آیا ضریب هوشی واقعا مهم است؟

در روزهای گذشته گزارشی درباره "ضریب هوشی ترامپ" داشتیم. این که رئیس‌جمهوری آمریکا مدعی شده بود که ضریب هوشی‌ او از رکس تیلرسون، وزیر خارجه‌اش بالاتر است و آقای تیلرسون را به چالش هوش دعوت کرد. او همچنین در سال ۲۰۱۳ توییت کرده بود که ضریب هوشی‌اش "بسیار بیشتر" از باراک اوباما و جورج دبلیو بوش، روسای جمهور قبلی آمریکا است.
 
تقریبا همه ما می‌خواهیم باهوش باشیم و تقریبا همه ما می‌خواهیم ضریب هوشی فرزندمان بالا باشد. برای همین برای‌ مان مهم است بفهمیم بهره هوشی خودمان یا فرزندمان چیست، مگر نه اینکه هوش ما آینده ما را 09رقم می‌زند؟
 
در این مطلب دکتر مهبد ابراهیمی به سوال‌های مخاطبان بی‌بی‌سی فارسی درباره ضریب هوشی بر اساس جدیدترین یافته‌ها پاسخ گفته است.
 
در این مطلب سعی شده بدون پرداختن به نظریه‌ها و مبانی آماری پیچیده‌ای که ضریب هوشی (IQ) بر اساس آن تعریف شده، به سوال‌های مخاطبان پاسخ دهیم.
فرق هوش و ضریب هوشی (بهره هوشی) چیست؟
تعاریف مختلفی از هوش وجود دارد اما در این‌جا ما هوش را مجموعه توانایی‌ها و مهارتهای شناختی در نظر می‌گیریم که فرد را قادر به جذب، پردازش و بکارگیری اطلاعات می‌کند تا از آن برای یادگیری، تولید فکر و مفاهیم تازه، حل مسأله و ایجاد تغییر در محیط اطراف خود استفاده کند.
 
ذهن ما برای پردازش اطلاعات از این مهارتهای شناختی استفاده می کند: توجه، حافظه، قضاوت و ارزیابی، استدلال و استنتاج، حل مسأله، محاسبه، تصمیم گیری، تفکر انتزاعی، یادگیری از تجربه و اطلاعات، درک مطلب و مهارتهای زبانی و کلامی و برنامه ریزی. به این ترتیب طیف این توانایی‌ها بسیار وسیع است.
 
و اما بهره هوشی؛ از دیرباز این سوال برای بشر وجود داشته که چرا بعضی افراد خوب یاد می‌گیرند و ایده‌های عالی خلق می‌کنند اما برخی دیگر نه. چرا برخی کند و دیر یاد می‌گیرند و برخی تند و سریع.
 
در اواخر قرن نوزدهم به دنبال راهی می گشتند که بتوانند آنها را که خوب یاد می‌گیرند از آنها که خوب یاد نمی‌گیرند تمیز بدهند. یکی از انگیزه‌های اصلی هم این بود می‌خواستند آنچه را آن موقع "عقب ماندگی ذهنی"می‌دانستند با روشی شناسایی کنند و مثلا از سال‌های اول زندگی بفهمند که چه کودکانی خیلی یاد خواهند گرفت و کدام دچار"عقب ماندگی ذهنی" می‌شوند.
 
از این طراحی تست‌هایی برای اندازه گیری توانایی‌های شناختی یا پیش‌بینی این توانایی‌ها آغاز شد. تست هوش، که بهره هوشی را اندازه می‌گیرد، کار روانشناس انگلیسی چارلز اسپرمن در ابتدای قرن بیستم است.
 
اساس نظریه اسپرمن این است که یک هوش عمومی وجود دارد که تعیین کننده توانایی و مهارت‌های ذهنی و فکری افراد است. او متوجه شده بود که مثلا کسانی که مهارت‌های کلامی خوبی دارند در استدلال هم خوب هستند و به این نتیجه رسید که بین این مهارت‌ها ارتباط متقابلی وجود دارد، اما برای برقراری این ارتباطات متقابل نیاز به یک مبنای کلی هست که همه چیز دیگر بر آن بنا شود. اگر بتوانیم این مبنای کلی یا همان هوش عمومی را اندازه‌گیری کنیم می‌توانیم بقیه عملکرد آن را هم پیش‌بینی کنیم. به زبانی ساده اگر پی ساختمان را اندازه بگیری تکلیف بقیه ساختمان روشن می‌شود.
 
و به این ترتیب بر پایه مدل‌های آماری راه اندازه‌گیری این هوش عمومی (نظریه g) پیدا شد و بهره هوشی نام گرفت.
 
