گاهی اوقات در پس شیرینیهای کسب مدال و موفقیت، تلخیهایی هست که با گذشت سالها به راز مگو بدل میشود.
رضا پورعالی:یکی از این رازها، نمونه ادراری است که مربی تیم ملی به جای ورزشکارش داد تا مبادا زحمت کل تیم، به خاطر یک نمونه مثبت دوپینگ از بین برود.
۳۵ سال به عقب برمی گردیم. به سال ۱۳۶۲؛ سالی که نخستین دوره رقابتهای وزنه برداری قهرمانی جوانان آسیا به میزبانی ژاپن در شهر ناگویا برگزار شد. تیم جوانان ایران که با ترکیبی کامل و ۱۰ نفره در رقابتها حضور داشت، یکی از شانس های قهرمانی بود. قهرمان هم شد اما با تبصره ای که مربی تیم بعد از سالها از آن پرده برداشت.
مهدی عطار اشرفی که در آن مسابقات به همراه هوشنگ کارگرنژاد، هدایت تیم جوانان ایران بر عهده داشت، در این باره می گوید:« شب قبل از برگزاری رقابتهای دسته ۱۰۰ کیلوگرم، یکی از ملی پوشان به اتاق ما آمد. علاوه بر من و کارگرنژاد، دکتر شهابی و هنریک تمرز هم در اتاق بودند. آن ورزشکار درحالی که نگران بود و شیشه شکسته دیانابول در دست داشت، گفت من اینها را مصرف کرده ام. چه باید بکنم؟… کاری نمی شد کرد. فقط باید از نفوذ دکتر شهابی که آن زمان رئیس کمیته پزشکی کنفدراسیون وزنه برداری آسیا بود استفاده می کردیم. مرحوم شهابی در آسیا حرف اول را می زد و روابط خوبی با تاماش آیان، دیبر کل وقت فدراسیون جهانی داشت. در نهایت تصمیم بر این شد که من به جای ورزشکار نمونه دوپینگ بدهم تا کل زحمات تیم از بین نرود. تیم ایران رقابت نزدیکی با کره شمالی، چین و ژاپن داشت و یک نمونه دوپینگ باعث می شد عنوان قهرمانی ایران به عنوان چهارمی بدل شود. من تائید نمی کنم آن تصمیم را، اما به هر حال وقتی صحبت از نفوذ و قدرت بین المللی می شود، یکی از موارد هم همین است که جلوی برخی اشتباهات خودسرانه، به نحوی گرفته شود. در هر حال آن ورزشکار در آن مسابقات قهرمان آسیا شد و تیم ملی وزنه برداری جوانان ایران نیز عنوان قهرمانی آسیا را به دست آورد.»
عطار اشرفی در ادامه می گوید:« واقعیت این است که اگر امکانات الان در اختیار وزنه برداران آن زمان بود، خیلی از آنها قهرمان جهان می شدند. یعنی می خواهم بگویم خود ورزشکاران هم گناهی نداشتند. خیلی از آنها می دیدند که رقبایشان از مواد نیروزا استفاده می کنند و به همین خاطر، آنها هم به استفاده از این مواد ترغیب می شدند. بحث دادن نمونه دوپینگ مربی به جای ورزشکار قطعا به همین یک مورد خلاصه نمی شود و احتمالا در رشته های دیگر هم اتفاقاتی از این دست افتاده است. کما اینکه در وزنه برداری هم چندین نمونه دیگر سراغ داریم. اما فحوای کلام این است که ورزشکاران و قهرمانان به سراغ این مواد نیروزا نروند. در گذشته بعضی قهرمانان بودند که بی اندازه به خودشان آسیب می رساندند. آنها به یک مدال کسب می کردند اما ندانسته برای سالهای زیادی سلامتی خودشان را به مخاطره می انداختند که البته از چشم دیگران پنهان می ماند.»