وقتی احمدی‌نژاد «دشمن» رهبری شد

کاظمیان:شاید بزرگترین پرسش مرتبط با مناسبات رهبری نظام و احمدی‌نژاد، ادامه حضور رییس‌جمهور پیشین در مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد. رادیو فردا ، مرتضی کاظمیان
سرانجام آیت‌الله خامنه‌ای علیه احمدی‌نژاد ـ مشایی موضع گرفت. قابل حدس بود؛ دیر و زود داشت، سوخت و سوز نه. نمی‌شد بی‌پروا به منتصب رهبر جمهوری اسلامی در دستگاه قضایی حمله کرد، و به سکوت شخص اول نظام دل‌خوش ساخت.
 
باند احمدی‌نژاد ـ مشایی در هفته‌های اخیر اتهام‌ها و تعابیر تند و تیزی علیه رییس قوه قضاییه ابراز کردند؛ آنان همزمان با این حمله، خود را متعهد و معتقد به آیت‌الله خامنه‌ای معرفی و تبلیغ کردند؛ رویکردی که کمتر کسی آن‌را باور کرد.
 
چنین بود که وقتی حملات کلامی و مانور تبلیغاتی و تحرک اجتماعی ـ سیاسی باند احمدی‌نژاد ـ مشایی در قالب «جریان سوم» (ادعای حضور متمایز از اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان) ادامه یافت، از نظر رهبر جمهوری اسلامی موضع‌گیری صریح و بی‌تعارف اجتناب‌ناپذیر شد. آیت‌الله خامنه‌ای، مستقیم و غیرمستقیم، احمدی‌نژاد و همراهانش را در سوی «دشمن» معرفی کرد.
 
«مواظب شلیک توپخانه‌ دشمن باشید... دشمن آمارهای بی‌پایه می‌دهد، دروغ می‌گوید، چهره‌های مورد قبول مردم را ـ که باید مردم به اینها اعتقاد داشته باشند ـ تخریب می‌کند، ناموفقیت‌ها را، ضعف‌ها را، کاستی‌ها را اگر یکی است هزار تا جلوه می‌دهد. متأسفانه در داخل هم گروهی همین کار دشمن را دارند انجام می‌دهند؛ بعضی‌ها می‌فهمند که چه‌کار دارند میکنند، بعضی‌ها نمی‌فهمند و می‌کنند؛ درست همان کار دشمن است.»
 
آیت‌الله خامنه‌ای فراتر از اعلام موضع سیاسی، داوری ایدئولوژیکی نیز ابراز کرد: «آن کسانی که کار دشمن را دارند در داخل انجام می‌دهند تقوا ندارند؛ دین اینها سیاسی است، بجای اینکه سیاست‌شان دینی باشد؛ دین‌شان سیاسی‌کاری است. نه خدا را رعایت می‌کنند، نه دین را، نه انصاف را؛ همان کاری که دشمن می‌خواهد می‌کنند.»
 
این طنز تلخ زمامداری ولی فقیه در جمهوری اسلامی است. آیت‌الله خامنه‌ای که پس از انتخابات پر مسئله و ابهام ۱۳۸۸ دیدگاه‌های احمدی‌نژاد را به خود ـ نزدیکتر از مواضع هاشمی رفسنجانی ـ دانست، حالا او را «دشمن» و «بی‌تقوا» می‌خواند. رهبر جمهوری اسلامی که در آن مقطع تاریخی، ناهمدلان با خود را به «بی‌بصیرتی» متهم کرد، حالا خود باید پاسخگوی اعتماد بیش از اندازه‌اش به احمدی‌نژاد باشد، و کمیت و کیفیت «بصیرت» ولی فقیه.
 
«دشمن»ی در مجمع تشخیص مصلحت نظام؟
 
شاید بزرگترین پرسش مرتبط با مناسبات رهبری نظام و احمدی‌نژاد، ادامه حضور رییس‌جمهور پیشین در مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد. کسی که مدت‌هاست ساز ناهمراه کوک کرده و بر طبل ماجراجویی و پروژه‌های باندی می‌کوبد، در یکی از نهادهای مهم جمهوری اسلامی حضور دارد؛ حضوری با تصمیم و انتخاب شخص اول نظام.
 
