از 28 اسفند سال گذشته تا 13 فروردین امسال، پایتخت شاهد وقوع چند جنایت بود. چند تن از متهمان پروندههای جنایی هم با تلاش کارآگاهان پلیس جنایی شناسایی و دستگیر شدند.
دستگیری عامل قتل نوعروس
کارآگاهان جنایی پایتخت در روزهای پایانی سال موفق به دستگیری عامل قتل زن جوانی شدند که جسدش پس ازقتل با چاقو، درحاشیه بزرگراه باکری رها شده بود. رسیدگی به این پرونده از ساعت 6:20 دقیقه 23 اسفند سال گذشته و به دنبال کشف جسد زن جوان ناشناس در میان شمشادهای حاشیه بزرگراه در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت.
در حالی که تحقیقات برای شناسایی و کشف راز جنایت آغاز شده بود، زوج میانسالی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن مرموز دختر جوانشان خبردادند. آنها پس از حضور در پزشکی قانونی، جسد دخترشان را شناسایی کردند.در ادامه مشخص شد زن جوان مدتی قبل به عقد مرد جوانی به نام سهیل درآمده است. تازه داماد هم در بازجوییهای مقدماتی مدعی شد با همسرش اختلافی نداشته و رابطه خوبی با هم داشتهاند.تحقیقات ویژه برای کشف راز جنایت مرموز ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان درجریان تحقیقات پی بردند زن جوان با کمک یک آشنای خانوادگی به نام ارسلان، به دیدن یک رمال رفته است.بنابراین ارسلان با دستور بازپرس جنایی بازداشت شد و در تحقیقات به قتل اعتراف کرد.او درعین حال محل پنهان کردن چاقو را نیز به کارآگاهان نشان داد.
این درحالی است که تحقیقات پلیسی نشان داد زن جوان به خاطر اختلافاتی که با همسرش داشته و به خاطر گره گشایی از مشکلاتش با کمک ارسلان به سراغ یک رمال رفته بود.اما مرد جوان در پی بروز اختلافهایی زن جوان را به قتل رساند.هنوز جزئیات این جنایت و انگیزه قتل اعلام نشده است وتحقیقات تخصصی دراین باره ادامه دارد.
دستگیری دستفروشان جنایتکار
کارآگاهان جنایی درآخرین روزهای سال گذشته موفق به دستگیری دو دستفروش شدند که در جریان متلک پرانی و ایجاد مزاحمت برای دختر جوان، پسرجوانی را کشته بودند.
این جنایت حدود ساعت 12 شامگاه پنجشنبه 19 اسفند، هنگامی در فلکه دوم تهرانپارس رخ داد که دخترجوانی همراه اعضای خانوادهاش برای خرید به یک مرکزخرید رفته بودند.اما ناگهان یک دستفروش به دخترجوان این خانواده متلک پراند. همان موقع برادر دختر با جوان دستفروش درگیرشد. علی که بشدت از پسرنوجوان دستفروش ودوستش کتک خورده بود، پس از تماس با دوستانش از آنها درخواست کمک کرد. به دنبال این تماس فرهاد -دوست 17 ساله علی- و چند نفر از دوستانش به هواخواهی، راهی محل درگیری شدند. اما ناگهان جدال آنها شدت گرفت و دراین میان علی و فرهاد که مجروح شده بودند به بیمارستان انتقال یافتند. اما فرهاد به علت شدت جراحات وارده تسلیم مرگ شد.پس ازاعلام این خبر به بازپرس محسن مدیرروستا و تیم جنایی، تحقیقات دراین باره کلید خورد. در نهایت کارآگاهان پس از11 روز ردیابیهای گسترده پلیسی، دو دستفروش فراری را دستگیر کردند. باتوجه به سن متهمان، بازپرس جنایی دستور انتقال آنها را به دادسرای اطفال صادر کرد.
درگیری خونین بر سر تردد در خیابان یکطرفه
مرد جوانی که درجریان درگیری خیابانی، مرد 62 سالهای را مجروح کرده و پس ازاعلام مرگ وی گریخته بود، با تلاش کارآگاهان جنایی دستگیر شد. این حادثه ساعت 9 شب 11 اسفند سال گذشته هنگامی درغرب تهران رخ داد که عباس-مقتول- سوار بر خودرو پژو پارس در جهت خلاف خیابان یکطرفه در حال عبور بود. اما ناگهان میان او و راننده جوان خودروی دیگری جدال سختی درگرفت.سپس مرد 62 ساله که مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد وهمزمان با دستگیری راننده جوان، پروندهای در دادسرای ناحیه 5 تشکیل و عامل درگیری با قرار وثیقه آزاد شد.
