ابرستاره بزرگ هالیوود در فیلم کوچک فرانسوی: «خریدار شخصی»

کریستن استیوارت در فیلم خریدار شخصی IFC Films «کریستین استیوارت» ستاره مجموعه سینمائی پرهوادار «گرگ و میش» در فیلم «خریدار شخصی» در نقش دستیار یک «مدل» بین‌المللی ظاهر می‌شود که کارش، خریدن و امتحان لباس است.
 
این دومین نقشی است که خانم استیوارت برای «اولیویه آسایاس» کارگردان برجسته فرانسوی، ایفا کرده که گویا قصد دارد در فیلم‌هائی که با ستاره جنجالی هالیوود می‌سازد، حرفی در باره ستاره‌سازی در صنعت سینما هم داشته باشد.
 
«مورین» زن جوان آمریکائی که زندگی غمگینی را در پاریس دنبال می‌کند، از یکسو از شغلی که دارد ناراضی و از کارفرمایش بیزار است، و از سوی دیگر، به خاطر مرگ برادر دوقلویش در اثر بیماری قلبی، عزادار است و در انتظار پیامی است که برادرش قول داده از آن دنیا، برایش بفرستد.
 
«اولیویه آسایاس» سناریست و کارگردان می‌گوید، این فیلم در باره ابهام رابطه ما با جهان ماده‌گرائی است که در آن زندگی می‌کنیم، و منظور از ابهام، این است که به خاطر نقص‌هائی که در آن می‌بینیم، نمی‌خواهیم در آن باشیم. او می‌افزاید، ضمنا، فیلمی است در باره صنعت مد، که با زیبائی ارتباط دارد و همه آن را درک می‌کنند، و زیبائی بخشی بزرگ از زندگی ماست.
 
«خریدار شخصی» می‌خواهد فیلمی در ژانر ترسناک باشد، در باره تماس با ارواح، اما داستان فیلم، به یک جنایت هم کشیده می‌شود. زن جوان می‌پندارد پیامک‌هائی که در راه یکی از سفرهایش به لندن، روی صفحه «آیفون» دریافت می‌کند، از عالم غیب، و از سوی برادرش فرستاده می‌شود، هر چند که حقیقت، معلوم نیست.
 
نگاه فیلم به جهان مد برای خانم استیوارت، که خودش نماینده مارک «شانل» در جهان است، جالب است، چون به نظر او، جذابیت دوگانه مد را نشان می‌دهد، یکی سطحی و ظاهری، و دیگری هنر و زیبائی. کریستن استیوارت می‌گوید رابطه شخصیت او در فیلم با دنیای مد، با نفرت از خویش همراه است.
 
جاذبه فیلم تجربی و پیچیده آسایاس از دید بعضی منتقدها، فرصتی است که برای خیره شدن به خانم کریستین استیوارت، که در تمام صحنه ها محوریت دارد، بدست می‌دهد. اگر معنائی در این فیلم نهفته باشد، آن را در شیفتگی و خیرگی دوربین باید جست، نسبت به ستاره هالیوودی، که می‌کوشد همراه با هوادارهایش، یا بدون آنها، به تعریف تازه‌ای از خویشتن برسد.
فیلم «زنان خاص» از «کلی رایکارت»، با شرکت «کریستن استیوارت» «آسایاس» در فیلم «ابرهای سیلز ماریا»، نخستین فیلمی که با خانم «استیوارت» کار کرد، نقش دستیار یک ستاره ۴۰ ساله سینما را به او داد. نقش ستاره را «ژولیت بینوش» ایفا کرد، نقشی که به سابقه و شخصیت خود خانم «بینوش» اشاره داشت. جاذبه آن فیلم از جهتی این بود یک ابرستاره هالیوودی که فیلم‌هایش میلیاردها دلار فروش کرده‌اند، دستیار شده.
 
خانم استیوارت، برای نقش دستیار در فیلم «ابرهای سیلز ماریا» جایزه «سزار» (معادل اسکار در سینمای فرانسه) را دریافت کرد.
 
دستیار، مدام با ستاره در چالش است، و در یکی از بحث‌ها، شخصیت خانم استیوارت از پدیده ستاره‌سازی در صنعت سینما، دفاع پرشوری عرضه می‌کند.
 
در فیلم «خریدار شخصی»، او حتی از دستیار هم مقام پائین‌تری دارد، ولی از جروبحث با کارفرما خبری نیست، چون مدل بین‌المللی به خاطر شغلش، بیشتر در سفر به سر می‌برد.
 
