ترس انواع و اقسام مختلفی دارد از فوبیا به حیوانات گرفته تا ترس از تاریکی و تنهایی اما چگونه می توانیم بر ترس ناشی از حوادث و موقعیت های مختلف غلبه کنیم و با کنترل ترس و استرس بهترین تصمیم را در بازه های زمانی مختلف بگیریم.
چطور ترسهایمان را به موفقیت تبدیل کنیم؟
ترس از چیزهای مختلفی ناشی میشود. ترس از سوسک و موش، ترس از ارتفاع، ترس از محیط بسته و غیره نمونههایی از ترس هستند، اما آن ترسی که اینجا موردنظر ماست، ترس از روبهرو شدن با یک موقعیت یا تجربهی جدید در زندگی است.
تا سال دوم دبیرستان من از صحبت کردن در جمع میترسیدم. این ترس تا قبل از دبیرستان مشکل زیادی برای من ایجاد نکرد، اما در دبیرستان نمونه، بخش زیادی از نمرهی نهاییمان را «پاسخ به سوالات سر کلاس» تشکیل میداد. من علیرغم اینکه پاسخ بسیاری از سوالات را میدانستم به دلیل ترس از صحبت کردن در جمع، تمام این نمرهها را از دست میدادم. اگر من میتوانستم با این ترسم روبهرو شوم، پاداش بزرگی در انتظارم بود. این ترس به من میگفت که برای کسب آنچه لیاقتش را دارم، باید با آن روبهرو شوم. اگر در درون خود از چیزی میترسید حتما روبهرو شدن با آن ترس، فرصت رشد و پیشرفت چشمگیری را برای شما به همراه خواهد داشت.
سه راهی ترس
کارن هورنای، نظریهپرداز بزرگ روانکاوی، معتقد است که مردم در برابر ترس سه نوع واکنش از خود نشان میدهند:
دور شدن از ترس؛
مبارزه با ترس؛
حرکت بهسوی ترس.
بیشتر افراد از ترس دور میشوند. روانکاوان این عملِ انکار یا اجتناب از ترس را «سرکوب» مینامند. ما بسیاری از استعدادها و قابلیتهای درونی خود را بهدلیل ترس، سرکوب میکنیم و فرصت رشد و تکامل را از خود میگیریم. عواقب دور شدن و اجتناب از ترس میتواند روانرنجوری و روانپریشی باشد. درمورد افراد بسیاری، ترسهای انکار یا اجتنابشده از بین نمیروند، بلکه بارها و بارها در قالب اختلالهای روانی مختلف بازمیگردند. گاهی اوقات با «مبارزه کردن با ترس»، میتوانید بر آن غلبه کنید اما در این صورت به ریشهی ترستان دست نمییابید. مثل این است که برای غلبه بر ترس از ارتفاع، با چتر نجات بپرید. در نهایت شاید بتوانید با ترسی کمتر یا با آرامش از هواپیما بپرید، اما وقتی به بالکن خانهی دوست خود در طبقهی دهم میروید، هنوز هم میترسید. چرا؟ چون ریشهی ترس شما از ارتفاع، هنوز از بین نرفته است.
نگریستن در چهرهی ترس
حرکت بهسوی ترس، بهمنزلهی نگریستن در چهرهی آن است. وقتی به یک ترس نزدیک میشوید، با آن ترس و ریشهی آن آشنا میشوید. در این حالت باید به آن توجه کنید، با آن ترس بمانید و یاد بگیرید که مناسبترین واکنش کدام است. وقتی میترسید چه اتفاقی میافتد؟ چه احساسی دارید؟ آنها را یادداشت کنید. چه چیزی از ترستان میآموزید؟ وقتی این چنین با ترس روبهرو میشوید و به آن توجه میکنید، بیشتر اوقات ترس ناپدید و ذهنتان شفاف و روشن میشود.
«با شهامت، چیزهای بزرگی را بخواهیم تا ما را به پیروزیهای باشکوهی برسانند. حتی اگر از مسیر شکست عبور کنیم، بسیار بهتر از آن است که مانند روحهای حقیری باشیم که نه لذتی میبرند و نه رنجی را تحمل میکنند. این روحها در برزخی کسلکننده زندگی میکنند که در آن نه کسی پیروز میشود و نه کسی شکست میخورد.»
بدترین و بهترین اتفاق
یکی از چالشها یا ترسهای اصلی خود را در نظر بگیرید مثلا ترس از پیشنهاد ازدواج به یک شخص، درخواست افزایش حقوق از رئیستان، شروع یک کسبوکار جدید، تصمیم به مهاجرت و هر کاری که برای خودتان مهم است و اقدام به آن ترس زیادی را در شما ایجاد میکند. حالا فرض کنید که با احتیاطها و آمادگیهای لازم دست به آن کار میزنید. در این صورت بدترین اتفاقی که ممکن است رُخ بدهد، چیست؟ اگر پیشنهاد ازدواجتان رد شود یا اگر ورشکست شوید، چه مشکلاتی برای شما پیش میآید؟ چه چیزی را از دست میدهید؟ تمام آنچه را که در این حالت پیش خواهد آمد، بنویسید. اغلب اشخاص وقتی این کار را انجام میدهند، از میزان ترسشان کاسته میشود. حالا بهترین اتفاقی را که ممکن است رُخ بدهد، در نظر بگیرید. از فرد دلخواه خود برای ازدواج جواب مثبت میگیرید و یک زندگی عاشقانه را با هم شروع میکنید. کسبوکاری موفق و عالی پیدا میکنید. تمام جزئیات این موفقیت را بنویسید. در آن صورت شما چهجور آدمی خواهید بود؟ چه احساساتی خواهید داشت؟ دیگران در مورد شما چه خواهند گفت؟ چه دستاوردهایی برای خود و دیگران به ارمغان خواهید آورد؟ وقتی جنبهی مثبت مواجهه با ترستان را در برابر جنبهی منفی آن قرار میدهید، نهتنها ترستان کمتر میشود، بلکه تمایل و اشتیاقتان نیز برای حرکت بهسوی آن و اقدام علیرغم ترس، بیشتر میشود.
کِوین سوربو، هنرپیشهی معروف سریالهای آمریکایی و تاجر موفق میگوید: «من هم در جاهایی احساس ناامنی کردهام.
اما از آنچه در مورد آن احساس ناامنی میکنم جدا نمیشوم، بلکه به دنبالش میروم و میگویم: «از چه بترسم؟» شرط میبندم که تعداد زیادی از افراد موفق میتوانند به شما بگویند که خیلی بیشتر از دفعاتی که موفق شدهاند، شکست خوردهاند. تعداد شکستهای خود من خیلی بیشتر از تعداد موفقیتهایم بوده است. باید دنبال چیزی بروید که از آن میترسید.»
به استقبال ترس بروید
اجتناب از ترسها ممکن است بهای زیادی برای ما به همراه داشته باشد. اگر نخواهیم با ترس مواجه شویم و اگر علیرغم ترس دست به اقدام نزنیم، تمام فرصتهای خود را برای دستیابی به دستاوردهای بزرگ، از دست میدهیم. از آن جایگاهی که لیاقتش را داریم، کنار میکشیم و استعدادها و نبوغ ذاتی خود را در پستوی وجود خود دفن میکنیم. محصول این نوع زندگی جز حسرت و پشیمانی نخواهد بود. بسیاری از ترسهای ما صرفا ساخته و پرداختهی ذهن خودمان هستند و واقعیت ندارند.