ 135 میلیون تومان رهن کامل کردم. اما بعد از دو ماه صاحبخانه شروع به بهانهگیری کرد و از من شکایت کرد. او قولنامه جعلی درست کرده بود که طبق آن من باید ماهی 6 میلیون تومان هم اجاره میدادم. اما خوشبختانه قاضی شورای حل اختلاف متوجه جعلی بودن قولنامه شد و او را به یکسال حبس هم محکوم کرد. با پایان زمان قراردادمان خواستم اسباب کشی کنم اما او پولم را نمیداد و مدام بهانهگیری میکرد. در مدت 5 سالی که در خانه مقتول زندگی میکردم 30 میلیون تومان دیگر هم به او دادم. اما او نه تنها پولم را نمیداد بلکه مدام برایم دردسر ایجاد میکرد.
یک بار بسته مواد مخدر را مقابل در انباری خانهام گذاشت و با پلیس تماس گرفت و گفت من در کار خرید و فروش مواد هستم. پلیس که آمد گفت این چه فروشندهای است که مواد را بیرون در انباری خانهاش جاسازی میکند. روی ماشینم خط میکشید یا با فندک رنگ آن را میسوزاند. در خانهمان را تخریب میکرد. این اواخر هم وسایل خانهام را به سرقت میبرد.
شما در برابر این کار او هیچ اقدامی نکردی؟
نبودم، بعد از عید بود که با همسر و دخترم به مسافرت رفتیم. مقتول هم از این فرصت استفاده کرد و در خانه را شکسته بود و تمام وسایل داخل خانه را برده بود. هرگز هم نفهمیدم وسایلم را چکار کرد. برای همین دیگر نتوانستم در آن خانه زندگی کنم.
بعد از جنایت چه کردی؟
به شهرستان رفتم و از این ماجرا حرفی به کسی نزدم.
عذاب وجدان داشتی؟
بله زیاد. آدم یک پشه را میکشد عذاب وجدان دارد چه برسد به انسان.
چرا وقتی دستگیر شدی به جنایت اعتراف نکردی؟
برای اینکه من فقط خودم نیستم. پدرم، مادرم، دخترم، همسرم و... هستند که آبروی آنها با اعتراف من از بین میرفت. حتی یکبار افسر پروندهام با پدرم تماس گرفته بود و به او گفته بود که پسرت قتل انجام داده است. اما فکر کردیم شوخی یکی از بستگان و همولایتیهایم است.
متهم پس از تحقیقات به دستور بازپرس جنایی در اختیار تیم تحقیق قرار داده شد. او قرار است صبح دوشنبه در محل جنایت به بازسازی صحنه قتل بپردازد.