اسناد بایگانی ملی بریتانیا نشان میدهند که دولت این کشور از سال ۱۹۵۶ طرفدار آزادی زودرس رودلف هس جنایتکار جنگی آلمان نازی بود.
رودلف هس معاون هیتلر و مدتی پرقدرتترین فرد در آلمان نازی بود. او بیشتر از هر چیز به خاطر پرواز به بریتانیا در سال ۱۹۴۱، در یک ماموریت انفرادی عجیب و ناموفق برای صلح با این کشور شهرت دارد. این کار به بازداشت و زندانی شدن او برای بقیه جنگ جهانی دوم منجر شد.
پس از پایان جنگ رودلف هس به حبس ابد محکوم شد و بقیه عمر خود را در زندان شپاندائوی برلین گذراند. او سالهای طولانی تنها زندانی این زندان بود.
اما اسناد وزارت خارجه که اخیرا منتشر شده نشان میدهند که حکومت بریتانیا از سه دهه قبل از خودکشی رودلف هس در سال ۱۹۸۷ طرفدار آزادی او بوده است.
چهار قدرت پیروز در جنگ، آمریکا، فرانسه، بریتانیا و اتحاد شوروی، رودلف هس را دادگاه نورمبرگ در سال ۱۹۴۶ به حبس ابد محکوم کردند و هر گونه تغییر در حکم او مستلزم موافقت هر چهار قدرت بود. در سال ۱۹۶۶ همه شش زندانی دیگری که در زندان شپاندائو نگهداری میشدند -از جمله آلبرت اسپیر معمار هیتلر- آزاد شده و یا مرده بودند.
رودلف هس که در آن زمان ۷۲ ساله بود بقیه دوران زندگی خود در سلول انفرادی آن زندان گذراند. با این که هس به نسبت سنش سالم بود اما ناتوان و ضعیف شده بود. پسرش کارزاری برای آزادی او به راه انداخت و این موضوع در آلمان غربی پوشش رسانهای گستردهای داشت. همزمان در بریتانیا نیز حمایت از آزادی رودلف هس افزایش مییافت.
رودلف هس در محاکمات نورمبرگ اسنادی که اخیرا علنی شدهاند نشان میدهند که حکومت بریتانیا تلاش برای آزادی رودلف هس را افزایش داد. لرد کارینگتون در سال ۱۹۷۹ به محض اینکه وزیر خارجه بریتانیا شد یادداشت خیلی صریحی برای آندری گرومیکو وزیر خارجه اتحاد شوروی نوشت: "اصرار بر اینکه این پیرمرد باید در زندان بمیرد هم غیرانسانی هم بیهوده است."
در مجموع بریتانیا ۱۱ بار یکجانبه تقاضای آزادی رودلف هس را مطرح کرد و ۹ مورد دیگر از این تقاضاها را در سالهای بعد با حمایت فرانسه و آمریکا مطرح کرد اما اتحاد شوروی همواره از بررسی این تقاضاها امتناع کرد.
حدود ۴۰ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم سیاستمداران و دیپلماتهای اتحاد شوروی استدلال میکردند که مردم اتحاد شوروی و سایر ملتهایی که مصیبت کشیده بودند، نمیتوانند آزاد شدن یک مقام ارشد آلمان نازی را بپذیرند. یک دیپلمات گفت استدلالهای به اصطلاح بشردوستانه او را قانع نمیکند چون "مصائبی که هس و سایر رهبران آلمان نازی به مردم تحمیل کردند انسانی نبود."
تونی لی تیسیر آخرین رییس بریتانیایی زندان شپاندائو بود، در دهه منتهی به مرگ رودلف هس.
تونی لی تیسیر، آخرین مدیر بریتانیایی زندان اشپانداوریاست این زندان دورهای بود و هر ماه بین مقامات آمریکایی، فرانسوی، بریتانیایی و روسی میچرخید.
مقررات این زندان که پس از محاکمات نورمبرگ تنظیم شده بود بسیار سختگیرانه بود. زندانیان را با شماره و نه نامشان خطاب میکردند. مجازاتها سخت بود. در سال ۱۹۵۵ رودلف هس به خاطر سلام نکردن به یک زندانبان روس ۱۰ روز حق دریافت کتاب و روزنامه را از دست داد.
ممکن بود زندانیان را در سلولهای مخصوص تنبیه حبس کنند یا به آنها فقط آب و نان بدهند. اما تونی لیتیسیر میگوید وقتی او مسئولیت زندان را به عهده گرفت مقررات و نحوه اداره زندان سادهتر شده بود. هر چند رودلف هس را باید زندانی شماره ۷ مینامیدند اما همه این مقررات را رعایت نمیکردند و برخی از ماموران او را با اسمش خطاب میکردند. او ظاهرا حق نداشت اخبار تلویزیون را تماشا کند ولی در اجرای این نیز چندان سختگیری نمیشد.
او هر وقت میخواست میتوانست به حیاط و باغچه زندان برود و دو آشپز در زندان کار میکردند که هر غذایی را که میخواست برای او آماده میکردند. تونی لیتیسیر میگوید: "او خیلی زیاد غذا میخورد، واقعا در حد تعجبآوری میخورد."
تونی لیتیسیر با رودلف هس حرف میزد ولی میگوید او هیچگاه در مورد گذشتهاش صحبت نمیکرد: "مثل یک محدوده ممنوعه بود و هیچگاه به آن اشاره نمیکرد." آنها هیچگاه در مورد اخبار و سیاست نیز صحبت نکردند.
با وجودیکه تونی لیتیسیر سعی میکرد شرایط راحتتری را برای رودلف هس فراهم کند، مثلا صندلی و تختخواب او را تغییر داد، ولی شخصا با این نظر موافق نبود که او باید آزاد شود. آقای لیتیسیر معتقد است رودلف هس به خاطر تمامی اعمالی که انجام داده بود باید تا ابد در زندان میماند و همانجا میمرد:
"حقش بود که در زندان بماند. او یک نازی تندرو و دشمن بود. من واقعا معتقد بودم که او باید تا آخر عمرش در زندان بماند."
در اوت ۱۹۸۷ رودلف هس با پیچاندن سیم لامپ سلول به دور گردنش خودکشی کرد. برخی میگفتند احتمالا دیگران در خودکشی به او کمک کرده بودند اما آقای لیتیسیر کاملا مطمئن است که رودلف هس این کار را به تنهایی انجام داد. او میگوید تدابیر امنیتی در زندان شپاندائو بسیار سختگیرانه بود. در سلول فقط یک کلید داشت و آن هم دست سرزندانبان بود.
آقای لیتیسیر واکنش خود به مرگ رودلف هس را اینطور بازگو میکند. "تقدیرش این بود، همه چیز تمام شد." او معتقد است که این اتفاق خوبی بود: "نگهداری او در زندان هدر دادن پول و نیروی انسانی بود و تعداد زیادی درگیر این کار بودند."