دختر طاووس حق نداشت با من صحبت کند و چهرهاش هم دیده نمیشد. حالا او به دلیل این که مردی عقب خانهاش شلیک کرده، حق ازدواج با مرد دیگری را نداردزمزمه نیازی - بیبیسی یکی از راههای "تصرف" دختر و ازدواج اجباری با او در برخی از مناطق افغانستان شلیک کردن در عقب (پشت) خانه دختر است. اگرچه این رسم در حال کمرنگ شدن است، اما در برخی از مناطق دوردست هنوز هم از این شیوه برای به انحصار کشیدن حق ازدواج با دختران استفاده میشود.
طاووس نام مستعار مردی در ولایت شرقی ننگرهار است که نمیخواهد دخترش با برادرزادهاش ازدواج کند. او خواستگارهایی را که برادرزادهاش برای خواستگاری دخترش فرستاده، چند بار پاسخ رد داده، اما آنها پا عقب نکشیده و در تلاش استفاده از زور برای رسیدن به هدف خود هستند.
طاووس میگوید: "شام تاریک بود که [برادرزادهام] شلیک کرد. بر تپهای برآمد و صدا زد که دختر فلانی از من شد. پس از آن ما سروصدا کردیم. وقتی بیرون برآمدیم، او فرار کرده بود."
وقتی با طاووس صحبت میکردم، دختر ۱۹ سالهاش در گوشهای در همان اتاق نشسته و نیمی از صورتش را با چادر سیاهش پوشانده بود. او به صحبتهای ما گوش میداد. دو چشمش به ما نگاه میکرد، ولی چیزی نمیگفت. نگاههایش از درد پنهانش حکایت میکرد، از ناامیدی و سرنوشت نامعلوم. پدرش هم اجازه نداد که با او صحبت کنم.
در جامعهای که طاووس زندگی میکند، مردسالاری چالشناپذیر است. در جامعه و خانواده، این مرد است که تصمیم میگیرد. سرنوشت زنان خانواده بی هیچ تردیدی به دست مرد خانواده، به ویژه پدر خانواده است. دختر طاووس هم باید به تصمیم پدرش تمکین کند.
صبرینا حمیدی مسئول دفتر محلی کمیسیون حقوق بشر افغانستان میگوید به دلیل مشکلات فرهنگی بسیاری از رویدادها را به نهادهای قضایی ارجاع داده نمیتواندطاووس به صحبت خود ادامه داد: "اگر به این شخص (پسر برادرش) دخترم را ندهیم، به فری دیگری داده نمیتوانیم. یا در خانه پدر سرش (مویش) سفید شود یا باید با پسر کاکایش (عمویش) ازدواج کند. راهی دیگر نیست. اگر به فرد شلیککننده بدهیم، باید عوضش دختر دیگری بگیریم یا دو برابر پول بگیریم."
مسئله به همین جا ختم نمیشود. طاووس نگران است که برادرزادهاش دخترش را به زور از خانه او نبرد؛ که در این صورت اعتبار، عزت و آبرویش به عنوان یک مرد آسیب جدی میبیند، چرا که محافظت از زنان خانواده، از جمله دخترش، به عنوان "ناموس" خانواده وظیفه اوست.
بنابراین، طاووس شبها تا دیروقت در اطراف خانهاش کشیک میدهد تا کسی وارد خانهاش نشود. او باور دارد که برادرزادهاش از هر وسیلهای استفاده خواهد کرد تا به هدف خود برسد. او عزمش را جزم کرده که دخترش را به برادرزادهاش که عقب خانهاش شلیک کرده، "ندهد".
طاووس میگوید: "اگر [برادرزادهام] توانش برسد، شبهنگام حمله ناگهانی خواهد کرد؛ یا مرا خواهد کشت یا من او را خواهم کشت، اما من قسم یاد کردهام که او نتواند به این صورت دخترم را بگیرد."
میخواستم نظر همسر طاووس را بدانم. او به شرط پخش نشدن صدایش صحبت کرد؛ به صورت جدی نگران آینده دخترش است. همسر طاووس گفت که سالها پیش دختر یکی از نزدیکانش هم با چنین سرنوشتی روبهرو شد و تا هنوز در خانه پدرش زندگی میکند.
