بهروز وثوقی بازیگر نقش قیصر برادر داش فرمون (ناصر ملک مطیعی) در اینستاگرامش نوشت: برادرم رفت...
شبکههای اجتماعی دنیای موازی روزگار ما هستند، آنقدر که سایه هر تولد و مرگ و شادی و غصهای را در این دنیای موازی میبینیم. ابعاد شادی و سنگینی غم و غصههای دنیای واقعی، در دنیای موازی به خوبی منعکس میشود، گرچه گاهی نگاه آدمها و عملکردشان در این دنیای موازی مجازی ممکن است اختلالهایی هم در واقعیت زندگی ایجاد کنند.
جمعه شب چهارم خرداد ماه خبر درگذشت ناصر ملک مطیعی، یکی از اسطورههای سینمای قبل از انقلاب ایران در همین شبکههای مجازی منتشر شد و افراد را به واکنش واداشت. وسعت انتشار خبر و ابعاد واکنشها به قدری زیاد بود که تقریبا غیر ممکن است که صفحه شخصی هنرمندان، به ویژه سینماگران را در اینستاگرام و فیسبوک و توییتر باز کنید و عکسی و کلامی در حسرت از دست رفتن این "اسطوره مرام و معرفت" سینمای ایران نبینید؛ شخصیت خاصی که اگر روی پرده، گاهی مرتکب اعمال خشن هم میشد، در نهایت وقت قضاوت، "مرد اول" و "جوان اول" قصه فیلمها، و شخصیت مثبت و دوست داشتنی فیلمفارسی بود.
بهروز وثوقی، اسطوره دیگر سینمای قبل از انقلاب ایران که در فیلم ماندگار و پرطرفدار "قیصر" به کارگردانی مسعود کیمیایی، همبازی ناصر ملک مطیعی بود، فیلم کوتاهی را در اینستاگرامش به اشتراک گذاشته که آقای ملک مطیعی در آن شعری از معینی کرمانشاهی می خواند: "گِزیدم تا گُزیدم خویش را/شمع و من با یک ترازو قدر هم بشناختیم/ ارزش من بین که با گوهر کشیدم خویش را/ بزمداران جهان می از سبوی خود خورند من تهی پیمانه بودم سر کشیدم خویش را/بردهداران زمانها چوب حراجم زدند دست اول تا برآمد خود خریدم خویش را..."
بهروز وثوقی زیر این فیلم نوشته: برادرم رفت... جدا از حسرت از دست دادن هنرمندی که خاطره جمعی دو، سه نسل بود، خانهنشینی چهلسالهاش، ممانعت حکومت ایران از فعالیت او و رفتاری که صداوسیما با او کرد، از موارد مهمی بودند که کاربران شبکههای اجتماعی به آنها اشاره میکنند ودربارهشان مینویسند. ۵ ماه پیش، ناصر ملک مطیعی به دو برنامه "دورهمی" و "من و شما" دعوت شد. برنامهها ضبط شدند، و در عصر ارتباطات به یمن تکنولوژی عکسهایی هم از حضور او در این برنامهها در شبکههای اجتماعی منتشر شد. موعد مقرر فرارسید اما از پخش هردوبرنامه جلوگیری شد و بار دیگر در عمل بر ممنوعالتصویر بودن ناصر ملک مطیعی صحه گذاشته شد.
اما تنها این نبود، آقای ملک مطیعی در سال ۹۲ با فیلم "نقش نگار" بعد از سالها به سینما بازگشت. این بازگشت، گرچه بازگشت درخشانی نبود، اما شاید میتوانست مقدمهای باشد برای کارهای دیگر، که نشد. فیلم توقیف شد و دلیل مشخصی برایش اعلام نشد. گفته شد که فیلم به دلیل حضور ناصر ملک مطیعی توقیف شده.
