ایسنا نوشت: معاون اول رئیس جمهوری با تاکید بر لزوم توسعه شرکتهای دانشبنیان در کشور، اظهار کرد: تنها جایگزین اقتصاد نفتی، اقتصاد دانشبنیان و بهرهگیری از جوانان تحصیلکرده به عنوان مهمترین سرمایه فعلی کشور است.
اسحاق جهانگیری در نشستی با حضور کارآفرینان، منتخبین استارتآپها و واحدهای دانشبنیان که در پارک فناوری پردیس برگزار شد، با بیان اینکه از 100 سال قبل تاکنون اقتصاد ایران، همواره اقتصادی نفتی بوده است، خاطرنشان کرد: امروز به اجبار با شرایطی مواجهیم که باید به سمت کم کردن اتکای اقتصاد کشور از نفت باشیم.قطعا اگر اتکای کشور به نفت کم شود، چالشهای پیش رو افزایش مییابد، تنها جایگزین اقتصاد نفتی، اقتصاد دانشبنیان و بهرهگیری از جوانان تحصیلکرده به عنوان مهمترین سرمایه فعلی کشور است.
وی افزود: متاسفانه اقتصاد کشور به طور جدی به درآمدهای نفتی متکی شد و در مواقعی که قیمت نفت افزایش یافت، دولتمردان دغدغهای برای نحوه اداره کشور نداشتند، چراکه منابع سرشار درآمدهای نفت حتی ضعفهای نحوه اداره کشور را میپوشاند.
اهم اظهارات جهانگیری به شرح زیر است:
* دو خطر درآمدهای نفتی را تهدید میکند، یکی از این خطرات این است که ممکن است روزی درآمدهای نفتی به پایان برسد و کشور را مبتلا به فقر و فلاکت کند. زمانی میگفتیم که چاههای نفت را به روی برخی کشورها ببندیم و باورمان این بود که کشورهای نفتی می توانند از طریق عدم فروش نفت غرب را تنبیه کنند اما در سالهای تحریم مشاهده شد که اتفاق عکس رخ داد و غربیها با عدم خرید نفت ما را تحریم کردند و در تحریم سقف تعیین کردند که ایران نتواند بیش از یک میلیون بشکه نفت بفروشد.
* ما به ناچار باید به دنبال آن باشیم که اتکاء اقتصاد کشور به نفت را کاهش دهیم و رهبر معظم انقلاب نیز بارها فرمودهاند که اقتصاد کشور نباید به درآمدهای نفتی متکی باشد. در حال حاضر بیش از 3 میلیون نفر بیکار در کشور وجود دارد. ما در منطقه ای هستیم که رقبای جدی داریم و برخی از این کشورها بی جهت و گویا از روی توهم برای ما شاخ و شانه می کشند و این در حالی است که ایران جزو قدرتمند ترین کشورهای منطقه است و از نظر توانمندی و تمدن در جایگاه نخست منطقه قرار دارد.
* البته کشوری که میخواهد چنین موقعیتی داشته باشد باید از اقتصاد قوی برخوردار بوده و اتکاء آن به درآمدهای نفتی کم باشد.این که گاهی گفته می شود اتکاء اقتصاد کشور را از نفت به سمت کشاورزی، معادن و یا توریسم هدایت کنیم ممکن است توصیه خوبی باشد اما کشاورزی و معدن نیز نمی تواند جایگزین درآمدهای نفتی باشد.
*مهمترین و اصلی ترین فرصت و سرمایه ایران دانش و مغز جوانان تحصیلکرده کشور است، ایران در برخورداری از مهندسین در جایگاه چهارم دنیا قرار دارد و امروز جوانان تحصیلکرده کشور مجموعه ای هستند که می توانند بخش زیادی از مشکل اتکاء اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی را حل و فصل کنند.
* در بازدید از برخی دانشگاه ها نظیر دانشگاه صنعتی شریف مشاهده کردم که مراکز رشد و علم و فناوری در کنار دانشگاه فعال هستند تا ایده ها را به فناوری و محصول تبدیل کنند. هر اقدامی که بخواهد در کشور انجام شود در وهله نخست نیازمند شکل گیری اراده در سطوح بالا است و خوشبختانه مدتی است که مقام معظم رهبری خود پرچم دار توسعه علم و فناوری در کشور شده اند و دولت نیز پای این موضوع ایستاده است.
*متاسفانه هنوز ساختارها، مقررات، قوانین و آیین نامه های کشور همان قوانینی هستند که برای اقتصاد نفتی تدوین شده اند که لازم است اصلاحاتی در آنها ایجاد شود. اصلاح قوانین و مقررات وظیفه ماست و مهم این است که شرکتهای دانشبنیان اراده کافی و به ملت و کشور علاقه داشته باشند و خواهان پیشرفت کشور باشند و در مشکلات و موانع شانه خالی نکنند.
*در یک کشور در حال توسعه وجود موانع و مزاحمتهایی در پیش روی انجام کارهای نو و جدید امری طبیعی است. البته ما به سرعت به دنبال اصلاح مقررات و قوانین مزاحم خواهیم بود و تلاش خواهیم کرد زیرساخت های لازم و مسیر توسعه را برای شرکتهای دانشبنیان فراهم کنیم. صنعت کشور نیز باید مجهز به فناوریهای روز باشد، متاسفانه ساختارهای بنگاههای اقتصادی کشور ساختارهای فناورانه نیست و ترکیب نیروی انسانی در این بنگاهها نیازمند اصلاح است. تحقیق، توسعه و آموزش نیروی انسانی در این بنگاهها مناسب نیست و ماشینآلات مورد استفاده در کارخانهها کهنه هستند و از چنین کارخانههایی نمیتوان انتظار داشت که محصول رقابتی خارج شود.
*شرکتهای صنعتی موجود در کشور باید به علم و فناوری مجهز شوند، باید محصول کارخانهها و شرکتهای صنعتی محصولی خوب و رقابتی باشد، چراکه نمیتوانیم به مردم بگوییم کالاهای موجود را حتی اگر کیفیت مناسب ندارند، خریداری کنید.
* اراده دولت بر این است که مشکلات شرکتهای دانشبنیان را مرتفع کند، دولت مصمم است تسهیلات مورد نیاز پیشرفت شرکتهای دانشبنیان را فراهم کند تا این شرکتها رشد کنند و در سطح جهان مطرح شوند. وزارت صنعت، معدن و تجارت فهرستی از کالاهای تولید داخل را احصاء کرده و دولت به همه دستگاهها و شرکتهای دولتی ابلاغ کرده است که حق ندارند کالای خارجی که نمونه مشابه آن در کشور تولید میشود، خریداری کنند.
*سیاستهای حمایتی از شرکتهای دانشبنیان باید شفاف و روشن باشد، در اراده دولت برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان تردیدی وجود ندارد و نمونه آن این است که در طرح تسهیلات 12 هزار میلیارد تومانی اشتغال روستایی با سود شش درصد، شرکتهای دانشبنیان مجاز شدهاند که از این تسهیلات استفاده کنند.شرکتهای دانشبنیان باید محصولاتی صادارت محور تولید کنند،این مناسب نیست که در سبد صادراتی کشور، سهم صادرات کالای دانشبنیان عدد غیرقابل ذکری باشد و امیدوارم شرکتهای دانشبنیان به جایگاهی برسند که بتوانند محصولات خود را به آسانی در بازارهای بینالمللی عرضه کنند.