در هر دو این رابطه‌ها، بین رئیس و مرئوس، «آسایاس» عامل بی‌ثباتی را وارد کرده، که در فیلم دوم، بیشتر جلوه دارد.
مد و تنهائی
فیلم، تاکیدی دارد روی «برند» های مد، و تضادی که بین دختر جوان آشفته‌حال و سرگشته وجود دارد با بوتیک‌های مشهور. اما این، یک طرف ماجرا است. طرف دیگر، تلاش زن جوان است برای گرفتن پیام از دنیای غیب.
 
در هر دو فیلم‌ «آسایاس» و «استیوارت»، شخصیت اصلی، سرانجام غیب می‌شود.
 
داستان فیلم، چندان قابل خلاصه کردن نیست، ولی برای درک آن، باید خود «استیوارت» و گذشته سینمائی او را در نظر داشت، چون «آسایاس» این فیلم را به تعبیری، در باره او نوشته.
 
از این نظر، فیلم «خریدار شخصی» بعضی منتقدها را به یاد فیلم «ایرما وپ» انداخته که آسایاس در اواخر دهه ۱۹۹۰ به وجود آورد، با شرکت یک ستاره پولساز سینمای تجاری هنگ کنگ، که در اروپا شناخته شده نبود. هر دو فیلم را «آسایاس» برای این هنرپیشه‌ها و به نوعی، در باره آنها، نوشته است. نکته جالب توجه در این فیلم از دید منتقدها این است که خانم استیوارت اشکارا پذیرفته که در فیلم‌های «آسایاس» حقیر شود.
 
از دید «ملیسا اندرسون» منتقد هفته‌نامه «ویلج وویس» نیویورک، «آسایاس» در فیلم‌هایش‌، یکی از مشهورترین انسان‌های دنیا را، در واقع، کوچک می‌کند.
 
«نیکلاس راپولد»، منتقد نیویورکی دیگری، در هفته‌نامه محلی «بروکلین»، نوشته حس و حال این فیلم، علیرغم آنکه از کارگردانی برجسته است، و علیرغم حضور ابرستاره‌ای مثل «استیوارت»، حس و حال یک فیلم کوچک است.
 
منتقدها، فیلم «خریدار شخصی» را فرصتی برای تماشای خانم استیوارت توصیف کرده‌اند، به عنوان راهی برای درک فیلم.
 
از دیدگاهی، این فیلم، هم یک سفر به فروشگاه‌ها و بوتیک‌هاست، و هم سفری است به بوتیک‌ سینما.
 
انگار «آسایاس» چیزهای چشمگیر سینما، مثل غم فقدان، ماده‌گرائی، تکنولوژی، و عرفان قدیمی را برداشته با هم قاطی کرده به این امید که بعضی از آنها، به این هنرپیشه و به این صحنه‌ها، برازنده باشد.
عدم حضور
ولی، فیلم «خریدار شخصی» یک فیلم در ژانر ترسناک هم هست به خاطر تلاش برای تماس با غیب، آن هم از طریق تکنولوژی آیفون.
 
و از سوی دیگر، فیلمی است در باره شخصیتی که حضور ندارد. استیوارت از یکسو به خاطر غم مرگ برادر، و از سوی دیگر، به خاطر نفرتی که از شغل و صاحبکارش دارد، عملا به موجودی غایب و بی‌روح تبدیل می‌شود.
 
آنچه فیلم القا می‌کند، حس آسیب پذیری است و دلواپسی نسبت به آینده، که زن جوان احساس می‌کند.
 
اما بعضی از منتقدها، وقتی این فیلم در جشنواره کن برای مطبوعاتی‌ها نشان داده شد، آنرا هو کردند، هرچند همان موقع هم بعضی دیگر، جسارت «آسایاس» و «استیوارت» را ستایش کردند.
 
نمایش فیلم در «کن» همزمان بود با نمایش فیلم «کافه نشینان» از «وودی آلن»، که اتفاقا در آن هم، «کریستن استیوارت» نقش یک دستیار را بازی می‌کند.
 
در فیلم «آسایاس» به تعبیری، «استیوارت» با پدیده هنرپیشگی بازی می‌کند، به خصوص در صحنه محوری فیلم که تنها جلوی آینه، با تن کردن لباس‌های صاحب‌کارش تحریک می‌شود و در تختخواب او، به خلسه جنسی فرو می‌رود.
 
برخلاف فیلم قبلی، که تمرکزش بر دوگانگی «استیوارت» و «بینوش» بود، در این فیلم، تمرکز روی خود «استیوارت» است که مثل هر جوان بیست و چند ساله دیگری، دچار بیم و نگرانی هم هست.
 
به قول «سارا استیوارت» منتقد «نیویورک پست» هر چند قصه فیلم، چندان مشخص نیست، اما تصاویر خیره‌کننده آن، زیر پوست تماشاگر نفوذ می‌کند.
+19
رأی دهید
-6

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.