آتش زدن یک مسجد دیگر ، اینبار در تبریز

[::ایران سرفرازم آرزوست - ورشو، لهستان: دوست ارجمند و عزیز: بدون در نظر گرفتن مکان، گلشیفته نازنین هیچ کار خاصی نکرد. گلشیفته هنرمند و هنرپیشه با ذوق و بزرگی بود که به بزرگان ملحق شد. زمین سرزمین نوع انسان است. شما اگر بخواهید میتوانید در هر کجای این سیاره زیبا زندگی کرده و عمرتان را بسر آورید. تابو شکنی از درون آغاز میشود و نه از بیرون. درست مثل آزادی. آزادی حقیقی درونی است. شما وقتی از خودتان، ترسهایتان، عقاید مهجور و کوچکتان و باورهای گروهی و جزمیتان آزاد شدید، آنوقت معنی واقعی آزادی در زندگیتان تجلی پیدا میکند. در غیر اینصورت هیچ رژیم و دولتی برای شما آزادی نمیاورد. رژیمها مرتبا خط قرمزهای خود را میاورند و زندانهای خود را میسازند. تابو شکنی از من و در من شروع میشود. باید تابو ها را از درون بشکنیم. مطلب خیلی جدیتر از این حرفهاست و ما موجوداتی جدی نیستیم. کار این گروه فقط به عاقبتی حسرتبار میانجامد و نفرت را گسترش میدهد. زنده باشید. .

اما حکومت اینرا نیز باید بداند که اندیشه های احمد کسروی و دین ستیزی و کتابسوزان و ایرانپرستی و دوران محمود افشار ها(بخوانید فارس ستایی) و غیره در آذربایجان دیر زمانی است که بسر آمده است . واقعیت اینست که ترکهای ایران بزرگترین جمعیت این کشور را تشکیل می دهند و بایستی به این موضوع آگاه باشند که بهمین میزان بزرگترین سهم و سنگین ترین مسئولیت را در استمرار ثبات و امنیت در منطقه بر عهده دارند. اینبار اگر ترکهای آذربایجان اراده کنند و بپا خیزند برای تداوم صلح و دوستی و احترام به تمامی باورها و زبانها و اندیشه هاخواهد بود نه برای آتش افروزی. این جوان مبتلا به pyromania نیز بیمار است و احتیاج به تیمار(آسایشگاه روانی) دارد نه دیوار( زندان). شرط اینکار آگاهی و عقل و خوش در یک جامعه سالم است اما متاسفانه بقول شاعر ترک آذربایجانی پروین اعتصامی: گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را. گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست! یعنی وضعیت روانی وکیل و دادرس و قانون در ایران بسیار وخیم تر از حلا این جوان مفلوک فریب خورده است.

مثلا که چی‌!!! خر

عده ای مریض تَر از این نوجوان هستند که میگویند کارش خوب بوده در اینصورت تمام کإرهای حکومت قابل دفاع است یعنی چی که باید تنفر را از مسجد با آتش زدن آن نشان داد و چند نَفَر به اصطلاح بزرگتر بی منطق وأی مثبت دا ه اند در اینصورت من هم با آتش زدن مخالفان مسجد همنظر بشم؟؟؟؟ فکر کنم چند نَفَر از بودایی های افراطی میانمار اینجا هستن تورکها یا عقیده ای را قبول نمیکنن یا قبول کردن محکمتر از هر کس بر سر عقیده می مانند ما مسلمان میمانیم البته با افتخار تمام

سوزاندن« مساجد» بدست افراد فریب خوردن که از بیماری pyromania رنج می برند ترفند حکومت برای منحرف کردن افکار عمومی از کوره های فرهنگ سوزی(مدارس) است. حکومت بدرستی می داند که کودکی که زبان نداشته باشد فریاد هم نمی تواند بکشد. اینرا حکومت بدرستی می داند. مرغی که هم در جشن و هم در عزا سرش بریده می شود فرهنگ و زبان مردمان این سرزمین است. چه جشنهای دو هزار و پانصد ساله پهلوی باشد چه در عزای جنگ خانمانسوز دوران جمهوری اسلامی. بریدن زبان(مدارس) سیاست مشترک شاه و خمینی بوده است. از این منظر جمهوری اسلامی تالی و ادامه دهنده و میراث دار شاه بشمار می رود. مار حکومت می داند که برای خوردن مغز و اندیشه کودکان و به اسارت گرفتن روح او ابتدا باید زبانش را بلعید. سر این مار را باید کوفت. با سنگ اندیشه و با کارد قلم. این تنها راه رهانیدن روح و روان کودکان این سرزمین است. زمانی این سرزمین روی آسایش بخود خواهد دید که زبان مادری ملتها در مدارس جاری شود. آنروز روز مرگ مار استبداد خودکامه خواهد بود. آنروز روز آزادی زبان و اندیشه از اسارت مار خودبین و خودپرست و خود ستایِ خود برتربین خودکامه خواهد بود.