آقای ملک مطیعی که تا مدتها مصاحبه نمیکرد بالاخره در مصاحبهای گفته بود هیچ وقت به او اعلام نکردند که ممنوعالکار است، اما از شواهد و قرائن اینطور برمیآمد که او نیز مثل خیلی دیگر از هم نسلانش بعد از انقلاب اجازه حضور در سینما و تلویزیون را نداشته است. این فیلم در نهایت بعد از حدود سه سال با روی کار آمدن دولت جدید اکران شد، ولی دستاندرکاران از شرایط اکران ناراضی بودند. جعفر پناهی، کارگردان و فیلمساز که خودش هم از بعد ازحوادث ۱۳۸۸ در ایران ممنوعالکار است و به تازگی جایزه جشنواره کن را دریافت کرده، در اینستاگرام خود فیلمی از آقای ملک مطیعی به اشتراک گذاشت که در آن میگوید دلش میخواست روی پرده سینما بود و مردم او را میدیدند. آقای پناهی نوشت: "رفت و به آرزویش که دیده شدن بر پرده سینما بود نرسید. چه کسى باید پاسخگو باشد؟"
در همین خصوص، تهمینه میلانی، کارگردان، در اینستاگرام نوشت: "فرمان سینما و امیر کبیر به یاد ماندنی تلویزیون ملی ایرا ن درگذشت. افسوس که سیاست گران فرهنگی هرگز قدرش را ندانستند. تسلیت به ایران تسلیت به خانواده محترم ملک مطیعی بویژه شیرین خانم عزیز و اقای بهروز وثوقی که می دانم درد این دوری چه میزان برای ایشان دردناک است ."
پرویز پرستویی، بازیگر، طعنه زد: "ناصر خان دیگه ممنوع التصویر نیستی. تبریک به صدا و سیما... تبریک به مسئولین ارشاد اسلامی وتبریک به هنرمندانی که در طول این سال ها سکوت کردند ولی حتما در مراسم تشییع در صف اول حضور خواهند داشت."
پوری بنایی علاوه بر اینکه همکار و همبازی آقای ملک مطیعی بود از دوستان نزدیک او و خانوادهاش هم هست. خانم بنایی نوشت: "دلم داره میترکه چرا همه مَرد نمیشن؟ جواب این دل شکسته،اون بغض مردونه و جفای چهل ساله به اینهمه مرام و معرفت رو کی میده؟ روحت شاد داداش فرمون."
دامنه واکنشها به سینماگران محدود نماند؛ محمود صادقی نماینده اصلاحطلب مجلس ایران، در پستی در اینستاگرامش تاکید کرد که نسبت به ناصر ملک مطیعی "احساس نوستالژیک" دارد. او به این بهانه با اشاره به اقتصاد سینما، این پرسش را مطرح کرد که چرا فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران باوجود موفقیتهایی که در عرصه جهانی کسب میکنند، مثل فیلمهای قبل از انقلاب "عامپسند" نیستند.
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی و رئیس دفتر محمد خاتمی در نخستین دوره ریاستجمهوریش، خاطرنشان کرد: "پس از غیبت چهلساله اینجور شناخته شده ماندن کاری است که از یک هنرمند ساخته است."
او افزود: "نمیشناختمش، کارهایش را هم به دقت ندیده بودم اما دلم سوخت هم برای پرواز کردن یک پیشکسوت هنری هم برای بیمهریهایی که بخصوص در این اواخر دید."
طبق روال معمول، هر وقت هنرمند یا فرد سرشناس و محبوبی از دنیا میرود کاربران شبکههای اجتماعی بسته به میزان شهرت او واکنش نشان میدهند: اول نامش را به هشتگ تبدیل میکنند و بعد نظرات شخصیشان را مینویسند یاعکسهایی که با او دارند منتشر میکنند.
این بار هم روال همین بود. نام ناصر ملک مطیعی به سرعت به هشتگ تبدیل شد، ابعاد واکنشها به قدر گسترده بود و هست که کمتر صفحه، حساب اینترنتی یا توییتی را میتوان دید که عکسی یا متنی از ناصر ملک مطیعی منتشر نکرده باشد. کاربران از فیلمهایی و نقشهایی که بازی کرده گفتند، به ۴۰ سال خانهنشینی او اشاره کردند، و از صداوسیمای به قول خودشان "میلی" که اجازه پخش برنامه دورهمی و من وشما را با حضور او نداد گفتند. در نهایت، عدهای هم انتقاداتشان را نسبت به سینمای قبل از انقلاب مطرح کردند. بعد از اینکه مانع از پخش برنامههای تلویزیونی با حضور آقای ملکمطیعی شدند، او در مصاحبهای گفت که اصلا ناراحت نشده و مهم نیست. فیلم دیگری هم از صحبتهای او دست به دست میشود که میگوید دلش میخواهد مردم او را بر پرده نقرهای سینما ببینند.
همین است که خیلیها از دل شکسته او گفتند و حسرت دیدارش در چهل سال گذشته.