اما 17 روزبعد، عباس به خاطر شدت جراحات در بیمارستان جان سپرد. عامل درگیری خیابانی هم زمانی که از مرگ عباس با خبر شد فرار کرد. بدین ترتیب با دستور بازپرس جنایی، تلاش برای دستگیری ناصرآغاز شد تا اینکه متهم به قتل فراری، 5 فروردین بازداشت شد. متهم دربازجوییها گفت: «شب حادثه عباس با خودرواش در جهت خلاف خیابان اصلی در حرکت بود که همین موضوع ترافیک شدیدی ایجاد کرده بود. با وجود اعتراضهای مردم او حاضر به عقب رفتن نبود و من که بشدت ناراحت وعصبانی شده بودم به او اعتراض کردم.اما ناگهان عباس پیاده شد و در حضور همسر و فرزندانم به من فحاشی کرد. من هم با دو دست ضربهای به سینهاش زدم که ناگهان او روی زمین افتاد و سرش به کف خیابان خورد.
پسری که پدر و مادرش را کشت
پسرجوان افغان که درجنایتی هولناک، پدرومادرش را به قتل رسانده و با صحنهسازی سعی درمخفی کردن رازقتل داشت با هشیاری مأموران پلیس به دام افتاد.رسیدگی به این پرونده همزمان با اعلام مرگ مشکوک زوج میانسال درخانهشان واقع در شهرستان پردیس آغاز شد. مأموران پس از ورود به محل حادثه با جسد زن ومرد میانسالی روبهرو شدند که به ظاهر بر اثر مسمومیت ناشی از گازگرفتگی جان باخته بودند.اما درادامه تجسسها مشخص شد آنها قربانی جنایت شدهاند.مأموران درجریان تحقیق از پسرجوان این خانواده و پس ازمشاهده آثار خراش و زخم روی دستش، به بازجوییهای فنی ادامه دادند.تا اینکه او به قتل پدر و مادرش اعتراف کرد.
سردار عبدالرضا ناظری، فرمانده انتظامی ویژه شرق استان تهران دراین باره گفت: متهم در اعترافهای تکان دهندهاش اظهار کرد با همدستی دوستش، پدر و مادرش را خفه کرده است. پسرجوان گفت: پدر و مادرم مخالف استفاده من از تلفن همراه و ارتباط با دوستانم بودند.تا اینکه ازشدت ناراحتی تصمیم به قتلشان گرفتم. متهمان پس ازاعتراف به جرایمشان راهی زندان شدند.
راننده پراید قربانی دزدان جنایتکار
راننده مسافربر پراید، درجریان سرقت خودرواش توسط دو تبهکار کشته شد.
دراین ماجرا که بامداد 8 فروردین رخ داد دو مرد جوان در فلکه اول تهرانپارس سوار بر خودروی پرایدی شدند تا به محله مشیریه بروند. آنها که نقشه سرقت خودروی پراید را در سر داشتند پس از سوار شدن به خودرو، راننده میانسال را به محلی خلوت درجنوب تهران کشاندند. بعد هم به بهانهای خودرو را متوقف کرده و با تهدید، راننده را پیاده کردند. بعد هم سوار برخودرو گریختند. در این میان مرد 60 ساله که خودرواش را در حال سرقت دید، خود را به خودرو آویزان کرد تا شاید از این طریق بتواند مانع سرقت شود. اما سارقان زورگیر به جای توقف خودرو، برسرعت خودرو افزودند. مرد نگونبخت هم بشدت روی زمین کشیده شد.
دقایقی بعد او از سوی امدادگران اورژانس به بیمارستان هفتم تیر منتقل شد اما بهدلیل شدت جراحات جان باخت.
با مرگ مرد میانسال، بازپرس منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران و تیم تحقیق وارد عمل شده و تحقیقات گسترده برای دستگیری عاملان جنایت آغاز شده است.
معمای سقوط مرگبار دختر جوان
سقوط مرگبار دختر 20 ساله از طبقه 15 ساختمانی در شرق پایتخت، پرونده پیچیدهای را پیش روی بازپرس کشیک قتل و مأموران پلیس تهران قرارداد. تحقیقات مقدماتی نشان داد دختر جوان به علت نامعلومی از طبقه 15 مجتمع مسکونی سقوط کرده وجان باخته است. درتحقیقات مشخص شد آپارتمان مذکور متعلق به پسر جوانی به نام سهراب است. او در بازجوییها به بازپرس مرشدلو گفت: «مدتی قبل با المیرا دوست شدم و قرار ازدواج گذاشتیم. اما بعد از مدتی منصرف شدم و همین مسأله باعث اختلافمان شد. روز حادثه المیرا به خانهام آمد و سر همین مسأله باهم بحثمان شد. دقایقی بعد او روی صندلی بالکن نشست. اما همین که برای دلجویی به طرفش رفتم فریادی کشید و بعدهم خودش را از بالکن به پایین پرتاب کرد.» بهدنبال این اظهارات، کارآگاهان به بررسی بالکن پرداختند اما صندلی مورد ادعای سهراب را نیافتند.این درحالی بود که در ادامه تحقیقات پسر جوان با تغییراظهاراتش به بازپرس جنایی گفت: «المیرا داخل بالکن ایستاده بود که وقتی به طرفش رفتم خودش را از بالکن به پایین انداخت.»باتوجه به اظهارات ضد و نقیض پسر جوان، بازپرس جنایی دستور بازداشت او را صادر کرد تا درجریان بازجوییهای تخصصی راز این معما فاش شود.