حضور مسعود شجاعی و احسان حاجصفی، بازیکنان ملیپوش ایرانی باشگاه پانیونیوس یونان در مقدماتی لیگ اروپا مقابل تیم مکابی اسرائیل واکنشهای گستردهای در داخل و خارج ایران به همراه داشته است.
این دو بازیکن که در بازی رفت تیمشان را در سفر به اسرائیل همراهی نکردند، در بازی برگشت و در حالی که مچبندهایی به شکل پرچم ایران به دست داشتند، مقابل حریف به زمین رفتند، آنهم در حالی که پیش از این بازی باشگاه یونانی در بیانیهای از آنها خواسته بود تا با احترام به قراردادشان باشگاه را یاری دهند.
باشگاه یونانی در تلآویو و در غیاب بازیکنان ایرانی یک بر صفر شکست خورد و در بازی برگشت هم به رغم نمایش قابل قبول حاجصفی و شجاعی با گل به خودی، پاناگیوتیس کوربوس، مدافع این تیم شکست خورد.
به دنبال حضور این دو بازیکن فدراسیون فوتبال ایران ضمن محکوم کردن بازی با انتشار بیانیهای با گفتن این که این دو نفر "علیرغم فشارهای سنگین وارده از سوی باشگاه یونانی، در دیدار رفت در فلسین اشغالی حاضر نگردیده و این مهم را با پذیرش جریمههای مالی رعایت کردند" تصمیم در مورد آنها را به " پس از گفتوگوی رو در رو با این دو بازیکن و لحاظ کردن نظرات قبلی فدراسیون به نامبردگان" موکول کرد.
وزارت ورزش ایران نیز با انتشار بیانیهای مبارزه با اسرائیل را یکی از ارکان سیاست ایران اعلام کرد و نوشت: "وزارت ورزش پس از دریافت اطلاعات و گزارشهای لازم از فدراسیون فوتبال و سایر منابع در چارچوب اصول و مبانی سیاست خارجی نظام و حفظ منافع ملی تصیمات مقتضی را اتخاذ خواهد کرد."
در میان رسانههای ایرانی در حالی که خبرگزاری تسنیم با اشاره به "ملیپوش ایرانی در حلقه پانیونیوسیها" از "اشکهای شجاعی پس از حذف پانیونیوس" نوشت، میزان، خبرگزاری قوه قضاییه با اشاره به سابقه حاضر نشدن ورزشکاران ایرانی مقابل حریفان اسرائیلی، پرسید: "مدال المپیک مهمتر است یا لیگ اروپا؟".
خبرگزاری میزان اقدام شجاعی و حاجصفی را به طعنه "شاهکار" نامید.
این خبرگزاری همچنین به نقل از مدیر حراست وزارت ورزش نوشت: "به احتمال بسیار زیاد شجاعی و حاجصفی از بازیهای آینده تیم ملی محروم میشوند ولی باید منتظر نظر نهایی مسئولان باشیم."
از سوی دیگر توییتر رسمی وزارت خارجه اسرائیل به زبان فارسی هم از اقدام بازیکنان ایرانی تقدیر کرد.
ورزشکاران ایرانی قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷ با حریفان اسرائیلی مسابقه میدادند، اما پس از مصاف بیژن سیفخانی با یک حریف اسرائیلی در مسابقات کشتی فرنگی جهانی ۱۹۸۳ در شوروی سابق، مسئولان ایرانی مانع از حضور ورزشکاران ایرانی مقابل حریفان اسرائیلی شدهاند.
ورزشکاران ایرانی به طور رسمی نمیتوانند از حضور مقابل حریفان اسرائیلی طفره بروند و معمولا یا سعی میکنند در جدول طوری عمل کنند که در دورهای بالاتر به حریفان اسرائیلی نخورند، یا به بهانه مصدومیت از مسابقه کنار میروند.
مهدی رستمپور، خبرنگار ورزشی در این رابطه گفت: "اگر شجاعی و حاجصفی بازی نمی کردند احتمال داشت اخراج یا محروم شوند. الان هم بازیکنانی که مسابقه نمیدهند مصدومیت جور میکنند، مثلا همین هفته پیش در مسابقه المپیک ناشنوایان در ترکیه دختر کاراتهکای ایرانی برای این که با حریف اسرائیلی روبرو نشود، دور قبل از قصد به حریف ایتالیایی باخت."
یک نگرانی ورزشکاران ایرانی در هر تورنمنت جهانی این است که مبادا مجبور به مسابقه با حریفان اسرائیلی شوند.
یکی از معروفترین نمونهها آرش میراسماعیلی، قهرمان جودوی مسابقات جهانی ۲۰۰۳ در اوزاکا بود که در دور اول المپیک آتن به حریف اسرائیلی خورد و با توسل به بهانه "اضافه وزن" حاضر به مسابقه نشد و بعدها گفته شد که از مسئولان حکومت ایران پاداشی به اندازه قهرمان المپیک گرفته است.
مسابقه ندادن با اسرائیل همیشه هم با پاداش همراه نیست، برای مثال محمدرضا علیرضایی، تنها شناگر ایرانی که موفق شده سهمیه ورود در المپیک را کسب کند، نه مانند میراسماعیلی تقدیر شد و نه جایزه گرفت.
در حالی که قبل از مسابقه او علی کفاشیان، دبیر وقت کمیته ملی المپیک ایران از حضور علیرضایی در مسابقه مقدماتی ۱۰۰ متر قورباغه خبر داد و به بیبیسی گفت: "هر یک از این شناگران در خط جداگانه شنا می کنند و به صورت رو در رو مقابل یکدیگر قرار نمی گیرند." اما این اتفاق نیفتاد و وحید مرادی رئیس فدراسیون شنای ایران بعدها به تلویزیون ایران گفت او "حدود دو ساعت پیش از مسابقه حین تمرین در استخر دچار حالت تهوع شده" و پزشک با "تشخیص احتمال پارگی آپاندیس، عمل جراحی فوری را تجویز کرد."
در ورزشهای تیمی هم اوضاع کم و بیش به همین شکل است، هرچند که حضور مهرداد میناوند، بازیکن اشتروم گراتس اتریش مقابل هاپوئل اسرائیل در سال ۲۰۰۰ با بیاعتنایی رسانهها و مسئولان ایرانی روبرو شد.
مهدی رستمپور در این رابطه میگوید: "میناوند هیچ مشکلی پیدا نکرد و پنج هفته بعد هم برای تیم ملی ایران بازی کرد. آن خبر را همه فراموش کرده بودند و خود من هم با جستجو در ایننترنت آن را پیدا کردم. دلیل این قضیه احتمالا این است که شبکههای اجتماعی به اندازه امروز گسترده نبودند و فدراسیون و مطبوعات هم پوشش ندادند."