مرد ثروتمندی که در یک مجتمع اعیانی به خاطر خرابی سقف آپارتمانش از همسایه خود شکایت داشت، وقتی با مخالفت او برای انجام تعمیرات روبهرو شد، نقشه عجیبی را طراحی کرد. او خانهاش را پس از اسباب کشی و تخلیه به 20 افغان اجاره داد تا مزاحمتها و دردسرهایی را در این مجتمع لوکس و اعیانی برای همسایهاش ایجاد کند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صدای ضبط صوت شبانه مردان افغان تا دیروقت قطع نمیشد، از زمانی که این 20 مرد افغان به مجتمعشان آمده بودند، ساکنان مجتمع یک لحظه آسایش نداشتند و قیمت واحدهای آپارتمانی خیلی پایین آمده بود. مرد صاحبخانه هم که آنجا را به افغانها اجاره داده بود به شکایتهای ساکنان ساختمان توجهی نمیکرد.
سرانجام اعضای هیأت مدیره ساختمان به دادسرا رفتند و از یکی از ساکنان ساختمان شکایت کردند: یکی از ساکنان ساختمان حدود یک ماه قبل از اینجا اسباب کشی کرده و خانهاش را به 20 مرد افغانی اجاره داد. از همان زمان دردسرهای ما شروع شد. ما ساکن یکی از برجهای معروف غرب تهران هستیم و همه اهالی ساختمان با خودروهای آخرین مدل و گرانقیمت وارد مجتمع میشوند. اما این 20 افغانی هر شب با بیل و کلنگ و ظاهری بسیار نامرتب به ساختمان میآیند. آنها ساعت 12 شب که همه در حال استراحت هستیم تازه به خانه میآیند و سر و صدا راه میاندازند. یکی از آنها شروع به آواز خواندن میکند و دیگران هم او را همراهی میکنند و مزاحمتهایشان برای ما شروع میشود.
یکی از اعضای هیأت مدیره گفت: بوی پیاز و دنبه نیمه شب فضای ساختمان را پر میکند. البته این همه موضوع نیست، حتی میهمانهای ما هم جرأت نمیکنند به اینجا بیایند و با چنین مشکلاتی قیمت آپارتمانهای ما به طور عجیبی بشدت کاهش یافته است.
انتقامگیری عجیب
با شکایت هیأت مدیره برج، پروندهای تشکیل شد و صاحب آپارتمان مورد نظر به نام بهرام برای انجام تحقیقات به دادسرا احضار شد. این مهندس جوان در بازجویی گفت: هر 20 مرد افغان که ساکن خانهام شدهاند، مجوز اقامت در ایران را دارند. من طبق قانون با آنها قولنامه معتبری تنظیم کردهام. من خانهام را به آنها اجاره دادهام و از نظر قانونی هیچ اشتباهی مرتکب نشدهام.
به این ترتیب مهندس بهرام مرتکب خلافی نشده بود ولی حضور افغانیها برای اهالی ساختمان مشکل ساز شده بود. تنها راه چاره مصالحه بود که بهرام گفت: چند ماه قبل حمام همسایه طبقه بالایی ما آب داد و سقف خانهام را خراب کرد. چند باری به همسایهام گفتم چاره اندیشی کند اما او هیچ توجهی نکرد. به هیأت مدیره گفتم و آنها هم گفتند که صاحب خانه بالایی شما باید این تعمیرات را انجام دهند. وقتی دیدم کسی پاسخگوی خسارتی که به من رسیده، نیست برای انتقامگیری تصمیم گرفتم از آن خانه اسباب کشی کنم و خانهام را به 20 افغان اجاره دادم. من هزینهای از افغانها نگرفتم و تنها یک قرارداد معتبر نوشتم که مشکل ساز نباشد. طبق قراری که بین خودمان گذاشتیم متعهد شدند هر زمان که خواستم خانه را باید تخلیه کنند.
با بیان واقعیت، هیأت مدیره قبول کردند که خسارت وارده بابت خرابی سقف را جبران کنند و بهرام نیز پذیرفت که مستأجرانش را بیرون کند.