وقتی گره کور پرونده کشتهشدن روحانی یک مسجد در شرق تهران پس از 13 سال باز نشد، اولیایدم درخواست کردند دیه از صندوق بیتالمال به آنها پرداخت شود. رسیدگی به این پرونده از شامگاه هفتم تیر 82 به دنبال کشته شدن روحانی یک مسجد در شرق تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت.
قتل یک روحانی در بازگشت از مسجد
شواهد نشان میداد این روحانی که محمدعلی رحیمی نام داشت، سردفتر یک دفترخانه ثبتازدواج بود که در راه بازگشت از مسجد به خانهاش از سوی یک مرد موتورسوار مورد حمله قرار گرفت و جان سپرد.
پلیس به تحقیق پرداخت. یکی از اهالی محل به پلیس گفت: «روحانی مسجد را دیدم که درحال بازگشت از مسجد بود. همان موقع یک موتورسوار که کاپشن سیاه برتن داشت از پشتسر به سمت روحانی مسجد رفت و یک ضربه به کمر او زد و فرار کرد. اما من چهره مرد ناشناس را ندیدم. بررسی دوربینهای مداربسته محل جنایت نیز نتوانست سرنخ خوبی در اختیار پلیس قرار دهد.»
بازداشت نخستین مظنون
پسر قربانی در بخش دیگری از تحقیقات مرد جوانی را بهعنوان مظنون این پرونده معرفی کرد. او گفت: «مدتی بود پدرم متوجه شده بود پسر جوانی که به مسجد رفت و آمد دارد توانسته با سوءاستفاده از اعتماد مسئولان مسجد و به بهانه خرید وسایل برای مسجد و پایگاه بسیج محل، پنج میلیون تومان به دست بیاورد. گمان میکنم همین پسر در قتل پدرم دست داشته باشد. تحقیقات آغاز شده بود که یک قبضه چاقو که در روشویی مسجد پنهان شده بود پیدا شد، ولی آثار خونی روی آن به دست نیامد.»
با این حال با توجه به اظهارات پسر قربانی، تنها مظنون این پرونده بازداشت شد ولی یکی از مسئولان مسجد به بیگناهی او شهادت داد و گفت هنگام جنایت این پسر را در حالی که مشغول نصب دودکش برای مسجد بوده، دیده است. به این ترتیب با رفع اتهام از پسر جوان، او آزاد شد.
ردیابی بینتیجه تماسهای تلفنی
در مسیر دیگری از تحقیقات پلیسی همسر قربانی گفت: «آن روز من و همسرم برای شرکت در مراسم عروسی یکی از بستگان دعوت بودیم. منتظر بازگشت همسرم از مسجد بودم که یک مرد ناشناس به خانهمان تلفن زد. او که هراسان بود سراغ همسرم را گرفت و من که گمان میکردم مرد ناشناس میخواهد برای ثبت ازدواج از دفترخانه وقت بگیرد به او گفتم همسرم به مسجد رفته است. او خیلی زود تلفن را قطع کرد و ساعتی بعد فهمیدم همسرم در خیابان مورد حمله یک مرد موتورسوار قرار گرفته و در بیمارستان به خاطر پارگی طحال جان سپرده است.» با اطلاعاتی که همسر قربانی به پلیس داد تلفنهای خانه قربانی تحتبررسی قرار گرفت اما ردیابی تلفن نیز نتوانست سرنخ مناسبی به پلیس بدهد.
تبرئه آخرین مظنون
درحالی که تحقیقات پلیس به بنبست رسیده بود یک زن جوان با پلیس تماس گرفت و ادعا کرد که عامل جنایت را میشناسد. وی مرد جوانی بهعنوان منوچهر را بهعنوان عامل قتل معرفی کرد و گفت این مرد از جزئیات قتل به او گفته است. منوچهر بازداشت شد اما خودش را بیگناه خواند و گفت: «من وقتی ماجرای کشته شدن روحانی مسجد را شنیدم ناراحت شدم. همان روز زن جوان علت ناراحتی مرا پرسید و من ماجرای کشته شدن روحانی محل را برایش تعریف کردم. زن جوان به خاطر دشمنی که با من داشت پای مرا به این پرونده کشاند. من در قتل روحانی مسجد دستی ندارم.» در حالی که هیچ مدرکی علیه این مرد به دست نیامده بود حکم تبرئه وی صادر و این متهم نیز آزاد شد. گره کور پرونده کشته شدن روحانی مسجد بعد از 13 سال باز نشده بود که اولیا درخواست کردند تا دیه پدرشان از صندوق بیتالمال پرداخت شود. قضات شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پس از بررسی درخواست اولیای دم درباره درخواست آنها اظهارنظر میکنند.