خونسردی و آرامش زن جوان در صحنه قتل همسرش، سرنخی مهم برای کشف راز این جنایت از سوی کارآگاهان بود.بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، اواسط زمستان سال گذشته سناریوی قتل مردی ثروتمند در خانه خودش در حال کلید خوردن بود. عاملان جنایت در غیاب وی وارد خانهاش شده بودند تا جنایتی شوم را برایش رقم بزنند. دقایق به کندی میگذشت سرانجام مرد ثروتمند به خانهاش برگشت. سه مرد در اتاق خواب مخفی شده بودند لحظاتی بعد شهریار پا به داخل خانه گذاشت و....
ردپای خونی در صحنه جنایت
ساعت 7 بعدازظهر 11 دی سال گذشته مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت وگفت: لحظاتی قبل از آپارتمان همسایهمان صدای فریاد به گوش رسید و بعد از آن سه مرد جوان را دیدم که از خانه خارج شده و درحالی که دست هایشان خونی بود فرار کردند. خود را به آپارتمان شهریار، همسایهمان رساندم لکههای خون روی زمین دیده میشد. هر چه زنگ خانه را زدم کسی در را باز نکرد، فکر میکنم برای او اتفاقی رخ داده باشد.
بدین ترتیب موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق اعلام شد. با حضور تیم بررسی صحنه جرم و ورود به داخل خانه آنها با جسد مرد جوان داخل اتاق پذیرایی درحالی مواجه شدند که با ضربات چاقو از پا درآمده بود. ردپای خونین در راه پلهها و گوشی تلفنی که متعلق به مقتول نبود، حکایت از این داشت که یکی از متهمان این حادثه فرصت پوشیدن کفش و برداشتن تلفن همراهش را نداشته و پای پیاده متواری شده است.
نخستین بررسیها مشخص کرد که همسر و دختر 7 ساله مقتول زمان حادثه در خانه یکی از اقوام میهمان بودند. از سویی با بازبینی دوربینهای مداربسته ساختمان محل جنایت در منطقه شیان روشن شد که عاملان جنایت سه مرد بودند.
به دستور بازپرس سجاد منافی آذر، موضوع به همسر شهریار اعلام شد و مهناز خود را به خانه رساند. اما خونسردی و آرامش بیش از حد مهناز هنگام مشاهده جسد شوهرش در خانه از چشم بازپرس جنایی مخفی نماند و همین مسأله احتمال دست داشتن زن جوان در جنایت را مطرح کرد.
بدین ترتیب تحقیقات درباره زن جوان آغاز شد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که وی از مدتی قبل با پسری به نام میثم در تلگرام ارتباط مخفیانه داشته است.
نقشهای برای جنایت
با بهدست آمدن این سرنخ، مهناز بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و زن جوان که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفته بود به ناچار لب به اعتراف گشود. او گفت: میثم دوست همسرم بود، او تحصیلکرده اما بیکار بود. در سفری که به کیش چندین سال قبل داشتیم همسرم با میثم آشنا شد. به خانه ما رفت و آمد داشت و همین رفت و آمدها باعث شد که رابطه ما باهم صمیمی شود. هر زمانی که با شهریار دعوا میکردم و از دست او دلخور میشدم، با میثم در تلگرام چت میکردم و او آرامم میکرد.
سناریوهای متفاوت یک جنایت
مهناز ادامه داد: این ماجرا ادامه داشت تا اینکه کم کم به هم علاقهمند شدیم. از آنجایی که شهریار سد راه من برای رسیدن به میثم بود تصمیم به قتل او گرفتیم. برای کشتن شهریار ایدههای متفاوتی مطرح شد. ابتدا قرار بود او را از بالکن به پایین پرت کنیم، بعد تصمیم گرفتیم او را مسموم کنیم. یک بار هم میخواستیم مقدار زیادی مواد مخدر داخل خودرواش جاساز کنیم و موضوع را به پلیس خبر دهیم تا بهخاطر حمل مواد مخدر اعدام شود. اما هر جور که فکر کردیم دیدیم که ماجرا لو میرود. برای همین با میثم نقشه قتل را طراحی کردیم. طبق نقشهای که کشیده بودیم شهریار، من و دخترم را به میهمانی میبرد و در زمانی که ما خانه نبودیم او نقشه را اجرا میکرد. میثم از این میترسید که به تنهایی نتواند جنایت را مرتکب شود به همین دلیل دو نفر را اجیر کرد تا به همراه او این قتل را انجام دهند.
غافلگیری مقتول
همزمان با اعترافات زن جوان، کارآگاهان جنایی هویت سه مرد جوان را که در زمان جنایت در خانه شهریار حضور داشتند شناسایی کردند. یکی از آنها میثم و دو متهم دیگر ساکن شهرری بودند. درحالی که تحقیقات برای دستگیری میثم ادامه داشت و هیچ ردی از او در دست نبود، تیم تحقیق دو همدست میثم را دستگیر کردند.
متهمان در نخستین تحقیقات به همدستی در این جنایت اعتراف کردند. یکی از آنها در تحقیقات گفت: با میثم 6 ماه قبل در پارک آشنا شدیم. او هر روز به پارک میآمد و در این رفت و آمدها متوجه شدیم که یک دوست ثروتمند دارد و چند وقتی میشود که به خانه دوستش که ساکن منطقه شیان بودند، میآید. ما بیکار بودیم و وضع مالی درست و حسابی نداشتیم و میثم از این موضوع سوءاستفاده کرد.
تنبیه 50 میلیون تومانی
متهم ادامه داد: میثم به ما گفته بود که شهریار شوهر خواهرش است و چون خواهرش را آزار میدهد میخواهد او را تنبیه کند و از ما خواست تا با او در این ماجرا همراه شویم. ابتدا مخالفت کردیم اما زمانی که گفت برای این کار به هر کدام از ما 25 میلیون تومان میدهد راضی شدیم. ما تازه متوجه شدیم که همسر شهریار خواهر میثم نیست وهیچ نسبتی با او ندارد. شب حادثه مهناز به همراه دخترش به میهمانی رفتند. زمانی که ما وارد خانه شدیم شهریار خانه نبود و همسر و دخترش را به میهمانی برده بود. میثم از ما خواست تا در اتاق خواب منتظر او بمانیم. زمانی که شهریار وارد خانه شد میثم او را به داخل اتاق خواب هل داد و ما هم با چاقو چند ضربه به دست او زدیم. شهریار به هر زحمتی بود از اتاق خارج شد و خودش را به راهرو رساند تا فرار کند اما میثم با چاقو ضربهای به گردنش زد و سه نفری از خانه فرار کردیم. بعد از آن دیگر شهریار را ندیدیم.
با اعترافات دو متهم جوان به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات برای دستگیری میثم از سوی کارآگاهان جنایی ادامه دارد.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان