بزرگترین کنسرت گوگوش و شاید بزرگترین کنسرت ایرانی در خارج از ایران، شنبه شب (۱۲ مه) در فضای باز استادیوم مشهور "هالیوود باول" در شهر لس آنجلس برگزار شد.
تا چند خیابان آنطرف تر از این استادیوم، خیابانهای منتهی به آن، مملو از اتوموبیلهایی بود که همه برای تماشای گوگوش آمده بودند. ترافیک آنقدر سنگین بود که حتی تا نیمههای کنسرت هنوز همه تماشاچیان نتوانسته بودند وارد شوند.
هنگام برگزاری کنسرت، محوطه را که نگاه میکردم تا آخرین ردیفها که در شیب تپه قرار داشتند تماشاچی نشسته بود. به نظر میرسید که کنسرت دربست فروش رفته و شاید گنجایش هفده هزار نفری این استادیوم هنری پر شده بود.
از کارهای جالب برگزارکنندگان این بود که ساعت پنج بعد از ظهر نزدیک به صد نفر از علاقمندان که بلیط ویژه خریده بودند میتوانستند با این هنرمند، عکس شخصی بگیرند.
در اتاقهای پشت صحنه که نزدیک به سی نفر نوازنده را جا داده بود، نامهای آشنای موسیقی مدرن ایران، حسن شماعیزاده و منوچهر چشمآذر در پشت درها دیده میشد و در پشت در بسته اتاقی دیگر گویا خواننده ای بود که قرار بود حضورش در صحنه و همراهیش با گوگوش همه را غافلگیر کند. در کنار اتاق ، اما نام کامیار بود!
کامیار خواننده و نوازنده چیره دست نسل جوان تازه از پرواز دوبی مستقیم به صحنه آمده بود، او که به تازگی ازدواج کرده بهمراه همسرش منتظر نوبتش برای صدابرداری بود، دستی به ریش جدیدش کشید و گفت که هنگام پرواز بازگشت با میز صندلی هواپیمایش، انگشتگذاری آهنگهایی را که برای گشایش کنسرت قرار بود بخواند را تمرین کرده، شب با اجرای پیانو و صدای کامیار آغاز شد. او گلچینی از آهنگهای مورد علاقه اش، به ویژه از گوگوش را زنجیرهوار اجرا کرد.
از چهره هایی که از دیدنش غافلگیر شدم، مرد تنومند و قوی هیکلی بود که روزی در ویدیوهای پشت صحنه های سیاه و سفید گوگوش میخوابید یا بازیگوشی میکرد! کامبیز قربانی، تنها فرزند گوگوش همراه دو فرزند دختر و پسر نوجوان خودش ( نوه های گوگوش) به کنسرت آمده بود و شانه به شانه مادرش از دالانها میگذشت و او را در شروع کنسرت و رفتن به کنار میکروفنش در صحنه هدایت کرد.
او گفت: سالهای خاموشی و دوری از مادرم، با او در تماس بودم و زندگیام در دوریاش فراز و نشیبها داشت اما با بازگشتش، آرامش به من بازگشته. ما حالا یک خانواده هستیم.
کنسرت "مثلث خاطره ها" در غروب نیمه ابری رشته کوه های هالیوود که سالن روباز هالیوود بال را در دل خود جا داده آغاز شد. درخشش نورافکنها و برق سازهای بادی و جنب و جوش نوازنده ها آغاز شد.
بانو گوگوش با لباسی نقرهای و بلند در صحنه درخشید و تماشاچیان بلندتر از صدای بلندگوها برایش هورا کشیدند و کف زدند.
منوچهر چشم آذر پیشکسوت آهنگهای روز دهه چهل و پنجاه خورشیدی با همراهی پیانو، گروه بزرگ نوازنده گان کلاسیک و پاپ را رهبری میکرد.
کنسرتی که به ابتکار رها اعتمادی (برنامهساز و گوینده تلویزیون و ترانه سرا) بوجود آمده بود و ماهها توسط شهرام نورز (مدیر برنامههای گوگوش) برنامهریزی و هدایت شده بود اکنون به اجرا در آمده بود و به گفته خود آقای نورز این بزرگترین پاداش ماهها تلاش و کار بود، شوق و هیجان مردم و خاطره هایی که در این شب ساخته میشد.
بانو گوگوش با سازبندی ای متعهدتر به اصل و ذات ترانه ها، گویا پر قدرت تر از قبل خاطره انگیزترین آهنگهای دوران طلایی موسیقی روز ایران و منطقه را اجرا میکرد.
بعد از چند آهنگ، حسن شماعی زاده به گوگوش پیوست و آهنگهایی را که خود برای گوگوش ساخته بود و در سالهای نبود او بازخوانی کرده بود را دو صدایی اجرا کردند.
ساعاتی قبل از کنسرت، حسن شماعی زاده را پشت صحنه ملاقات کردم، دلشوره رسیدن ساز بادی اصلی اش را داشت که در راهبندان خیابانهای اطراف سالن سلانه سلانه نزدیکتر میشد و این فرصتی بود تا با او از این بازگشت صحبت کنم.
آقای شماعی زاده از استقبال مردم حیرتزده است: "هر جا که اجرا داشتیم سالن پر بود و مردم از ته دل این ترانه ها را اجرا میکردند. واقعا گاهی نفسم بند می آمد و به اندازه خود تماشاچیان احساساتی میشدم. این کنسرتها گویی جان تازه ای به این آهنگها داده. این آهنگها شاید بیشتر از دهه پنجاه در دل مردم جا باز کرده است.
