چرا بعضی آدمها به طرز عجیبی سالم هستند؟
ما ایرانیها مثل همه ملتها ذائقه خاصی داریم و تنوع غذاییمان هم خوب است. البته ما زیاد اهل غذاهای سفت هستیم و با غذاهای آبکی میانه چندانی نداریم. ژاپنیها به طور متوسط روزانه سی نوع غذا میخورند که از تنوع بالایی برخوردار است. اما منظور از تنوع در برنامه غذایی چیست و چرا اینقدر اهمیت دارد؟
ما عادت کردهایم که به غذا اهمیت چندانی ندهیم و شاید فقط نگران آهن و قند و چربی غذا هستیم. یکی از عوارض این عادت، خوب و بد کردن غذاهاست مثلاً ماست خوب است و شکلات بد ولی این خوب یا بد قطعیت ندارد. ارزش واقعی هر غذا به محتوای آن است. یکی از مشکلات خوب و بد کردن غذاها این است که باعث میشود خیلی از غذاها را نخوریم. یعنی کلاً همه بدها را کنار بگذاریم. بعضی از افراد در نخوردن غذاهای بد بسیار وسواسی عمل میکنند. این وسواس سبب میشود وعدههای غذاییشان به سه وعده صبحانه، ناهار و شام محدود شود. البته تنها دلیل عدم تنوع غذایی این نیست. گاهی بیپولی دلیل بسیار مهمی است.
به دنبال افزایش کیفیت مواد خوراکی باشید
ما باید غذا و محتویاتش را بشناسیم و بفهمیم. مواد مغذی در غذا از هم جدا نیستند و جدا هم خورده نمیشوند. پرتقال فقط ویتامین C نیست بلکه این میوه پروتئین هم دارد. غذا چیزی بیش از جمع محتویاتش است چون مواد شیمیایی داخل آن با هم و با سایر مواد خوراکیای که هم زمان مصرف میشوند، واکنشهایی دارند. در بعضی کتابها آمده برخی از غذاها را باید بهتنهایی مصرف کرد اما واقعیت این است که گاهی کیفیت غذا با ترکیب برخی از خوراکیها افزایش پیدا میکند. مثلاً آهن موجود در غلات در حضور ویتامین C بهتر جذب میشود. بنابراین اضافه کردن آب پرتقال به صبحانهای که عمدتاً از غلات تشکیل شده کاری هوشمندانه است.
غذای متنوع انعطافپذیری، لذت طلبی و ماجراجویی را بیشتر ارضاء میکند. بهتر است غذا خوشمزه باشد و با جمعی که دوستشان داریم، خورده شود و حتیالامکان خودمان هم در تهیه غذا مشارکت داشته باشیم. متأسفانه نسل امروز کشورمان کمتر با خانواده غذا میخورند، آشپزی بلد نیستند و قدر فرهنگ غذاییمان را نمیدانند
پس واجب است که شیمی و فیزیک غذا را بشناسیم. غذایی که می خوریم ناشناختههای شناختهشده و نشده زیادی دارد. بعضی از آدمها به طرز عجیبی سالم هستند و بهندرت به سرطان، دیابت، فشارخون و سکته قلبی دچار میشوند. علت معمولاً تغذیه اینهاست که بیشتر سبزی و میوه و روغن زیتون میخورند. شاید فکر کنید که در این غذاها یک ماده خاص وجود دارد پس میشود قرصش را ساخت و مصرف کرد و راحت شد. ولی این تفکر غلط است چون تأثیر غذاها صرفاً به خاطر یک ماده خاص درون آنها نیست.
مشکل اصلی تغذیهای کشور پرخوری است
در حال حاضر بازار آنتیاکسیدان و داروی گیاهی و گیاهخواری خیلی داغ است و هیچ روزنامه و مجلهای هم از بیان این مطلب مصون نماندهاند. واقعیت این است که بعضی دستورات غذایی و مکملها مفید هستند اما هیچکدام به پای «مادر طبیعت» نمیرسند. ما هنوز طبیعت را درست نمیشناسیم شاید در آینده بهتر بشناسیم.
از سوی دیگر باید دانست که تنوع در برنامه غذایی مصرف را متعادل هم میکند. در طبیعت و خوراکیها مواد مضر هم هست (مثلاً سمی به نام «سولانین» در جوانههای سبز سیبزمینی وجود دارد) که البته در غذاهای صنعتی (مثل اسیدهای چرب با ترانس بالا) بیشتر است. امروز مشکل اصلی تغذیهای کشور ما پرخوری است و تنوع غذایی مضرات پرخوری را کمتر میکند. و یکی از مشکلات آموزشهای تغذیه امروز این است که همه چسبیدهاند به یک هرم مواد غذایی که در این هرم مفیدترینها با نامطلوبترینها یکی هستند، یعنی هر چه که هرم مواد غذایی میگوید خوب است، خوشمزه نیست.
دیگر اینکه غذای متنوع انعطافپذیری، لذت طلبی و ماجراجویی را بیشتر ارضاء میکند. بهتر است غذا خوشمزه باشد و با جمعی که دوستشان داریم، خورده شود و حتیالامکان خودمان هم در تهیه غذا مشارکت داشته باشیم. متأسفانه نسل امروز کشورمان کمتر با خانواده غذا میخورند، آشپزی بلد نیستند و قدر فرهنگ غذاییمان را نمیدانند.