سرقت مسلحانه از فروشندگان مواد مخدر

سه معتاد شیشه‌ای که پس ازآشنایی در کمپ ترک اعتیاد، باند سرقت راه انداخته و پس از شناسایی مواد فروش‌ها درفضای مجازی، تحت عنوان مأمور، نقشه سرقت از فروشندگان مواد مخدر را طراحی و اجرا کرده بودند ازسوی مأموران پلیس شناسایی و دستگیرشدند.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت 3:30  بعد از ظهر 19 آذر، مأموران گشت کلانتری 164 قائم هنگام گشت به مرد جوانی مشکوک شدند که لباس شخصی به تن داشت اما بی‌سیمی پشت کمرش بسته بود.مأموران بلافاصله برای بررسی موضوع به طرف مرد جوان رفتند، اما او با دیدن پلیس پا به فرارگذاشت.همان موقع عملیات تعقیب آغاز شد تا اینکه مرد جوان هنگام فرار، اسلحه، بی‌سیم و گاز اشک‌آوری که به همراه داشت را روی پشت بام مغازه‌ای انداخت، اما تعقیب و گریز طولی نکشید و آنها خیلی زود بابک را دستگیر کردند. پس از دستگیری متهم و کشف اسلحه و بی سیم، مرد جوان برای تحقیقات به دادسرای ویژه سرقت منتقل شد.او در تحقیقات به سرقت از فروشندگان مواد مخدر تحت عنوان مأمور با همدستی دوتن از دوستانش اعتراف کرد. بدین‌ترتیب به دستور بازپرس ایرد موسی، پرونده در اختیار کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت و آنها دو همدست او را نیز بازداشت کردند که تحقیقات تخصصی ازآنها ادامه دارد.
گفت‌و‌گو با متهم بابک در گفت‌و‌گویی به تشریح جزئیات سرقت هایشان پرداخت.
سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادید؟
با مواد فروش‌ها تماس می‌گرفتیم و به بهانه خرید مواد مخدر با آنها قرار می‌گذاشتیم. وقتی به محل قرار می‌رفتیم زمانی که مواد فروش، مواد را تحویلمان می‌داد و پولش را می‌خواست اسلحه و تجهیزات نظامی  را که به همراه داشتیم  به او نشان می‌دادیم و خودمان را مأمور معرفی می‌کردیم. آنها هم به خاطر ترس از دستگیری، هر چه می‌خواستیم را دراختیارمان قرار می دادند.
 چه چیزهایی سرقت می‌کردید؟
مواد و پول هایشان. چیز دیگری به درد‌مان نمی‌خورد البته چیز دیگری هم نداشتند که به درد ما بخورد. گوشی‌های تلفن همراهشان بود که مشتری برای خرید نداشتیم و دردسرساز بودند.
طعمه هایتان را چطور انتخاب می‌کردید؟
از آنجا که هر صنف و گروهی، در کانال‌های تلگرامی گروه دارند ما هم برای خودمان گروه داریم. گروهی از معتادان و فروشندگان مواد که شماره هایشان را هم می‌توانستیم براحتی به‌دست آوریم. البته خرید مواد و پیدا کردن فروشنده مواد را بدون کانال و گروه هم می‌توان انجام داد اما ما از آنجا که ساقی‌ها یا همان فروشندگان مواد را پیدا می‌کردیم به آنها در چت خصوصی پیام می‌دادیم و برای خرید مواد قرار ملاقات می‌گذاشتیم. وقتی به محل قرار می‌آمدند سوار ماشین فروشندگان می‌شدیم و...
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
درکمپ ترک اعتیاد.
تجهیزات پلیسی را از کجا آوردید؟
اسلحه که قلابی بود و مدتی قبل از اسباب بازی فروشی خریده بودم. گاز‌های اشک آور را از پاتوق مواد فروشان و با مواد طاق زدم و پولی برایشان ندادم. بی‌سیم را هم از سارقان 40 هزار تومان خریدم.
برای چه از اسلحه در سرقت‌ها استفاده می‌کردید؟
طبیعی‌تر بود. این‌طوری مواد فروش‌ها بیشتر می‌ترسیدند و حرفمان را گوش می‌دادند.
سابقه داری؟
بله، سابقه مواد مخدر دارم که به خاطرش 7 سال حبس کشیده و تازه از زندان آزاد شده بودم.
7 سال حبس؟خب چرا توبه نکردی و دوباره رفتی سراغ کارهای خلاف؟
توبه کرده بودم، اما قرار بود ازدواج کنم. خب جشن عروسی و دیگر مسائل هزینه ‌های زیادی دارد، من هم که تازه از زندان آزاد شده بودم آه در بساط نداشتم. وقتی موضوع را با همدستانم در میان گذاشتم، قرار شد کمی پول که فراهم شد و توانستیم با آن کاری دست وپا کنیم دست از کار خلاف بکشم.
ازدستگیری نمی‌ترسیدی؟
راستش را بخواهید فکرش را هم نمی‌کردیم که دستگیر شویم. می‌دانید مواد فروش که نمی‌رود به پلیس بگوید  از من سرقت کرده‌اند. وقتی شاکی خصوصی هم نداشته باشی که پلیس نمی‌داند سرقتی صورت گرفته.پس بنابراین دستگیری در کار نبود اما فکر اینجا را نکرده بودیم که پلیس به ما مشکوک شود و همه چیز لو برود.
حالا پشیمانی؟
بله، چراکه هم زندگی آینده خودم وهمسرم را تباه کردم وهم اینکه نمی‌دانم چه سرنوشت دیگری درانتظارمان است و...
+9
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.