از همان زمان تا به امروز نظریه‌ای بحث برانگیز بوده و مخالفان و موافقان خود را دارد. تحقیقات بسیاری آن را تایید کرده‌اند و تحقیقات بسیاری آن را رد کرده‌اند. تحقیقات بسیاری هم که بر اساس همین نظریه انجام شده به این نتیجه رسیده‌اند که آی کیو نژادها، طبقات اجتماعی و اقتصادی و جنسیت‌های مختلف با هم تفاوت دارند.
 
از همه معروفتر شاید کتاب منحنی زنگی-شکل، هوش و ساختار طبقاتی در زندگی آمریکایی است که در ۱۹۹۴ منتشر شد و شاید اساس باور بسیاری از مردم را تشکیل می‌دهد. نویسندگان با استفاده از منحنی توزیع جمعیتی آی کیو استدلال کردند که هوش بهترین معیار پیش‌بینی تحصیل، آینده شغلی، درآمد و موفقیت افراد است که بر اساس عوامل ژنتیکی و محیطی شکل می گیرد و قابل تغییر نیست.
 
آنها همچنین بین هوش و نژاد (یا ژن) رابطه‌ای می‌دیدند و نگران بودند که "کم‌هوشان" با زاد و ولد بیشتر تعدادشان از "باهوشان" بیشتر شود و به این ترتیب آمریکا "خنگ‌تر" شود.
چه تست‌هایی برای اندازه‌گیری ضریب هوشی وجود دارد؟ 
این تست‌ها در واقع انواع مختلف همان تست‌های هوشی است که در مدرسه یا کنکور دانشگاه با آن روبرو شده‌ایم که معمولا مهارتهای مشخصی را ارزیابی می‌کند.
  •     تجسم فضایی: درک اشکال و احجام در فضا
  •     استدلال کمی مثل توانایی حل مسئله از جمله مسائل عددی و ریاضی
  •     اطلاعات فرد در باره موضوعات مختلف
  •     استدلال سیال: توان فکر کردن منعطف و حل ابتکاری مسأله
  •     حافظه کوتاه مدت و استفاده از آن
 
بسیاری از مخاطبان از ما خواسته‌اند که تست هوش استاندارد معرفی کنیم، چنین تستی وجود ندارد.
 
تعداد بیشماری از این تست‌ها وجود دارند که از روش و متدولوژی آماری مختلفی استفاده می‌کنند، برخی شناخته‌شده‌تر هستند و مدعی دقت و کیفیت. ادعایی که نمی‌توان آن‌را ثابت کرد. با این حال اساس همه این تست‌ها یکسان است. در اینترنت تست‌های رایگان زیادی وجود دارد، اینکه کدام دقیق‌تر است روشن نیست.
 آیا ضریب هوشی به ژنتیک مربوط است یا عوامل اکتسابی در کودکی و بزرگسالی در آن تاثیردارد؟ 
برخی محققان می‌گویند که مجموعه ژن‌هایی را کشف کرده‌اند که بر "آی کیو" تاثیر می‌گذارند و حتی مدعی شده‌اند ۷۵ درصد آی کیو ژنتیکی است. این همان انتقادی است که به بهره هوشی وارد است. اگر توانایی‌های ذهنی را به بهره هوشی محدود کنیم نتیجه این می شود که هوش ژنتیکی است و به محیط، آموزش، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و غیره ربط کمی دارد. اینکه چنین نگاه محدودی را بتوان معتبر دانست سوالی است که هر کس خود می‌تواند به آن پاسخ دهد اما چنین تحقیقاتی مثل این است که کسی کارآیی ماشین خود را فقط با بوقش ارزیابی کند و به هیچ چیز دیگر کاری نداشته باشد حتی به اینکه آیا ماشین بنزین دارد یا چرخ‌هایش باد دارد یا نه.
 
مثل بسیاری ویژگی‌های دیگر به احتمال زیاد توانایی‌های شناختی (نه آی کیو) نیز نتیجه تعامل متقابل ژن و محیط است.
 آیا ضریب هوشی را می‌توان با درس خواندن، ساز یاد گرفتن، زبان خارجی آموختن و دیگر فعالیت‌هایی که مغز را به چالش می‌کشد، بالا برد یا صرفا ثابت است؟ 
همانطور که با رفتن به کلاس یا تمرین می‌توان نمره تست هوش کنکور را بهتر کرد احتمالا می‌توان ضریب هوش (نه خود هوش) را بالا برد.
 
