راز دختر جوان که با طراحی سناریویی قصد اخاذی از پسر پولداری را داشت، فاش شد.
به گزارش جامجم، روزهای پایانی هفته گذشته دخترج وانی با حضور در پلیس آگاهی تهران از دو جوان به اتهام سرقت شکایت کرد.
شاکی به افسر تحقیق گفت: دو روز پیش در یکی از محلههای شمال تهران منتظر تاکسی بودم تا به خانه ام برگردم و هر چه منتظر شدم، خودرویی نیامد. نیم ساعت بعد خودروی پورشهای که دو مرد جوان سرنشینان آن بودند، مقابلم توقف کرد. با اصرار راننده و بیآنکه بدانم آنها چه نقشهای در سر دارند، سوار خودرو شدم و راننده ادامه مسیر داد.
وی افزود: بعد از طی مسافتی یکی از آنها در حالی که چاقویی به دست داشت، مرا تهدید کرد و بعد راننده وارد کوچه خلوتی شد. آنها کیفم را به زور از من گرفتند و گوشی و یک میلیون تومان پول و کارتهای بانکیام را سرقت کردند. بعد هم هردویشان مرا کتک زدند و از داخل خودرو بیرون انداختند.
با شکایت دختر جوان، تحقیقات پلیسی برای یافتن این دو جوان فراری ادامه داشت تا اینکه روز بعد شاکی با حضور در پلیس آگاهی تهران مدعی شد راننده را بهطور اتفاقی در خیابان دیده و او را تعقیب کرده و توانسته خانه وی را حوالی سعادتآباد تهران شناسایی کند. ماموران با ورود به آنجا مرد جوان را بازداشت کردند.
متهم به افسر تحقیق توضیح داد: من مدیر یک شرکت حفاری در جنوب کشور هستم و دفترکارم در شمال پایتخت است. شاکی دروغ میگوید. من و دوستم از او سرقت نکردیم. او قصد اخاذی از مرا داشت. من قصد ازدواج با دختری را داشتم، اما به دلیل مخالفتهای خانوادهاش با این ازدواج در عشقم شکست خورده و بشدت ناراحت بودم. آن روز با دوستم از دفتر برمیگشتیم که شاکی را در خیابان دیدیم که منتظر تاکسی بود. سوارش کردیم. بعد از طی مسافتی دوستم را به مقصد رساندم و با دختر جوان تنها شدم. با هم حرف زدیم که متوجه شدم تنها زندگی میکند.
وی ادامه داد: شمارهام را به او دادم تا با هم دوست شویم. روز بعد با او در یکی از محلههای شمال غرب تهران قرار گذاشتم. چون در عشقم شکست خورده بودم، تصمیم گرفتم با او رابطه دوستانهای برقرار کنم. او همان روز از من 400 هزار تومان خواست که 200 هزار تومان به او دادم.
او وقتی به خانهام در سعادتآباد آمد و فهمید وضع مالیام خوب است، 20 میلیون تومان خواست. او تهدید کرد اگر این پول را ندهم، سر و صدا میکند و آبرویم را جلوی همسایهها میبرد. من هم 200 هزار تومان دیگر به او دادم تا خانه را ترک کند. او میخواست از من اخاذی کند. زمانی که موفق نشد، تهدید کرد از من شکایت میکند به همین دلیل با اجرای این سناریوی دروغین و شکایت از من و دوستم میخواهد ما را به دردسر بیندازد.
با توجه به گفتههای جوان مهندس، دوست او نیز برای تحقیقات احضار شد و در تحقیقات پلیسی گفتههای دوستش را تائید کرد و گفت دختر جوان با این شکایت دروغین قصد اخاذی دارد.
بنابراین آن دو در مواجهه حضوری با دختر جوان قرار گرفتند. او زمانی که راز اقدام برای اخاذی سیاهش را فاش شده دید، ناچار اعتراف کرد و گفت: سرقتی از من نشده است. در جریان دوستیام با جوان مهندس وسوسه شدم تا از وی 20 میلیون تومان اخاذی کنم که در اجرای نقشهام ناکام مانده و به قصد انتقامگیری با شکایت دروغین آن دو را به دردسر انداختم.
با رازگشایی از این ماجرا، تحقیقات تکمیلی در این باره ادامه دارد.