پشت پرده همایش سالانه‌ی سازمان مجاهدین خلق در پاریس. گفتگو با شرکت کننده های بی خبر از ماجرا

من ۶ سال تو نروژ شهر تروندهایم زندگی‌ کردم.نه سیاسی هستم و نه به گروهی متعلق می‌باشم.ولی‌ این راسته که مجاهدین خلق این کارو انجام میده.با یکی‌ آشنا شدم که تو این گروه بود.من رو به شم دعوت کرد.و بد به من گفت که تو اسلو میریم و از این جور چیزها.نمیخواد پولی‌ بدی،غذا هم میدیم و همینطور بد از تظاهرات ۳ ساعت میتونیم شهر رو بگردیم و بد هم خونهبر میگردیم.شب حرکت کردیم و صبح اسلو رسیدیم.صبحانه خودمون خریدیم و بعد از

مجاهدین خلق و حکومت ولی فقیه دو روی یک سکه بی ارزش هستند. هر دو دروغگو با ظاهری موجه و باطنی کثیف و جنایتکار. اینها بخاطر اینکه احساس می کنند ترامپ در حال برنامه ریزی برای بعد از حکومت ولی فَقِیه است بر تحرکات خودشان افزوده اند و سعی دارند با نشان دادن ظاهری خوب و شیک و انسانی گذشته سراسر جنایت خود را مخفی کنند غافل از اینکه به نظر من انقدر که شاهزاده رضا پهلوی در بین مردم ایران بخصوص جوانان محبوبیت داره، مجاهدین در بین مردم هیچ گونه جایگاهی ندارند

این شگرد احمقانه و رزیلانه رو اینها با ساندیسخوراى اروپایى انجام میدن ! در ایران هم رژیم با ساندیسخوراى وطنى و بعضاً کارمندهاى دولت و خانواده هاشون و دانش جوها و دانش آموزها و گرى گوریهاى بسیجى! ن

مجاهدین تفاله‌های پست و بی‌ ارزشی هستند که از لحاظ دیدگاه سیاسی‌ و موجودیت هیچ تفاوتی با سرکردگان رژیم فاسد و منفور آخوندی ندارند. طناب دار برازنده گردن تک‌ تک هواداران اندک و ناچیز این گروهک تروریستی ضد بشری است. مریم رجوی یک فاحشه جسمی و روحی روانی‌ است.

چاره چیست؟ باید به کامنت اولم اضافه کنم: صاحب نظرانه ما هم گویا فقط دشنام بلدند! دوستانی که کامنتهای من را میبینند میدانند که من با کسی دهان به دهان نمیشوم. من نگفتم که خیلی باسوادم, ولی کسی که ادعای رهبری کشوری را دارد باید سواد بیشتری داشته باشد. در مورد دوستان محترم سلطنتی آدم نمیداند دم خروس را باور کند یا قسم حضرت عباس را! از یک طرف خود را پیشرفته و دموکرات میدانند و اگر (زبانم لال) کوچکترین انتقادی از شاهنشاه بشود از عصبانیت منفجر شده و توهین, مارک زدن و داد و بیداد شروع میشود. و این دوستان میخواهند در کشور ما دموکراسی درست کنند! کشوری که من آرزوی ان را دارم کشوری است که در ان هر کسی آزادانه عقیده خود را داشته باشد. ولی بارها تجربه کردم که عده ی حرفشان با عملشان یکی نیست.