دانشمندان هوش را به دو نوع سیال و متبلور تقسیم می‌کنند. هوش سیال ایده‌های نو و راه حل‌های نو و روش‌های نو تولید می کند و هوش متبلور به کار گرفتن اطلاعات و تجربیات از پیش دانسته است. شواهدی علمی وجود دارند که با تمرین می‌توان مهارت‌های شناختی مثل حافظه یا تمرکز را بهتر کرد و بخصوص هوش متبلور را می‌توان بهتر کرد.
 
تصور بر این است که با افزایش سن، هوش متبلور معمولا تقویت اما هوش سیال معمولا تضعیف می‌شود.
 
نمونه نتیجه تست سلامت ذهن دانشگاه کمبریج آیا میزان تنبلی یک فردربطی به ضریب هوشی‌اش دارد؟ آیا تست بهره هوشی کمکی به کارفرماها برای استخدام می‌کند؟ 
ضریب هوشی نشانه باهوش بودن است. نه به تنبلی ربطی ندارد.
 
تست آی کیو هیچ‌گونه مهارت و توانایی لازم برای شغل خاصی را اندازه نمی‌گیرد و ارزیابی بسیار محدود و حتی "معیوبی" است.
 آیا هوش بالا باعث پیشرفت شغلی و مالی در زندگی است؟ 
ممکن است برخی افراد که آی کیو بالا دارند وضع شغلی و مال خوبی داشته باشند و بر عکس. نکته این است که آی کیو را با باهوش بودن نباید یکی گرفت.
 
تقریبا تمام افراد به هوش خود فکر می‌کنند و هر کس نوعی ارزیابی شخصی از هوش خودش دارد، مثلا رئیس‌جمهوری آمریکا به بهره هوشی خود می‌بالد و آن را معیار می‌داند، برخی هم از "ژن خوب" سخن می گویند، که به نظر می‌رسد منظور همان باهوش بودن باشد. مسئله این است که آیا تست آی کیو را معادل هوش بدانید یا نه و ذهن پیشرفته خود را بخواهید به آن تقلیل دهید یا نه.
آنچه در پی می‌آید اطلاعاتی مرتبط به هوش و بهره‌ هوشی، کاربرد و انتقادهای وارده بر آن است که بر اساس آن شاید پاسخ بسیاری از سوال‌های دیگری که مخاطبان از ما پرسیده‌اند روشن شود.
بهره هوشی
 از میان تحقیقات متعددی که در باره بهره هوشی انجام شده و نتایج مختلفی هم داشته تحقیقی در سال ۲۰۱۲ منتشر شد که از جهات مختلف از جمله از نظر بزرگی جمعیت مورد مطالعه، شاخص بود . چهار پژوهشگری که آن را انجام دادند می‌خواستند روشن کنند این فاکتور هوش عمومی وجود دارد یا نه.
 
آنها از ۱۱۰ هزار نفر ۱۲ تست هوش آنلاین گرفتند و در نهایت اساس کار را بر ۴۶ هزار نفر قرار دادند. اطلاعاتی که از این تست‌ها گردآوری شد با استفاده از یک متد تحلیل آماری که خود اسپرمن از پیشروان آن بود بررسی شد. نتیجه روشن بود، آی کیو نمی‌توانست تفاوت نتیجه تست این ۴۶ هزار نفر را توضیح دهد. برای این کار باید حداقل سه عامل اساسی را باید همزمان در نظر گرفت: حافظه کوتاه مدت، استدلال، مهارت‌های کلامی.
 
اما آنها می خواستند مطمئن شوند این یافته آنها صحت دارد یا نه. از این رو از مغز ۱۶ نفر حین انجام تمام آن ۱۲ تست "ام آر آی" کردند و دیدند که نشان دادند هر یک از سه جزء حافظه کوتاه مدت، استدلال، و کلام یکی مدارهای عصبی مجزا و مستقل را در مغز فعال می‌کند. به عبارت دیگر تست آی‌کیو به تنهایی نمی‌تواند عملکرد این سه مدار را ارزیابی کند.
 
آدام همپشر یکی از این چهار پژوهشگر می‌نویسد: "ارزیابی منفرد مثل آی‌کیو نمی‌تواند تمام تفاوت‌هایی را که بین مهارت‌های شناختی افراد وجود دارد، توضیح دهد. در واقع مدارهای عصبی مختلفی در شکل گیری هوش نقش دارند که هر یک توانایی های خاص خود را دارد. کسی که ممکن در حوزه‌هایی عملکرد خوبی داشته باشد، ممکن است در دو حوزه دیگر عملکرد ضعیفی داشته باشد."
 
