شرق: زنی که متهم است دامادش را به قتل رسانده، ادعا میکند این جنایت را با انگیزه رهایی دخترش از آزارهای مقتول انجام داده است.
رسیدگی به این پرونده از آبان سال گذشته آغاز شد و گرههایی که در مسیر حل این معمای جنایی وجود داشت باعث شد تحقیقات تاکنون به طول بینجامد. ماجرا از وقتی شروع شد که به کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان فارس خبر دادند جنازه مردی در خیابان پیدا شده است. پلیس محدوده کشف جسد را مسدود کرد و به تحقیقوتفحص پرداخت. همراه متوفی هیچ گونه مدرک شناسایی که هویت او را فاش کند وجود نداشت، اما نحوه مرگ او مشکوک بود زیرا روی دستان او زخمهایی دیده میشد که بهاحتمال زیاد با ضربات جسمی تیز بهوجود آمده بود.
جسد مرد ناشناس به پزشکی قانونی انتقال یافت و کارآگاهان سعی کردند هویت او را فاش کنند. نخستین راهی که پیشروی پلیس قرار داشت مراجعه به پرونده افراد مفقودشده بود اما وقتی تمامی اطلاعات مربوط به گمشدگان در بازه زمانی ١٥روزه بررسی شد، شباهتی میان آن اشخاص با متوفی پیدا نشد و بهاینترتیب نخستین راهحل پلیس بینتیجه ماند. در شرایطی که گذشت زمان به قاتل یا قاتلان احتمالی این فرصت را میداد که مدارک موجود علیه خود را امحا کنند، پلیس سعی میکرد هرچه زودتر به هویت متوفی پی ببرد. این امر زمانی ضرورت بیشتری یافت که متخصصان پزشکی قانونی همه تردیدها را از بین بردند و اعلام کردند مرد ناشناس به قتل رسیده است. آنها علت فوت را انسداد مجاری تنفسی مطرح کردند.
در این میان کارآگاهان از ترفندی دیگر برای شناسایی هویت مقتول استفاده کردند و از طریق انگشتنگاری به نتیجه دلخواهشان رسیدند. آنها فهمیدند مقتول مردی متأهل به نام جواد است. افسران جنایی سراغ همسر جواد رفتند و از او خواستند با مراجعه به پزشکی قانونی هویت قربانی را تأیید کند. بعد از این مرحله نوبت به این پرسش رسید که چرا زن جوان مفقودشدن همسرش را اعلام نکرده بود. این زن وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: من و شوهرم از مدتها قبل با هم اختلاف داشتیم و مرتب دعوا میکردیم. او هرازگاهی از خانه بیرون میرفت و تا مدتی برنمیگشت برای همین اینبار هم وقتی خبری از او نشد شک نکردم و فکر کردم خودش بعد از مدتی برمیگردد».
این حرفهای همسر جواد چندان قانعکننده نبود بهویژه آنکه شواهدی که ابتدا در محل کشف جسد وجود داشت، از آن حکایت میکرد که این مرد در مکان دیگری جان باخته و سپس جنازه را به آنجا منتقل کردهاند. نبود کفش به پای مقتول بر این فرضیه صحه میگذاشت که او در محلی مسقف و آشنا، که به احتمال زیاد خانه خودش بوده، کشته شده است اما همسر مقتول در برابر پرسشهای پلیس فقط تکرار میکرد که در قتل همسرش نقشی نداشته و بیگناه است. او گفت: «اگرچه ما باهم اختلاف داشتیم اما هیچوقت به کشتن او فکر نکردم».
کارآگاهان با جود انکارهای این زن همچنان به تحقیق از خانواده مقتول ادامه دادند تا اینکه در نهایت به مادرزن جواد ظنین شدند. زن میانسال اگرچه ابتدا مدعی بود بیگناه است سرانجام در بازجوییهای تخصصی به قتل اعتراف کرد و گفت برای این کار از برادرشوهرش کمک گرفته است.
این زن توضیح داد: «من در جریان اختلافات دخترم و جواد قرار داشتم و میدانستم دخترم چقدر اذیت میشود. جواد مردی بداخلاق بود و حتی همسرش را کتک هم میزد. من نمیتوانستم شاهد این شرایط باشم بههمیندلیل نقشه قتل دامادم را کشیدم و شب که او خواب بود با چاقو چند ضربه به او زدم، بعد از اینکه جواد بیهوش شد او را خفه کردم و با کمک برادرشوهرم جسد را از خانه بیرون بردم».مأموران در ادامه متهم دوم را نیز دستگیر کردند که او هم به جرمش اعتراف کرد. بنا به این گزارش، تحقیقات درباره این پرونده همچنان ادامه دارد.