عصر ایران؛ جعفر محمدی : وقتی سخنان آیت الله علم الهدی ،امام جمعه مشهد را در یکی از کانال های تلگرامی خواندم، باورم نشد که یک روحانی سالخورده که امامت جمعه مهم ترین شهر مذهبی ایران را نیز بر عهده دارد، چنین سخنانی را گفته باشد. پرس و جوهایم اما به روزنامه خراسان رسید که متن کامل حرف های او را منتشر کرده بود؛ بخوانید:
« ما شورای شهر را به دلیل اختلاف داخلی خودمان از دست دادیم. سقف آرای ما در شورای شهر 450 هزار رأی بود و سقف جریان رقیب ما 250 هزار رأی و چون ما با هشت فهرست وارد انتخابات شدیم، باختیم. چه اشکالی داشت آن عزیزی که یک فهرست جداگانه ارائه داده است یک فهرست دیگر به جای آن وارد شورای شهر میشد؟ بهصرف این که یک آقایی را کمتر و یکی را بیشتر قبول دارید به آن میارزید که پایگاه قدرت را از دست بدهیم؟ جواب خدا را چه میدهید؟
وی ادامه داد: یکی از دوستان آمد و نامه ای به بنده داد و گفت میگویند چون با آقای فلانی به جمعبندی نرسیدیم، تصمیم گرفتیم خودمان فهرست بدهیم. این نامه با امضای سه نفر از سه جریان و تشکل بود که بنده جواب نامه را ندادم و گفتم جواب بنده شفاهی است؛ برو به این سه نفر بگو شما بروید زنای محصنه بکنید، عرق بخورید و انواع فسق و فجور را بکنید بعد هم توبه کنید، خدا شمارا میبخشد اما این گناهی که شما در حال ارتکاب آن هستید که ممکن است سرنوشت اسلام و مسلمین در دست غیر بیفتد حتی اگر تا روز قیامت انواع عبادتها را انجام دهید، جهنمی مسلم هستید، زیرا خیانت به اسلام و مسلمین کردید .هرچه کربلا بروید، هرچه مکه بروید، هرچه جبهه بروید و نماز مستحبی بخوانید آن چه مسلم است شما جهنمی هستید و باعث شدید سرنوشت اسلام و مسلمین دست غیر بیفتد.
آیت الله علم الهدی ادامه داد: حالا این که چون یک نفر 100درصد آن چه بنده میخواهم نیست، اجازه دهیم قدرت دست جریان باطل بیفتد، یک حرکت شیطانی است و شیطان این کار را میکند که قدرت دست جریانهای دینی نباشد و قدرت را بفرستد آنطرف، طرفی که با خود رهبری زاویه دارد، همه حرکتهای رهبری را قبول ندارد، آقا را دوست دارد ولی بهعنوان یک مقتدا دنبال او نمیرود و بهعنوان پسر پیامبر او را دوست دارد. وی تصریح کرد: دوست داشتن رهبری فایدهای ندارد و کسی که حجت امام زمان است اگر اندازه یک اپسیلون با او زاویه پیدا کنیم، از امام زمان جداشدهایم.»
در چند روز گذشته، انتقاداتی علیه این سخنان عجیب و غریب مطرح شده است؛ نقد اصلی هم این بوده است که مگر قدرت چقدر ارزش دارد که آقای علم الهدی در کسوت روحانیت، می گوید بروید زنا کنید (آن هم زنای فرد همسر دار)، عرق بخورید، انواع فسق و فجور کنید اما نگذارید قدرت به دست غیر بیفتد!
و مگر قدرت در اسلام برای این نیست که احکام الهی پیاده شود؟ پس چگونه است که عالی ترین مقام روحانی خراسان چنین می گوید؟!
وانگهی مگر ایشان تعیین کننده بهشت و جهنم است که می گوید چون فلانی ها لیست مستقل از اصولگرایان دادند، مسلماً جهنمی هستند؟!
اما نکته ای که بدان پرداخته نشده، در کلمه "غیر" و "باطل" نهفته است؛ "غیر" و "باطل"ی که می توان انواع گناهان را مرتکب شد ولی نباید گذاشت قدرت به دست اش بیفتد.
حالا این "غیر" و "باطل" کیست که توانسته است در انتخابات شورای شهر مشهد پیروز شود؟ برنده انتخابات مشهد، اصلاح طلبان بوده اند که البته مردم به آنان رأی داده اند و منتخب مردم شهر مشهد هستند.
همین نگاه نامعقول به بخش بزرگی از جامعه و آنها را "غیر" و "باطل" نامیدن است که زیرساخت بسیاری از رویکردها و سیاست ها شده و در نهایت به نارضایتی های جدی منجر شده است.
علم الهدی، چنان نگاه نامتعارفی به این بخش از مردم ایران دارد که نه تنها آنها را "غیر" و "باطل" می خواند بلکه می گوید اگر کاری کنید که قدرت دست آنها بیفتد، حتماً به جهنم می روید! اگر واقعاً چنین است پس چه معنایی دارد انتخابات و مردم را به رأی دادن دعوت کردن؟!
جالب اینجاست که آقای امام جمعه اذعان می کند که هر کس یک اپسیلون از رهبری فاصله بگیرد، از امام زمان جدا شده است و این در حالی است که در هیچ جای ادبیات رهبری، چنین رویکردی وجود ندارد و ایشان بارها و بارها، همه مردم ایران و جریان های داخلی را "خودی" و نه "غیر و باطل" نامیده اند.
اگر امروز نارضایتی وجود دارد، یک علت عمده اش این است که بخشی از صاحب منصبان، بخش مهمی از مردم ایران را "غیر" و "باطل" و خود را حق مطلق می دانند و معتقدند اگر زنا کنند و عرق بخورند و انواع فسق و فجور را مرتکب شوند، بهتر از این است که اجازه دهند قدرت از دست شان خارج شود!
این "غیر" انگاری بخش مهمی از مردم و "باطل" نامیدن آنها، بزرگ ترین ظلم و آشکارترین خیانت به نظام جمهوری اسلامی ایران، مردم ایران و خاک ایران است.