آدم ربایی به خاطر جایزه میلیونی

پسر جوان که در مسابقه مخفیانه کورس شبانه چند ده میلیون برنده شده بود وقتی دید شریکش پولش را نمی‌دهد، نقشه ربودن او را طراحی کرد.

به‌گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، چندی پیش مرد جوانی به‌ نام «کامران» با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدنش توسط مردانی آشنا خبر داد. او گفت: با یکی از دوستانم به نام سهراب از مدتی پیش مشکل مالی پیدا کرده‌ام. دیروز «سهراب» با من تماس گرفت و برای امروز صبح با من قرار گذاشت. وقتی در محل قرار منتظر «سهراب» بودم، دیدم که او همراه دو مرد جوان که پیش ترآنها را نیز چندین بار دیده بودم، سوار بر خودرو شاسی بلندی در محل قرار حاضر شدند.

«کامران» ادامه داد: «سهراب» از من خواست سوار ماشین شوم تا باهم صحبت کنیم. سوار ماشین شدم، هنوز چند کیلومتری نرفته بودیم که به خیابان خلوتی وارد شدیم. راننده جوان که یکی از دوستان سهراب بود توقف کرد و آنها مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند. بعد با تهدید و زور کارت عابر بانکم را گرفتند و باهم به سمت صرافی رفتیم و تمام موجودی حسابم را دلار و سکه خریدند و سرانجام مرا در گوشه‌ای از خیابان رها کردند.
شرط‌بندی  میلیونی
به‌دنبال شکایت مرد جوان، تحقیقات برای دستگیری عاملان این آدم ربایی آغاز شد. با بررسی‌های صورت گرفته عامل این آدم ربایی و همدستانش بازداشت شدند. «سهراب» در تحقیقات گفت: من عشق سرعت دارم و مدت‌هاست که در مسابقات سرعت شرکت می‌کنم. ماشینم را سنگین کرده‌ام و کلی خرج ماشین شده تا بتوانم در مسابقات برنده شوم. کورس می‌گذارم و گاهی اوقات هم شرط‌بندی می‌کنم. چند وقت پیش در یک گروه تلگرامی عضو شدم که تمام افراد این گروه مثل من عاشق سرعت بودند و با هم مسابقه هم برگزار می‌کنند.

او ادامه داد: در همین گروه با «کامران» آشنا شدم و چندین بار با هم در این مسابقات شرکت کردیم. این گروه گاهی اوقات بین اعضا مسابقه می‌گذاشت. یک نفر به‌عنوان مدیر گروه و داور مسابقات بود که پول‌های شرط‌بندی را پیش او می‌گذاشتم و هر شخص یا گروهی که برنده می‌شد پول‌ها را از او تحویل می‌گرفت. آخرین بار من و «کامران» در یک گروه بودیم و شرط ‌بندی‌مان به این صورت بود که اگر گروه ما برنده شود چند ده میلیون تومانی را که برای این شرط‌بندی گذاشته بودند بین خودمان تقسیم کنیم. آن مسابقه را ما برنده شدیم و مدیر گروه  پول را به کامران داد تا هر کدام سهم‌مان را برداریم. اما از آن روز به بعد کامران گم شد. هر چه با او تماس می‌گرفتم یا تلفنم را جواب نمی‌داد یا امروز و فردا می‌کرد. وقتی مطمئن شدم که او نمی‌خواهد پول را برگرداند و از طرفی می‌دانستم چون کار ما غیرقانونی بود با شکایت خودم نیز محکوم می‌شوم، تصمیم گرفتم تا از او به زور و با تهدید پول را بگیرم.

بنابراین موضوع را با دو نفر از دوستانم که کامران را می‌شناختند در میان گذاشتم. وقتی موافقت آنها را گرفتم، از شماره تلفن ناشناسی با کامران تماس گرفتم و او که نمی‌دانست من پشت خط هستم تلفن را جواب داد. ابتدا کامران قبول نمی‌کرد که همدیگر را ببینیم اما به قدری اصرار کردم تا اینکه پذیرفت سر قرار بیاید. زمانی که به محل قرار آمد سوار ماشین شد و با تهدید و زور کارت عابر بانکش را گرفتیم و بعد هم در محلی خلوت رهایش کردیم. چون کاری که کرده بود غیرقانونی بود و پای خودش هم گیر بود، تصور نمی‌کردم که از ما شکایت کند.

با اظهارات مرد جوان و همدستانش، تحقیقات از متهمان دستگیر شده ادامه دارد.
+6
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.