ولیخان احمدزی میگود چنین رسمی باعث قتل، کشتار و دشمنی میان خانوادهها میشوداین رسم محدود به منطقه خاصی از افغانستان نمیشود. من در وقت تهیه این گزارش با بیش از ۱۰ زن از ولایتهای جنوبی و شرقی صحبت کردم که مردان برای انحصار حق ازدواج با آنها، پشت خانههای آنها شلیک کردهاند. از آن جمله سه نفر با افرادی که پشت خانههای آنها شلیک کرده بودند، ازدواج کردهاند و هفت نفر دیگر هنوز ازدواج نکردهاند.
مشخص است آنهایی که ازدواج کردهاند، زندگی خوشی ندارند. دو نفر از آنهایی که ازدواج نکردهاند، دوران پیری خود را در خانه پدری سپری میکنند. سه نفر دیگر به سن ۴۰ تا ۴۵ سالگی رسیدهاند و سه نفر دیگر بالای سی سالگی قرار دارند. آنها با مردانی که شلیک کردند، ازدواج نکردند و با دیگران نتوانستند ازدواج کنند.
حالا شماری از ریشسفیدان و جوانان در شرق کابل تصمیم گرفتهاند که به این رسم پایان دهند؛ برگزاری جرگه راهی است که آنها انتخاب کردهاند. آنها میخواهند در جرگه تصمیم گرفته شود که دیگر هیچ دختری با شلیک پشت خانهاش مجبور به ازدواج نشود.
جرگه این افراد، که شمار آنها به حدود ۳۰ نفر میرسد، برای حل تازهترین مورد از شلیک پشت خانه دختری در شرق کابل برگزار شد. این مورد به چند ماه پیش بر میگردد. مردی زورگو پشت خانه دختری شلیک کرد و خانواده این دختر مجبور شد دخترش را نامزد او کند.
ولیخان احمدزی، که از رئیسان قبیلهای شمرده میشود، میگوید که شلیک کردن پشت خانه دختری به منظور تصاحب او، براساس دوست داشتن صورت نمیگیرد، بلکه مردان بیشتر براساس دشمنی و رقابتهای ناسالم میان خانوادهها دست به چنین شلیکی میزنند.
آقای احمدزی میگوید: "اکثر جنجالها از این جا ریشه میگیرد که میگوید تو احمدزی هستی و من فلانی هستم و دختر خود را به شما نمیدهم. یا تو فرد شایستهای برای دخترم نیستی. هر دو طرف خود را نسبت به یک دیگر بهتر میدانند."
او میافزاید که چنین رسمی باعث قتل، کشتار و دشمنی میان خانوادهها میشود. آقای احمدزی میگوید که در برخی از مناطق تلاشها برای جلوگیری از این رسم دردناک و مردسالارانه نتایج خوبی در پی داشته است.
ملک ظهور: ما تصمیم گرفتیم که منزل شلیککننده را آتش بزنیم، اما بر اساس فیصله بزرگان، دختر را به فرد شلیککننده ندادیمملک ظهور، یکی از بزرگان قومی ولسوالی (شهرستان) خوگیانی ولایت ننگرهار است. او درباره یک مورد مشابه دیگر میگوید: "در منطقه شوروخیل ننگرهار چنین واقعهای رخ داد. ما تصمیم گرفتیم که منزل شلیککننده را آتش بزنیم، اما براساس فیصله بزرگان، دختر را به فرد شلیککننده ندادیم."
در ننگرهار صبرینا حمیدی مسئول دفتر محلی کمیسیون حقوق بشر افغانستان میگوید به دلیل مشکلات فرهنگی بسیاری از رویدادها را به نهادهای قضایی ارجاع داده نمیتواند. او از دو مثالی یادآوری می کند که در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در مورد دو دختر ۱۲ و ۱۸ ساله در ولایت ننگرهار اتفاق افتاد.
خانم حمیدی میافزاید: "یکی از آنها در دوره کودکی قرار داشت. زمانی که خانواده دختر خواستگارها را جواب رد دادند، پسری که تقاضای ازدواج با این دختر را داشت عقب خانه او شلیک کرد و اگر کسی دیگری از این دختر خواستگاری میکرد، این پسر میگفت که این دختر به نام من است و کسی حق ازدواج با او را ندارد."
فعالان حقوق بشری و مدافعان حقوق زنان هشدار میدهند که اگر خانوادهها و مردم برای ریشهکنی این رسم عجیب دست به کار نشوند، در مناطقی که چنین رسم رایج است، زندگی دختران زیادی مانند دختر طاووس دستخوش کینههای شخصی، درد و رنج پایانناپذیری خواهد شد.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان