یورونیوز در گزارشی نوشت: بسیاری از مردم کشورهای اروپای شرقی خود را آریایی میدانند و برخی از آنان دلیل این نظریه را وجود صدها واژه از ریشه فارسی و اوستایی در زبان خود برمیشمارند. یکی از نظریههای موجود و پر طرفدار حتی نام «کرواسی» را برگرفته از «خراسان» میداند اما در این میان، بلغاریها خود را به فرهنگ و زبان ایرانی نزدیکتر میبینند زیرا حدود هزار واژه با ریشه فارسی در زبان آنها وجود دارد. تا پیش از این گمان میشد که واژگان فارسی از راه زبان ترکی و در دوره امپراتوری عثمانی به بلغارستان راه یافتهاند، اما زبانشناسان امروزه بر این باورند که اغلب واژگان فارسی موجود در این زبان هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر تاریخی از راه دورتری آمده و بدون گذار از مسیر زبان ترکی یا عربی به آن راه یافتهاند.
چشمه، لاله، جوراب، تنبلخانه، زمستان، پارچه، میمون، گردنبند، دروغ، ... اینها بخشی از حدود هزار واژه با ریشه فارسی و دری است که امروزه هنوز بر زبان مردم بلغارستان جاری است و نشان میدهد که این سفر واژگانی از شرق فلات ایران آغاز شده و به این نقطه از اروپا رسیده است. بیشتر این واژگان ریشه اوستایی دارند و در خود زبان فارسی امروز هم تطور یافتهاند. با این حال زبانشناسانی که در این زمینه پژوهش کردهاند، دریافتهاند که بسیاری از این واژگان گر چه با زبانهای اسلاو درآمیخته و امروزه به خط سیریلیک نوشته میشوند، اما در واقع نسبت به ریشه اوستایی خود تغییر چندانی نکردهاند.
لیودمیلا یانوا، استاد زبان فارسی دانشگاه صوفیه که تاکنون آثار زیادی را از ادبیات معاصر فارسی به زبان بلغاری ترجمه کرده، در مورد واژگان مشترک میان زبانهای فارسی و زبان مادریاش میگوید: «یک ریشه هندو اروپایی مشترک بین بلغاری و فارسی هست و تعدادی هم واژههای فارسی که از طریق زبان ترکی وارد این بلغاری شدهاند. مثلا به یاد دارم که مادرم میگفت "فلان کیشیا" به معنی "فلان کس" یا مثلا "پاچا" که همان "کله پاچه" است و نیز کاشکی که در بلغاری "کِشکی" تلفظ میشود و به همان مفهوم است.» شمار واژگان فارسی رایج در بلغاری به قدری چشمگیر است که برای آن یک فرهنگ نگاشته شده است. هاجر فیوضی نویسنده این کتاب است که تا کنون دو بار در بلغارستان به چاپ رسیده است.