زن جوانی که به اتهام همدستی در توطئه قتل شوهرش در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده بود، از معاونت در قتل تبرئه شد اما به خاطر رابطه پنهانی با مرد غریبه به 99 ضربه شلاق محکوم شد. در این دادگاه همچنین مردی که در جریان رابطه پنهانی با این زن مرتکب قتل شوهر او شده بود به جرم ارتکاب جنایت پای میز محاکمه ایستاد.
دهم مرداد سال 93 جسد مرد جوانی در جاده ملارد پیدا شد که به نظر میرسید در تصادف رانندگی کشته شده است. پس از حضور بازپرس کشیک قتل و مأموران مشخص شد جسد متعلق به مرد 28 سالهای به نام «فریدون» است.اما به دنبال انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد این مرد قربانی جنایتی خاموش شده است.
در حالی که کارآگاهان به دنبال شناسایی خانواده مقتول بودند، پی بردند همسر این مرد چند روز پیش با مراجعه به کلانتری صفادشت (شهریار) از ناپدید شدن همسرش خبر داده بود. با این حال همسر مقتول به عنوان نخستین مظنون تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه در بازجوییها به ارتباط پنهانی خود با دوست شوهرش اعتراف کرد. با دستگیری «ناصر» - 28 ساله - مشخص شد که وی شوهر این زن را در یک تصادف ساختگی با خودرو زیر گرفته و او را به قتل رسانده است.
در جریان محاکمه این زن و مرد که متهم به دست داشتن در جنایت شناخته شده بودند، مرد جوان به عنوان متهم ردیف اول به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم شد اما زن جوان از اتهام معاونت در قتل همسرش تبرئه شد. اما به خاطر رابطه نامشروع، هر دو متهم نیز با حکم قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری به 99 ضربه شلاق محکوم شدند.
اما قضات شعبه 17 دیوانعالی کشور احکام صادر شده را به خاطر نواقصی که در پرونده وجود داشت تأیید نکردند. به همین خاطر صبح دیروز این زن و مرد بار دیگر در شعبه چهارم دادگاه کیفری تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور قاضی واعظی - مستشار دادگاه - محاکمه شدند.در ابتدای جلسه اولیای دم (پدر و مادر مقتول) از قضات دادگاه خواستار قصاص عروس خود و مرد غریبه شدند. سپس متهم ردیف اول پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.
چرا دوستت را کشتی؟
این فقط یک اتفاق بود.
آیا کسی در جنایتی که مرتکب شدی، با تو همراهی کرد؟
نه خودم قتل را به تنهایی انجام دادم.
انگیزهات از کشتن دوستت چه بود؟
نمیدانم، او معتاد بود و من عاشق همسرش شده بودم.
چه شد که این فکر به سرت افتاد؟
در جریان رفت و آمد به خانه دوستم عاشق همسرش شدم.
مجرد هستی؟ یا فرزند داری؟
نه متأهل هستم و فرزند هم دارم.
نقشه قتل را چطور کشیدی؟
چند روزی با دوستم و زنش به شمال رفته بودیم. در آنجا بود که برای اولینبار فکر کشتن او به سرم افتاد. اول من و زنش با هم نقشه کشیدیم تا او را در دریا خفه کنیم اما نشد.
من یک وانت نیسان داشتم. وقتی به تهران برگشتیم از دوستم خواستم که با من برای آوردن بار سبزی بیاید تا کمکم کند. وقتی او را سوار ماشینم کردم در بین راه خواستم که رانندگی کند. برای همین از خودرو پیاده شد و از مقابل خودرو به سمت من آمدکه پشت فرمان بنشیند اما من که بهدنبال فرصتی بودم، همان موقع با خودرو زیرش گرفتم و پس از کشتنش فرار کردم تا همه فکر کنند او در تصادف کشته شده است.
چرا با اینکه زن و فرزند داشتــــــــی دست به این رابطه شیطانی زدی؟
نمیدانم، اشتباه کردم.
پس از اظهارات متهم ردیف اول، همسر مقتول به عنوان متهم ردیف دوم در برابر قضات دادگاه ایستاد و به پرسشهای آنها پاسخ داد.
چند سال داری؟
25 سالهام و مادر یک دختر و پسر هستم.
چرا با دوست شوهرت ارتباط برقرار کردی؟
او بارها به من زنگ زده بود و با وعدههایی که میداد مرا خام کرد.
آیا تو در کشتن همسرت نقش داشتی؟
نه، من نمیدانستم که ناصـــــر تصمیم به قتل شوهرم دارد.
شوهرت از چه وقت معتاد شده بود؟
حدود 4-3 سالی میشد که معتاد بود و بیکار. من و فرزندانم هم به سختی زندگی میکردیم. شوهرم شیشه مصرف میکرد و هر روز مرا زیر کتک میگرفت و فرزندانم هم امنیت نداشتند.
پس از اظهارات زن جوان، قضات وارد شور شدند تا حکمشان را درباره هر دو متهم صادر کنند.