رادیو فردا , رضا تقی زاده ( تحلیل گر سیاسی مسائل ایران) در رقابت با نفوذ منطقهای عربستان سعودی، موثرترین اهرم ایران، استفاده از اختلاف نظرهای درونی اعراب بمنظور توسعه مناسبات دوجانبه با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، مانند امیر نشین قطر است.
اهمیت اقتصادی و امنیتی بزرگترین میدان گازی جهان که در مالکیت مشترک دو کشور قرار دارد، ضمن اجتناب ناپذیر ساختن ادامه روابط دوستانه و مراودات ایران و قطر، بیمه نامهای است که در دشوارترین شرایط نیز حفظ مناسبات دو جانبه تهران – دوحه را ضمانت میکند.
حضور بیش ۳۰.۰۰۰ ایرانی در قطر، عامل دیگری است که توسعه و تحکیم مناسبات دوجانبه را در خط منافع ملی و مصالح دو کشور قرار میدهد.
استعدادهای توسعه مناسبات سیاسی و مراودات دوستی ایران با قطر، این کشور ثروتمند و کم جمعیت را در حوزه خلیج فارس و دریای عرب، برای ایران شانه به شانه با استعدادها و آمادگی عمان، و جلوتر از کویت قرار میدهد.
بخت بلند دیگر دولت روحانی در این رابطه، دور ماندن مناسبات تهران با دوحه از حوزه نفوذ و علائق سپاه پاسداران است؛ مانعی که امارات و حتی کویت نیز از تیر رس آن مصون نمانده اند.
به عنوان یک امیر نشین عربی، قطر دارای پارهای فصل مشترکهای غیر قابل اجتناب با بقیه کشورهای عرب بخصوص در حوزه خلیج فارس است.
در مورد جزایر سه گانه ایرانی تنبها و ابوموسی، با وجود اتخاذ مواضع معتدل تر از سایر اعراب، قطر به گونهای مقید به امضاء بیانیههای سالانه شورای همکاریهای خلیج فارس است.
به عنوان متحد نظامی ایالات متحده، و میزبانی بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در منطقه، در صورت بروز درگیری نظامی علیه ایران، نقش قطر له و علیه ایران میتوانند تعیین کننده باشد. قطر میتواند به استفاده تهماجمی آمریکا از تجهیزات نظامی مستقر در خاک خود علیه ایران چراغ سبز یا قرمز نشان دهد.
در مقایسه با رسانههای جمعی سایر کشورهای عربی، مواضع شبکه خبری و تلویزیونی «الجزیره» نسبت به جمهوری اسلامی و تحولات ایران دوستانه و تا حدود زیادی مستقل است.
با وجود فاصله جغرافیایی اندک از خاک ایران، مبادلات تجاری دو کشور اندک و استعداد موجود برای توسعه آن بسیار است. با در نظر داشتن نیاز قطر به واردات مواد غذایی و نیروی کار ارزان، ایران به راحتی قادر به چند برابر ساختن صادرات کمتر از یکصد میلیون دلار کنونی به آن کشور است.
راه ورود به مرحله تازه
روحانی در دوران دولت دوم خود نیازمند ثبت پیروزی در چند زمینه داخلی و خارجی است. در وضعیت کنونی که تنش مناسبات ایران و عربستان بالاتر از هر زمان دیگر طی شش سال گذشته بنظر میرسد، سیاست تنش زدایی با ریاض در کوتاه مدت به نتیجه نخواهد رسید.
در عوض، ایجاد تعادل در رابطه با کشورهای کوچکتر عربی و استفاده از اختلافات داخلی آنها سیاست کم هزینه تر و موثرتری است.
بعد از پایان جنگ هشت ساله با عراق که طی آن قطر با عرضه کمکهای مالی از صدام پشتیبانی کرده بود ایران فرصت داشت همسو با کویت و عمان مناسبات دوجانبه با دو کشور عربی را توسعه دهد.
هجوم نظامی سال ۱۹۹۰ صدام علیه کویت و اشغال آن کشور فرصت دیگری برای جمهوری اسلامی فراهم ساخت تا در رقابت با عربستان به کشورهای کوچک عربی نزدیکتر شود.
سوریه و تصمیم سپاه به مداخله نظامی در آن کشور بمنظور حفظ اسد نخستین گام بزرگ به عقب در مناسبات تهران – دوحه بشمار میرفت.
اشغال ۱۲ دیماه سال ۱۳۹۴ سفارت عربستان در تهران، بدنبال اعدام یک روحانی شیعه بنام شیخ نمر نه تنها مناسبات تهران با ریاض را بحرانی ساخت که روابط ایران با سایر کشورهای عضو اتحادیه همکاریهای خلیج فارس منجمله قطر را تحت تاثیر قرار داد.
حمایت ایران از حوثیها در یمن عامل دیگری بود برای همسو نگاه داشتن کشورهای عربی و پیشگیری از توسعه مناسبات تهران با رقبای ریاض در جمع کشورهای جنوبی خلیج فارس.
تماس تلفنی شیخ تمیم بن حمد امیر قطر با حسن روحانی بعد از اعلام پیروزی انتخاباتی اخیر او، مجال تازه برای توسعه مناسبات ایران و قطر فراهم ساخته که با استفاده از آن، تهران میتواند رقابت با نفوذ ریاض را در حوزهای امن و کم هزینه ادامه دهد؛ فرصتی که در کشور فقیر و جنگ زده یمن فراهم نخواهد بود.