تحقیقات پلیسی نشان داد زن جوانی که در جریان تعقیب و گریز با شلیک گلوله از پا درآمده، همسرمردی است که چندی قبل سربازی را گروگان گرفته بود.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 5 اردیبهشت امسال و زمانی آغاز شد که مأموران کلانتری در حال گشت در یکی از خیابانهای جنوب پایتخت به مرد جوانی مشکوک شدند که به نظر میرسید قصد سرقت دارد. از آنجا که او با دیدن خودروپلیس پا به فرارگذاشت شک آنها بیشتر شد. پس از فرار مظنون، تعقیب و گریز آغاز شد تا اینکه او وارد کوچهای در همان حوالی شد. بعدهم سوار بر خودرو پرایدی که در کنار کوچه در انتظارش و یک زن هم سرنشیناش بود، شد . ازآنجا که کوچه بنبست بود او بدون توجه به فرمان پلیس و با دنده عقب سعی کرد ازکوچه بگریزد که درجریان فرار، خودرو پلیس تخریب شد. همان موقع مأموران که با متهم خطرناکی روبهرو شده بودند به ناچار دست به اسلحه شده و با رعایت قوانین به کارگیری سلاح، گلولهای به سمت خودرو پراید شلیک کردند،اما تیر از چراغ صندوق عقب وارد ماشین شده و با زن جوان برخورد کرد و او را دردم کشت. بدینترتیب راننده نیزبازداشت شد.
با مرگ زن جوان، موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق اعلام شد و بررسیها در این باره کلید خورد. تیم جنایی در تجسسها پی بردند زن جوان، همسرموقت راننده خودرو بوده است. این درحالی بود که بنابراعلام مأموران، داخل خودرو مورد نظرنیز مقدار زیادی هروئین کشف شد.
کارآگاهان درادامه تحقیقات دریافتند کیوان-متهم- از تبهکاران سابقه دار است که مرتکب آدم ربایی نیزشده بود. او دیروز برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به بازپرس مرشدلو از شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران گفت: «اسفند سال گذشته مأموران گشت جنوب پایتخت به من مشکوک شدند. دربازرسی بدنی چاقویی بهدست آوردند و با این احتمال که من زورگیر هستم بازداشت شدم. برای تحقیقات مرا به همراه سربازی به دادسرا فرستادند، همزمان که خانوادهام از ماجرا با خبر شده بودند به مقابل کلانتری آمدند و زمانی که دیدند سرباز قصد انتقال مرا به دادسرا دارد، با ما همراه شدند. در راه خواهرم که سرطان تیروئید دارد حالش بد شد و من از فرصت استفاده کردم و به دوستم پیام دادم. دوستم هم خیلی زود خودش را به ما رساند و با این بهانه که حال خواهرم خوب نیست و پدرم باید او را به بیمارستان ببرد، سرباز را راضی کردم تا سوار ماشین دوستم شود.
زمانی که سوار شدیم، با تهدید ، سرباز جوان مجبور شد دستبندم را باز کند، بعد هم دستبند را به دست خود سرباز زدم و چشمهایش را بسته و سرش را زیر صندلی بردم. بعد هم او را درحوالی شهریار رها کرده و متواری شدیم. شب کشته شدن همسرم نیز زمانی که مأموران به من شک کردند، ترسیدم پس ازبازداشت راز آدم رباییام برملا شود. به همین دلیل فرار کردم و خودم را به خودرو پرایدی رساندم که همسرم داخل آن منتظرم بود. میخواستم به هرشکل ممکن از دست مأموران فرار کنم که موفق نشدم.»
بهدنبال اظهارات مرد جوان، بازپرس جنایی دستور ادامه تحقیقات را صادر کرد.