کلاهبرداری های مهندس بیکار با لباس پلیس

مهندس جوان که در لباس مأمور پلیس راهور-قلابی- به بهانه دریافت گواهینامه بدون امتحان و حذف جریمه‌های رانندگی از مردم کلاهبرداری می‌کرد، ازسوی مأموران پلیس شناسایی و دستگیر شد. به‌گزارش خبرنگارحوادث «ایران»، روی میزاتاق رئیس پلیس راهورتهران، لباس مأموران راهنمایی و رانندگی با درجه سروانی قرار داشت و چند قدم آن طرف‌تر، مردی 32 ساله با موهای جو گندمی ایستاده بود.
آشنایی به بهانه دریافت گواهینامه
چند قدم آن طرف‌تر از مأمور قلابی، سه زن و یک مرد ایستاده‌اند که از شاکی‌های پرونده هستند. یکی از آنها در مورد مأمور قلابی به خبرنگار «ایران» گفت: داشتم از خیابانی پایین‌تر از ایستگاه مترو توحید عبور می‌کردم که صدای مردی را شنیدم که لباس مأمور راهنمایی و رانندگی به تن داشت. او که با تلفن همراه صحبت می‌کرد گفت: «اصلاً نگران گواهینامه نباش، بدون امتحان و با کمترین قیمت برایت آماده‌اش می‌کنم.» از آنجا که مدتی بود به فکر گرفتن گواهینامه بودم و می‌خواستم به آموزشگاه راهنمایی و رانندگی بروم بی‌اختیار ایستادم و به او گفتم من ناخواسته صحبت‌های شما را شنیدم و می‌خواهم گواهینامه بگیرم. او گفت اصلاً نگران نباش و تمام گواهینامه‌ها از زیر دست من رد می‌شود و اصلاً نیازی نیست که در آموزشگاه ثبت‌نام کنی و...
او ادامه داد: ثبت‌نام در آموزشگاه 650 هزار تومان می‌شود و من در ازای این کار 500 هزار تومان می‌گیرم ،بعد هم با خوشحالی قبول کردم و شماره تماسم را به مأمور جوان دادم. به شرکت که رفتم موضوع را به یکی از همکارانم گفتم و او گفت چقدر عالی. کاش می‌توانست جریمه یک میلیون و صد هزار تومانی مرا هم صفر کند. بنابراین موضوع را به مأمور جوان -قلابی -گفتم و او گفت می‌تواند خلافی را هم صفر کند و برای این کارهم 500 هزار تومان از همکارم گرفت ولی هیچ کاری انجام نداد.چندباری با او تماس گرفتیم و وقتی دیدیم که نه خلافی صفر شده است و نه او پــول‌ها را باز می گرداند، شکایت کردیم، البته این را هم بگویم که در این میان، مأمور جوان می‌گفت در جست و جوی دختر خوبی برای ازدواج است.سه شاکی دیگر هم گفتند که مأمورقلابی به بهانه دریافت گواهینامه و صفر کردن جریمه مبالغی ازآنها گرفته و متواری شده است.با شکایت این زنان و مردان جوان بود که پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ بلافاصله وارد عمل شد تا اینکه 24 ساعت قبل متهم جوان بازداشت شد. او در بازجویی به جرایم‌اش اعتراف کرد و از سوی شاکی‌های پرونده مورد شناسایی قرار گرفت.
عابر بانک‌های 20 هزار تومانی
طعمه هایت را چطور شناسایی می‌کردی؟
من شناسایی نمی‌کردم، آنها خودشان مرا شناسایی می‌کردند. باور کنید بیشتر ازاینکه من مقصر باشم، خودشان مقصر بودند. آنها خودشان با پای خودشان می‌آمدند و می‌گفتند لطفاً از ما پول بگیر.
باورکنید گوشه خیابان می‌ایستادم و تلفن همراهم را دستم می‌گرفتم و با صدای بلندی می‌گفتم می‌توانم گواهینامه برایت بگیرم یا خلافی ات را صفر کنم و... رهگذرانی هم که صدایم را می‌شنیدند خودشان پیشقدم می‌شدند. آنها اگر به سراغ من نمی‌آمدند من جرأت نمی‌کردم به آنها پیشنهاد بدم.
پول‌ها را چطور دریافت می‌کردی؟
شماره کارت می‌دادم، البته نه شماره کارت خودم، کارت عابر بانک می‌خریدم.
کارت عابر بانک می‌خریدی؟
بله، معتادان و کارتن خواب‌ها، کارت هایشان را خیلی راحت می‌فروشند. یک سری افراد نیازمند هم هستند که واقعاً 20 هزار تومان برایشان کلی پول است. کارت‌ها را از آنها 10 تا 20 هزار تومان می‌خریدم.
لباست را از کجا آوردی؟
خریده بودم؛ 60 هزار تومان. خرید این لباس‌ها که کاری ندارد.
بی‌سیم هم داشتی؟
بله برای طبیعی جلوه دادن و اینکه مردم باورشان شود که من پلیس هستم؛ البته بی‌سیم من قلابی است.
چرا سراغ این کاررفتی؟
بیکار شده بودم و دنبال راه چاره‌ای برای کسب درآمد بودم که این موضوع به ذهنم رسید.
تحصیلاتت چقدر است؟
مهندسی عمران دارم.
متأهل هستی؟
همسرم چند سال قبل فوت کرد و یک دختر 11 ساله دارم.
+10
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۴
    حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
    چی بگم نه حالی برای اعتراض هست نه اشگی برای ریختن نه دلی برای خندیدن فقط باید دست به دعا برداشت بلکه خدا لطفی کند به این طرفداران تهی مغزش کلاش دروغگوی خود یک نهیبی بزند
    2
    20
    ‌سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.