مرد جوانی که پس از مشاجره شدید خانوادگی، همسرش را با کابل رایانه خفه کرده بود، صبح دیروز به اتهام قتل عمد و جنایت بر میت در شعبه دهم دادگاه کیفری تحت محاکمه قرار گرفت. این مرد که بخاطر سوءظن به همسرش او را به قتل رسانده بود پس از جنایت، جسد زن را داخل یک گونی قرار داد و در سطل زباله خیابان انداخت.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، دی سال 93 در پی کشف جسد زن 20 ساله بهنام نرگس، بازپرس کشیک قتل شهرستان پاکدشت ورامین، در محل حادثه حضور یافت و همراه کارآگاهان جنایی تحقیقاتی برای شناسایی خانواده این زن آغاز شد.یک روز بعد از این ماجرا، شوهر مقتول به اداره آگاهی رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد. ولی کارآگاهان به خود او ظنین شدند. بنابراین فریبرز 22 ساله تحت بازجوییهای فنی مأموران اداره آگاهی قرار گرفت و سرانجام پرده از راز جنایتش برداشت و گفت: «شب حادثه «نرگس» میخواست برای پیدا کردن مادر گم شدهاش از خانه بیرون برد که من مانع شدم چون دیروقت بود. بخاطر همین موضوع با هم درگیر شدیم و درحالی که بشدت عصبانی بودم موهایش را گرفتم، او را به سمت میز کامپیوتر کشاندم و کابل کامپیوتر را دور گردنش پیچیدم.بعد جسدش را به داخل حمام کشاندم و رهایش کردم. ولی بعد از چند دقیقه صدای نالهاش را شنیدم و سراغش رفتم و این بار با تیغ شاهرگ دست و پایش را زدم، شیر آب را باز کردم و از خانه بیرون رفتم. ساعتی بعد که برگشتم جسد نرگس را داخل کیسه گونی گذاشتم و آن را مخفیانه در سطل زباله سر خیابان انداختم.» پس از اعترافهای هولناک شوهر جنایتکار، صبح دیروز او را از زندان به شعبه دهم دادگاه کیفری انتقال دادند. او در جلسه دادگاه به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور ملکی و غفاری – مستشاران دادگاه – محاکمه شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست علیه متهم را بیان کرد و برای فریبرز به اتهام قتل عمد و جنایت بر میت خواستار اشد مجازات شد.
سپس پدرزنش خواستار قصاص دامادش شد و گفت: ناجوانمردانه دخترم را کشته است و باید قصاص شود.
آنگاه فریبرز با چهرهای رنگ پریده به قضات گفت: «چند وقتی بود که به نرگس مشکوک شده بودم و احساس میکردم او با مرد غریبهای رابطه دارد. شب حادثه وقتی دیدم که با آرایش تند و لباسهای پر زرق و برق، به بهانه پیدا کردن مادرش میخواهد از منزل بیرون برود بیشتر شک کردم. درحالی که بسیار عصبانی شده بودم و خونم به جوش آمده بود به طرفش حمله کردم.
قاضی قربانزاده: همسرت با چه کسی رابطه داشت؟
متهم: چند ماهی بود که به رابطه او با دوستم ظنین شده بودم.در همین هنگام به دستور رئیس دادگاه دوست متهم به نام «ناصر» وارد جلسه شد و به قضات گفت: «من قبل از ازدواج نرگس، با او دوست بودم ولی این دوستی مدت زیادی ادامه نداشت. وقتی دیدم که او ازدواج کرده برای همیشه رهایش کردم. دوستی من با نرگس در حد چند بار مکالمه تلفنی بود و همین!»سپس متهم در آخرین دفاع با پذیرفتن اتهاماتش گفت: این خشم ناگهانیام بود که باعث مرگ نرگس شد. اما نمیخواستم او را بکشم. کینههایی که در دلم جمع شده بود باعث شد مرتکب این جنایت شوم اما به شدت پشیمانم!
پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند تا حکم شان را درباره عامل جنایت صادر کنند.