آیا سخنان تند و انتقادهای صریح رهبری نظام، ترمزی برای رفتار و گفتار سیاسی احمدی‌نژاد و همراهانش (به‌ویژه مشایی و بقایی) خواهد شد؟
 
اگر پاسخ منفی باشد ـ که شواهد گوناگون دال بر تداوم ماجراجویی و اقدام «گریز از مرکز» باند احمدی‌نژاد است ـ در این‌صورت دور از انتظار نخواهد بود که رییس جمهور سابق از حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام، منع و خارج شود.
 
ادامه حضور در یک نهاد عالی نظام برای کسی که چون «دشمن» رفتار می‌کند، تناقض و پرسش مهمی است که باید توسط رهبری پاسخ داده شود.
 
تا این لحظه، رأس هرم نظام سیاسی کوشیده با تطمیع (حفظ احمدی‌نژاد در مجمع) و تهدید، مانع از خروج وی از گردونه «خودی»ها و «گریز از مرکز» وی شود.
 
احمدی‌نژاد به‌قدر لازم از اندرونی پستوهای قدرت «اطلاعات» دارد؛ داده‌های مهمی در رابطه با باندهای قدرت و بازیگران اصلی حکومت، فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی سپاه، هزینه‌های نجومی بیت رهبری و منسوبانش، «کودتا»ی انتخاباتی ۱۳۸۸ و ...
 
او مبتنی بر این داده‌های دراختیار و نیز متکی بر خلقیات و روحیات‌اش، ماجراجویی سیاسی ـ ایدئولوژیک پیشه کرده است. به نظر می‌رسد باند احمدی‌نژاد ـ مشایی «پروژه»ای را کلید زده‌اند که با انتقادهای اخیر رهبری متوقف نخواهد شد.
 
سخنان انتقادی و حمله «بی‌پشتوانه»
 
مرکز ثقل و تکیه انتقادهای رهبر جمهوری اسلامی را شاید بتوان این بخش از سخنان تند او دانست: «دشمن می‌خواهد اعتقاد و ایمان را از بین ببرد؛ حالا اگر در طبقات سنین بالا نتوانست، می‌خواهد این اعتقاد را در جوان و نوجوان و نسل نو از بین ببرد که دیگر مردم پشت سر این انقلاب و این نظام نَایستند؛ هدفش این است. اینکه مردم را ناامید کنند، مردم را بدبین کنند، اعتماد به نفس مردم را بگیرند، آینده را تاریک نشان بدهند.»
 
رأس هرم نظام سیاسی به‌قدر لازم از فقدان مشروعیت دموکراتیک هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی مطلع است؛ او همچنین از گستره و عمق و شدت نارضایتی لایه‌های اجتماعی از وضع موجود خبر دارد. چنان‌که در بخش دیگری از سخنان خود تصریح می‌کند که از برخی کاستی‌ها و اشکالات و ایرادات در قوای قضاییه و مجریه باخبر است.
 
این‌گونه، او می‌کوشد در وضع اقتصادی ـ اجتماعی کنونی ایران، و در متن پسابرجام دچار چالش با آمریکا، از برون بحران یا تشدید نارضایتی‌ها جلوگیری کند.
 
از این زاویه، دور از انتظار نیست اگر محدودیت‌های فزاینده علیه احمدی‌نژاد و همفکرانش سامان یابد. مستقل از برخورد قضایی با بقایی و مشایی، مواجهه امنیتی (ازجمله در قالب اعمال محدودیت برای تحرک اجتماعی و تبلیغ میدانی و اقدام رسانه‌ای و حتی «حصر» غیررسمی) با شخص احمدی‌نژاد غیرمترقبه نخواهد بود.
 