راجر هایفیلد یکی از این چهار پژوهشگر، در گفتگویی با ایندیپندنت در باره این تحقیق توضیحاتی داده که به بسیاری سوال‌ها در باره ضریب هوش پاسخ می‌دهد: "چندین دهه است که از تست آی کیو برای اندازه‌گیری هوش استفاده می‌شود اما این تست از اساس معیوب است چرا که ماهیت پیچیده ذهن بشر و اجزای مختلف آن را به حساب نمی‌آورد."
 
"این خیلی عجیب است که ما دوست داریم مغز بشر را پیچیده‌ترین چیز عالم بدانیم اما هنوز خیلی از ما می‌پذیریم که می توان کارکرد مغز را با این تست به اصطلاح آی‌کیو اندازه گرفت."
 
"تقریبا یک قرن یا کمی بیشتر است که مردم فکر می‌کنند بر اساس این هوش عمومی که اغلب در باره‌اش فقط بصورت یک عدد صحبت می‌شود بین افراد و مردم تمایز قائل شد. ما نشان دادیم که این اشتباه است."
 
"مطالعاتی که در پنجاه سال گذشته با استفاده از آی کیو انجام شده تفاوت‌های ذاتی بین بهره هوشی نژادها، طبقات اجتماعی و زن و مرد نشان داده‌اند اما یافته‌های ما این نتایج را زیر سوال می‌برد."
سه انتقاد جدی
  •     بهره هوشی توانایی‌های محدودی مثل تجسم فضایی، تحلیل و محاسبه را اندازه می‌گیرد اما خلاقیت، توان مدیریت، استعداد هنری، مهارت‌های اجتماعی و هوش عاطفی را اندازه نمی‌گیرد. تمام اینها عواملی هستند که در موفقیت و پیشرفت افراد نقش دارند و همگی در کنار هم هوش را شکل می‌دهند. علاوه بر این بهره هوشی مهارت و دانش‌ لازم برای یک کار یا شغل را هم اندازه نمی‌گیرد و در پیش بینی آینده شغلی یا در ارزیابی توانایی‌های فرد برای یک شغل خاص ناکارآمد است.
  •     تست آی‌کیو (آزمون بهره هوشی) تفاوت دیدگاه‌های فرهنگ‌های مختلف در باره هوش را نادیده می‌گیرد و به ارزش‌ها، تفاوت سبک مهارت‌های شناختی و ارتباطی در فرهنگ‌ها و جوامع گوناگون بی‌توجه است. این تست رویکرد و قرائت خاصی از تعریف هوش را مبنا قرار می‌دهد و همه فرهنگ‌ها را با همان تعریف معیار می‌سنجد.
  •     یکی از جدی ترین انتقادهایی که به تست آی‌کیو وارد است نادیده گرفتن مسائل اجتماعی -اقتصادی است. آیا کسی که خوب غذا نخورده یا سوء تغذیه دارد در نتیجه تست هوشش اثر دارد؟ اگر کسی امکان تحصیل مناسب نداشته در نتیجه تست هوشش اثر ندارد؟ آیا تست هوش شاگردان مدرسه فاقد امکانات با مدرسه‌ تفاوت دارد؟ آی‌کیو تمام این مسائل را نادیده می‌گیرد چون اساس آن همان هوش عمومی است که هیچ ربطی به این سوال‌ها ندارد.
کاربرد
در سال‌های اخیر ارزش تست آی کیو بی اندازه کم شده و در تشخیص های پزشکی و روانشناسی اغلب جایی ندارد یا کاربرد بسیار محدودی دارد. اکنون از تست‌های دیگری استفاده می‌شود که رویکرد همه‌جانبه‌تری دارند.
 
اما برای کسانی که مهارتهای شناختی خود را اندازه بگیرند اکنون تست‌هایی مثل این تست دانشگاه کمبریج وجود دارد که سه معیار استدلال، حافظه کوتاه مدت و مهارت‌های کلامی را می‌سنجد و به کاربر می‌گوید در این سه معیار در بین کسانی که تست داده‌اند در کجا قرار می‌گیرد. البته این تست خود را تست هوش نمی‌داند بلکه خود را تست سنجش سلامت کارکرد ذهن می‌داند.
+9
رأی دهید
-2

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۴
    amirgheryou - تهران، ایران
    هوش امروزی: پارتی+ رانت+ پول + کلاسهای آموزشی بهتر و بیشتر + تفریح و مسافرت + غذای بهتر + آزمون و خطای بیشتر و قرار گرفتن در محیط برای تجربه. اساسا در این زمانه هوش= موزیگری که بر اساس چیزایی که گفتم به وجود میاد. الباقی ماجرا هم با کمی تلاش و استمرار درست میشه.
    0
    7
    جمعه ۲۸ مهر ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.