اگر اواخر تابستان به سر کار یا مدرسه بر میگردید و روزهای کوتاهتر و سردتر به چشمتان غمبار میآیند، در این احساس تنها نیستید. پاییز میتواند به گفته متخصصان به اضطراب و افسردگی دامن بزند. چرا پاییز چنین اثری بر ما میگذارد و چطور میتوان این افسردگی را شکست داد؟
کل استرود، ۲۵ ساله ساکن لندن اختلال عاطفی فصلی دارد یعنی وضعیتی که باعث بی حس و حالی و حتی افسردگی در طول پاییز و زمستان میشود. او میگوید: "هر سال به خودم میگویم که این دیگر آخرین زمستانی است که من در بریتانیا تاب میآورم. همین الآن هم به نظر تاریکتر و سردتر میآید و درست در همین ایام است که احساس افسردگی و کمبود انرژی میکنم. "
تصور میرود یک نفر از هر ۱۵ نفر در بریتانیا بین ماههای سپتامبر و آوریل، به گفته خدمات ملی بهداشت بریتانیا، اختلال عاطفی فصلی دارند.
برای کسانی که گرفتاری جدیتری با این اختلال دارند، طی ماههای پاییز و زمستان کار عادیشان دچار اختلال میشود و گمان میرود که علت آن کمبود نور و همچنین عوامل دیگری مثل دمای پایینتر و بازگشت به رفتارهای عادی روزمره باشد. سازمان اضطراب بریتانیا که یک خیریه بهداشت روانی است نیز میگوید که انتظار دارد در ماه سپتامبر تلفنهای بیشتری دریافت کند و میگوید موقعی که هوا آفتابی است شمار بسیار کمتری با این خیریه به خاطر اضطراب و افسردگیشان تماس میگیرند.
بعضی روزها احساس میکنم انرژی غذا پختن ندارم و آدم دلش میخواهم غذاهای آماده چرب و پر از کربوهیدرات بخورد ''''روحیهام خراب شد '''' کل در خیریه بنیاد بهداشت روانی کار میکند و شش سال پیش که برای تحصیل به آمریکا رفته بود اختلال فصلی عاطفیاش تشخیص داده شد.
او میگوید: "سن دیهگو بودم و برای تعطیلات کریسمس داشتم میرفتم خانه که ناگهان حال و روزم خراب شد و احساس کردم دیگر انرژی انجام هیچ کاری را ندارم. این ایام قرار بود وقت خوشی به همراه خانواده و برای جشن گرفتن باشد ولی تا دیر وقت بعد از ظهر در رختخواب میماندم. "
در اختلاف فصلی عاطفی، تصور این است که کمبود نور بر بخشی از مغز که بر سطح خواب و انرژی حکمرانی میکند اثر میگذارد.
با فرا رسیدن ماه سپتامبر، کل قصد دارد که هر روز ۴۵ دقیقه کنار یک جعبه نور وقت بگذارند که باعث تخفیف علایم این اختلال میشود ولی اذعان میکند که پیدا کردن وقت برای چنین کاری "زحمت" دارد. او میگوید: "این هفته حتی در مسیر رفتن به سر کار فکر میکردم که امروز چه روز خوبی است و همین باعث بهتر شدن حال و روزم شد".
حتی برای کسانی که چنین اختلالی ندارند، ماه سپتامبر میتواند به خاطر شروع دوباره مدرسه و شلوغتر شدن محل کار ماه پر از سختی و اضطرابی باشد.
علاوه بر این، هوا بد میشود. روزها کوتاهتر میشوند و تا فرا رسیدن تعطیلات طولانی آخر هفته حالا حالاها باید صبر کرد.
نیکی لیدبتر، مدیر اجرایی سازمان اضطراب بریتانیا میگوید: "ما هر سال شاهد این هستیم؛ تابستان واقعاً حال مردم را بهتر میکند".
خانم لیدبتر میگوید: "وقتی هوا آفتابی است مردم احساس انعطاف بیشتری میکند و احساس میکنند بهتر میتوانند با مشکلات کنار بیایند. تابستان وقتی است که به طور کلی فضا آرامتر است. ترافیک در خیابانها کمتر است و همه چیز آن جورها سازمانیافته نیست. "
او میگوید پاییز میتواند باعث "حسرت ما از رفتن تابستان شود" به خصوص اگر یک برنامه بزرگی هم داشته باشیم که محقق نشده باشد. او میگوید: "حتی اگر مدتها پیش از مدرسه رفتن فارغ شده باشیم، باز هم سپتامبر حال و هوایی جدیتر دارد و میتواند باعث القاء حس اضطراب شود. "
ولی اوضاع آن قدرها هم بد نیست - روانشناسان میگویند که ما با امور روزمره و تکراری رشد میکنیم چون باعث نظم و سازمان بخشیدن به کارها میشود و فرصتی به ما میدهد که دور و بر مردم باشیم.
دکتر شریلین تامپسون - مشاور روانشناس - میگوید: "بعد از مدتی استراحت، استرس شروع سال تحصیلی جدید یا شلوغتر شدن کار پیش میآید ولی کارها و عادات روزمره سالم هم بر میگردند. اگر وسط کارهای روزمره احساس گیر افتادن کنید و انتخابی هم نداشته باشید، وضع میتواند بدتر باشد ولی میتواند فرصتی هم باشد برای تغییر دادن چیزها. "
او پیشنهاد میکند که با انتخاب چالشی تازه یا عهد کردن به رها نکردن تفنن یا فعالیتی که در طول تابستان انجام دادهاید خود را برای سپتامبر آماده کنید.
او میگوید: "عادتهای سالم را حفظ کنید، معاشرتهایی را که معمولاً حالتان را خوب میکند برای خودتان نگه دارید".
دکتر کامیلا روزان، روانشناس بالینی، میافزاید: "در طول تابستان مردم زیاد تعطیلات میروند و خیلی در دسترس نیستند. حال فرصتی دست داده که دوستان را ببینند. " او توصیه میکند که از قبل برای روزها برنامهریزی شود از جمله برای رفتن به باشگاه ورزشی و دیدن مردم.
او میگوید: "وقتی روزها کوتاهترند، مهم است که برنامه تکراری روشنی داشته باشیم که چه وقتهایی ورزش کنیم، کی برویم باشگاه و کی دوستانمان را ببینیم. هوا و نور ممکن است مانع از این شوند که بیرون برویم ولی گیر افتادن در خانه موقع تاریکی و غمبار بودن فضا را تبدیل به فرصت کنید".
کل سعی میکند خوب غذا بخورد و به تغذیهاش اهمیت میدهد.
او میگوید: "بعضی روزها احساس میکنم انرژی غذا پختن ندارم و آدم دلش میخواهم غذاهای آماده چرب و پر از کربوهیدرات بخورد. سعی میکنم روزهای آخر هفته وقت بگذارم و چیزی درست کنم مثل خورشت لوبیای درشت که تا وسط هفته دوام بیاورد - جای نور آفتاب را نمیگیرد ولی کمک میکند. "