ستایش دختربچهای که قربانی کودک آزاری ناپدریاش شده بود، پس از 10 ماه درمان با مراقبت مددکاران بهزیستی کرمان و افراد خیرخواه به تشخیص پزشکان حال مساعدی پیدا کرده است. 10 ماه پیش، انتشار عکسها و خبرهای مربوط به ستایش، کودک دو و نیم ساله که درسراسر بدنش اثرات خاموش کردن آتش سیگار دیده میشد و شکستگی استخوان نیز داشت، خانوادهها را در اندوهی عمیق فرو برد و موجی از نفرت نسبت به ناپدری شکنجهگر در جامعه برانگیخت. ظلم و رنجی که بر ستایش رفته بود مسئولان را بر آن داشت تا با اقدامات فوری این کودک را از جهنمی که در آن گرفتارشده بود نجات دهند.به همین خاطر تلاشهای فوری برای بازگشت این کودک بیگناه به زندگی عادی دردستورکارقرارگرفت.
مدیر مؤسسه خیریه ای که ستایش تحت مراقبت مددکاران این مؤسسه قرار دارد به ایرنا میگوید: ستایش در اول آبان سال 95 با گزارش همسایگان در رابطه با کودک آزاری توسط اورژانس اجتماعی رفسنجان از منزل به مرکز بهزیستی منتقل شد.دربررسیها مشخص شد آثار سوختگی شدید در سراسر بدن این کودک و ضربههای شدید و شکستگیهایی در استخوانهایش دیده میشود.
فرحناز صباغ کرمانی افزود: ناپدری و مادر ستایش بواسطه اعتیاد شدید به مواد مخدر« شیشه» و تریاک بارها این کودک را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند اما برای درمانش هیچ اقدامی نکرده بودند، به طوری که شکستگیهای دست و پا به صورت ناقص جوش خورده و باعث کج شدن پا و دستش شده بود.با این حال درمان ویژه در بیمارستان علی بن ابیطالب رفسنجان برای ستایش انجام شد و او پس از بهبودی نسبی و به دلیل اعتیاد شدید مادر، با دستور قضایی به بهزیستی و شیرخوارگاهی تحویل شد.مدیر این مؤسسه خیریه با اشاره به اینکه پدر ناتنی ستایش به جرم کودک آزاری بازداشت شده و در زندان بسر میبرد گفت: مادر کودک در چند نوبت با مراجعه به بهزیستی خواستار سرپرستی کودک شده بود که به دلیل اعتیاد شدید از تحویل ستایش به وی خودداری شد.
ستایش از دهم اسفند 95 و زمانی که 3 ساله بود به مرکز کرمانیان منتقل شد که در ابتدای ورود وضعیت روحی مناسبی نداشت ودرعین حال گوشه گیر شده و آستانه تحملش بشدت پایین آمده بود و با کسی ارتباط برقرار نمیکرد.بانو صباغ کرمانی تصریح کرد: در مدت پنج ماه اقامت ستایش در مرکز سعی کردیم با بازی درمانی، موسیقی درمانی و هنر درمانی به کمک سازمان بهزیستی، مراکز وابسته و بخش خصوصی وضعیت او را به صورت اساسی بهبود بخشیم.ستایش هماکنون به مهدکودک میرود، با همسالان خود ارتباط برقرار کرده و میخندد. روانشناس مرکز سه روز در هفته به صورت اختصاصی با صحبت و رابطه برقرار کردن با او، دغدغههای ستایش را از رنج گذشته تخلیه میکند.