شراگیم زند؛ ایران وایر - چند وقت پیش جمله ی عجیبی بر روی بیلبوردهای سطح شهر برای تبلیغ حجاب و در حمایت از زنان چادری با این مضمون درج شده بود که: " بگذار به چادرت «پیله» کنند، آخر تویی که «پروانه» میشوی"
آن زمان بنده به شخصه نفهمیدم که جریان چیست و کی به کی «پیله» کرده است و اصلا ایده چنین جمله ای از کجا آمده و شأن نزول این بیلبورد چیست و خلاصه حسابی گیج شده بودم تا اینکه امروز تصاویری از پروانه شدن خانم آزاده نامداری مجری چادری صدا و سیما در سوئیس منتشر شد... همان خانم مجری که جملات قصاری در مورد «حجاب برتر» داشت و این اواخر به غیر از رنگ مشکی به رنگ دیگری هم رضایت نمیداد و معتقد بود که " شأنیت چادر به مشکی بودن آن است" ... منتهی از بس که مردم ناآگاه ما به او پیله کردند در سفری که به سوئیس داشت، ناگهان تبدیل به پروانه شد و چادر خود را شکافت و بدون حجاب بیرون آمد... دهان ما همینجور چهار طاق با دیدن این صحنه نادر از لحظه پروانه شدن ایشان باز مانده بود که کاشف به عمل آمد که ایشان یک بطری آب جوی تگری هم در مقابلشان است و دارند نم نم میخورند و حالش را میبرند و همینجا فهمیدیم که ایشان در پروانه شدن سنگ تمام گذاشته اند... این وسط یک رِندی هم از تمام این صحنه های بدیع و نادر از دگردیسی یک «کرم چادری» به یک «پروانه آبجوخوار بی حجاب» فیلم گرفت و فیلم هم همانطور که پیش بینی میشد در سطح وسیع پخش شد و با استقبال مردم مواجه شد...( امیدوارم اسائه ادب نشود... این اصطلاحات کرم و پیله و پروانه مال خود طرفداران حجاب برتر است نه بنده!)
اینکه چه کسی این فیلم را گرفته و پخش کرده و آیا پای همسر سابق و عوامل اجیر شده ی ایشان در میان است یا خیر را ما نمیدانیم و اصلا شأن ما بالاتر از این است که به اینجور دعواهای خانوادگی پیش پا افتاده ورود کنیم...ما فقط جایی که احساس خطر میکنیم و کلیت نظام در خطر باشد وارد میشویم.
ببینید... باید به قول آقای جنتی یک فاکری کرد... واقعا داریم به کجا میرویم؟ کار فرهنگی مان شده است این که قلم مو برداریم و یک غشای نازک از تقدس و دینمداری و عفت و طهارت بر روی آدمها بکشیم که ویترین نظام به هم نخورد... این که داخل مغازه چه خبر است دیگر مهم نیست... مجری خانمی که جلوی دوربین به ظاهر سوگوار یک مناسبت مذهبی ست در پشت دوربین کِرکِر میخندد... پری روی چادری دیگری تاب مستوری نمی آورد و کل سینما و تلویزیون ایران را میگذارد و میآید بیرون و مدل مینی ژوپ و بیکینی میشود...مدیر شبکه ی تلویزیونی با مجری شبکه اش سکس چت میکند... معلم قرآن مان بچه باز است...مداح مذهبی مان دنبال زن ها و دخترها موس موس میکند... واعظان مان جلوه ها در محراب و منبر میکنند ولی در خلوت از صد تا شاهزاده سرین «اومممممم آررررره» تر هستند.
یکجا باید زنگهای خطر به صدا در بیاید و جمهوری اسلامی یک بازنگری در اصول و اهداف و روشهای خود بکند... وضع به همین شکل پیش برود در آینده زبانم لال باید شاهد فیلم لو رفته آیت الله آملی لاریجانی نیز باشیم که فرض بفرمائید در یک نایت کلاب در مسکو در حال تماشای استریپرهاست... آنوقت دیگر نمیشود مساله را جمع کرد و گفت چه میدانم نایت کلابش خصوصی بوده و استریپرها همه از بستگان بوده اند و قس علی هذا... جمع نمیشود... والله بالله تالله نمیشود!