کنسرت مثلث خاطره ها بزرگداشت دور خاصی از همکاری در دوران طلایی موسیقی روز ما بود. ترکیب آهنگسازها و تنظیم کننده های خوش ذوق و ترانه سرایانی که دنیا را جور دیگری میدیدند و دختر جوان خوش صدایی که استعدادش تمامی نداشت و نه تنها در شکلهای مختلف بلکه با توانایی های مختلف جلوه میکرد.
اما مثلث خاطره ها در این شب یکنفر را کم داشت، اردلان سرفراز ترانهسرای آهنگهای این کنسرت که به آلمان مهاجرت کرده. گوگوش خود به بهترین وجه دلیل نبودش را گفت: "اردلان نتوانست امشب به این کنسرت بیاید چون دکترش دونالد ترامپ به او اجازه پرواز نداده بود."
اما این نبود جور دیگری جبران شد. به قول گوگوش این کنسرت مربع خاطره هاست ! صدای ترانه چهل سال خاطره، از صحنه بلند شد و ناگهان مارتیک به صحنه آمد. حضور مارتیک که نزدیک به چهل و دو سال پیش با گوگوش آهنگهای دو صدایی اجرا کرده برای همه غافلگیرانه بود.
مارتیک مدتهاست که از دید رسانهها دور مانده بود و آخرین آلبومش را سه سال قبل بیرون داد. اما در این کنسرت آهنگ پر معنای "چهل سال خاطره"داش را با گوگوش دو صدایی اجرا کرد. مارتیک میگوید که وقتی ترانه چهل سال خاطره، از مرغ سحر تا دو پنجره را میخواند، منظورش کاملا روشن است: "از دید من دوران طلایی پاپ ایران یا اول و آخرش این دو آهنگ هستند و این ترانه با حضور خود گوگوش جان تازه ای گرفت و به همین خاطر آهنگ رفاقت را به عنوان آهنگ دومم با گوگوش انتخاب کردم . این کنسرت و اصولا حال و هوایی که دوباره به من دمیده شد انگیزه ای شده که شش آهنگ جدیدم را به بازار بدهم. من مدتها حوصله کنسرت و کار بیرون دادن نداشتم ولی امشب به من انگیزه تازه ای داد.:
مارتیک یاد آوری می کند که سالن هالیوود باول، میزبان مشهورترین و ماندگارترین چهرههای موسیقی جهان بوده است: "گوگوش و ما به همراهش، اولین ایرانی هایی هستیم که صدایمان در این سالن به گوش همه آمریکا و دنیا میرسد. خواندن در اینجا واقعا افتخار بزرگی است."
تنها یک هفته پس از درگذشت ناصر چشمآذر در ایران، گوگوش با همراهی برادرش منوچهر، ترانه مشهور هجرت را به یاد او اجرا کرد. ترانهای که درست پیش از وقوع انقلاب منتشر شد و گوگوش دو دهه بعد، در اولین کنسرتش آن را اجرا کرد،
سالن روباز هالیوود باول (گود هالیوود یا کاسه هالیوود به خاطر ردیف صندلی های نیم دایره و شیب دارش ) نزدیک به صد سال است که در دامنه کوههای هالیوود، پایتخت فیلم، موسیقی و هنرهای بصری آمریکا برپا شده است.
حضور گوگوش در این سالن، درست در زمانی که نام ایران، به ویژه در آمریکا، با مناقشات سیاسی و پرونده هستهایش گره خورده، وجهه دیگری به جمعیت میلیونی ایرانیان مقیم آمریکا و به ویژه غرب این کشور داده است. شهروندان لس آنجلس که شاید اصلا ندانند ایران کجاست، هفتههاست که روی تابلوهای تبلیغاتی بزرگ شهرشان میدیدند که قرار است در مشهورترین استادیوم موسیقی، خوانندهای از ایران برنامه اجرا کند. رسانههای محلی در لس آنجلس و معتبرترین روزنامهها از جمله لسآنجلس تایمز در روزهای گذشته مقالات مختلفی از گوگوش و زندگیش و مهاجرتش و موقعیت صدای زن در ایران منتشر کردند.
گوگوش خود کنسرت را به مادران (به مناسبت روز مادر در آمریکا) و زنان ایرانی و دختران خیابان انقلاب ( اعتراض به حجاب اجباری در ایران ) تقدیم کرد.
هنگام اجرای آخرین آهنگ (طلاق، تنظیم منوچهر چشم آذر) روی پردههای بزرگ، تصاویری از رضا شاه، دوره پادشاهی محمدرضا پهلوی، صحنههایی از انقلاب ایران، خروج شاه و بازگشت آیتالله خمینی به ایران و نیز تصاویری از اعتراضات اخیر ایران نمایش داده شد که موجی از احساسات را میان تماشاگران برانگیخت. این تصاویر به ویژه به این بخش از ترانه مفهومی امروزی داد که گوگوش از "سفری سخت" می خواند که آغاز شده" و در این راه " با هم بودن "، "خوشبختی" را در دسترستر میکند. همانطور که بیش از چهل سال پیش، اردلان سرفراز سروده بود.