ولی فقیه؛ تنها «اپوزیسیون» در جمهوری اسلامی
 
سخنان تند آیت‌الله خامنه‌ای علیه احمدی‌نژاد و همراهانش، نکته مهم دیگری نیز در خود داشت؛ آن‌جا که او اظهار داشت: «کسانی هستند که یا امروز همه‌ی امکانات مدیریتی کشور در اختیار اینها است یا دیروز تمام امکانات مدیریتی در اختیار اینها بوده، آن‌وقت به قول فرنگی‌مَآب‌ها نقش اپوزیسیون به خودشان می‌گیرند. باید پاسخگو باشند. بنده‌ای که امکانات در اختیارم است، نمی‌توانم مدعی باشم، باید پاسخگو باشم و جواب بدهم که چه‌‌کار کردم با این امکانات. به جای اینکه پاسخگویی کنند، بیایند نقش مدعی را ایفا کنند علیه این، علیه آن حرف بزنند؛ این نمی‌شود؛ مردم قبول نمی‌کنند این را.»
 
رهبر جمهوری اسلامی باند احمدی‌نژاد ـ مشایی را به‌خاطر اظهارنظرهای طلبکارانه و شبه‌اپوزیسیونی و عدم‌پاسخگویی درباره کارنامه مدیریتی‌شان مورد انتقاد قرار می‌دهد؛ آیت‌الله خامنه‌ای اما خود سال‌هاست در مقام یک مدعی و منتقد قرار داشته و از پاسخ‌گویی پرهیز کرده است.
 
شخص اول نظام بیش از هر مقام دیگری در جمهوری اسلامی در حاکمیت سیاسی حضور داشته و از حواشی آن برای تحقق پروژه‌های سیاسی ـ ایدئولوژیک‌اش سود جسته است. با وجود این، او به هیچ شخص حقیقی و حقوقی پاسخگو نبوده است.
 
در تمام ۲۸ سال سپری شده از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، او نه درباره کارنامه و عملکرد خود و زیرمجموعه‌ها و منتصبانش به مجلس خبرگان رهبری توضیحی داده و نه حتی با رسانه‌ها حاضر به انجام مصاحبه انتقادی و جدی شده است.
 
چند سال پیش هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ای مهم به موضوع مزبور اشاره کرد؛ او گفت: الان خیلی از مسائلی که به رهبری منتسب می‌شود به جهت نهادهایی مانند سپاه، بسیج، نیروی انتظامی، صدا و سیما، تولیت‌های آستان قدس رضوی، حرم حضرت معصومه در قم و حرم حضرت عبدالعظیم در ری و … مجمع تشخیص مصلحت، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان است که تحت‌نظر رهبری هستند… مجلس خبرگان از مسئولان برای پاسخ‌گویی دعوت کرد. در ابتدا از هرکسی که دعوت می‌کردیم، خوشحال می‌شد و تشکر می‌کرد و می‌گفت: من آماده می‌شوم، می‌آیم و گزارش می‌دهم. بعد از چند روز می‌دیدیم که می‌گوید نمی‌آیم. از مسئولان دیگر دعوت کردیم که هیچ‌کدام نپذیرفتند. متوجه شدیم که این قبول دعوت و سپس رد آن، یک مسئله عادی نیست… هیچ‌یک از مسئولان مورد نظر، حتی رییس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه که آسان‌ترین‌اش بود نیامد. علت را که از وی جویا شدیم گفت: «دفتر رهبری گفته است نروید!» تعجب کردم و از خود آقا پرسیدم؛ ایشان تایید کرد. من گفتم: «این قانون خبرگان است و ما هم مسئولیت داریم که اجرا کنیم.» ایشان گفتند: «من مخالف تصویب این قانون بودم، ولی نخواستم آن موقع بگویم، و الان که می‌خواهد عملی شود نظرم را می‌گویم.»
 
آیت‌الله خامنه‌ای در مقام رهبر نظام، همواره خود را در جایگاه منتقد و پرسشگر از قوای سه‌گانه قرار داده، و نه فقط به سرکوب «اپوزیسیون» همت گمارده، بلکه خود را تنها منتقد جدی وضع موجود، و پیگیر بهبود و اصلاح و تغییر وضع نامطلوب معرفی کرده است. طنز تلخی که در جمهوری اسلامی جریان دارد؛ شاید مشابه کاریکاتور اندوه‌برانگیز انتقاد باند احمدی‌نژاد ـ مشایی از باند حاکم بر قوه قضاییه، هم‌زمان با ادامه‌یافتن حصر بدون محاکمه رهبران جنبش سبز برای بیش از ۲۵۰۰ شبانه‌روز.
+34
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.