زورگیری خونین عمو و برادرزاده

 عمو و برادرزاده سابقه‌دار که متهمند در جریان زورگیری موتورسیکلت از یک پسر جوان، او را کشته‌اند، دیروز پای میز محاکمه ایستادند. متهمان 9 ماه پس از جنایت از طریق ردیابی موتورسیکلت دزدی، شناسایی و بازداشت شده بودند.
جدال خیابانی در شامگاه بیست‌ونهم مرداد 91 در خیابان سعادت‌آباد تهران با جنایت پایان یافت و ماموران کلانتری 134 شهرک‌غرب وقتی به محل رسیدند که پسر 17 ساله‌ای به نام امین در جریان زورگیری کشته شده بود. دوست امین که شوکه بود به ماموران گفت: «من و امین سوار موتور دور می‌زدیم که سرنشین‌های یک موتور به ما نزدیک شدند. یکی از آنها فریاد زد و با چاقو به ما حمله کرد. او می‌خواست موتور امین را به زور بگیرد که من از ترسم فرار کردم اما یکی از آنها با چاقو به شکم امین زد و موتور قرمز او را سوار شد و رفت.»
به دنبال اطلاعاتی که شاهد جنایت به پلیس داد، ردیابی پسران زورگیر آغاز شد و 9 ماه بعد، از طریق موتورسیکلت دزدیده شده قربانی، چندین مظنون بازداشت شدند. پلیس با تکمیل تحقیقات رضا 20 ساله و برادرزاده 24 ساله‌اش به نام احسان را که چندین سابقه کیفری در پرونده‌شان داشتند، بازداشت کردند. این عمو و برادرزاده به زورگیری خونین اعتراف کردند و دیروز درحالی در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستادند که پدر و مادر قربانی برای آنها حکم قصاص خواستند. سپس رضا که حالا 24 ساله است، روبه‌روی قضات ایستاد و منکر دست داشتن در جنایت شد. او گفت: «چون بیکار و معتاد بودم قبلا چند بار دست به سرقت زده بودم. اما در جریان زورگیری که موجب کشته شدن امین شد من حضور نداشتم و بی‌دلیل بازداشت شده‌ام. برادرزاده‌ام از من خواست تا موتورسیکلتی را که دزدیده بفروشم و من در فروش موتور به یک مالخر به او کمک کردم.»
 احسان نیز انگشت اتهام را به سوی عمویش نشانه رفت و او را عامل جنایت معرفی کرد. وی گفت: «عمویم پیشنهاد زورگیری را مطرح کرد. به همین خاطر سوار بر موتور از محله‌مان قلعه حسن‌خان به تهران آمدیم. عمویم امین و دوستش را که سوار موتور بودند، تعقیب و در یک خیابان خلوت به آنها حمله کرد. رضا به دروغ به امین گفت که موتورش دزدی است و باید موتور را به او بدهد ولی چون امین مقاومت کرد عمویم او را با چاقو زد و موتورش را دزدید.»
سپس قضات دادگاه از دوست امین که شاهد جنایت بود خواستند تا به تشریح آنچه دیده بپردازد. سهیل 21ساله گفت: «من و امین در خیابان‌های سعادت‌آباد دور می‌زدیم که من متوجه شدم سرنشینان یک موتور در تعقیب ما هستند. این موضوع را به امین گفتم اما او اهمیتی نداد. همان موقع رضا از موتورش پیاده شد و با امین درگیر شد و به رویش چاقو کشید. من از موتور پیاده شده بودم تا از مردم درخواست کمک کنم که وقتی سرم را برگرداندم متوجه شدم رضا دوستم را با چاقو زده و گریخته است.»
 در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا برای عمو و برادرزاده حکم صادر کند.
 گفت‌وگو با یکی از متهمان  :بیکار بودیم و دنبال کار می‌گشتیم چقدر درس خوانده‌ای؟
سیکل دارم. تازه ترک‌تحصیل کرده بودم و به همراه برادرزاده‌ام دنبال یک شغل می‌گشتیم.
 برادرزاده‌ات چقدر درس خوانده؟
 او هم سیکل دارد. اما دو سالی است ازدواج کرده و متاهل است.
اعتیاد دارید؟
من و برادرزاده‌ام هر دو تریاک مصرف می‌کردیم.
سابقه دارید؟
من سه بار به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت شده بودم و یکبار هم به اتهام سرقت ماشین. ولی برادرزاده‌ام فقط به خاطر اعتیادش بازداشت شده بود.
موتور مقتول را به چه قیمتی فروختید؟
250هزار تومان فروختیم و با پولش تریاک خریدیم.
چطور ردیابی شدید؟
موتوری را که ما به دوست‌مان فروخته بودیم، سرقت شد. سارقان در حال گشتزنی با موتور سرقتی بودند که از سوی پلیس بازداشت شدند و بعد از چند ماه ما هم ردیابی شدیم. آن زمان من به اتهام سرقت در زندان بودم که برادرزاده‌ام بازداشت شد و قتل را گردن من انداخت.
شاهد جنایت می‌گوید تو ضربه چاقو را به مقتول زده‌ای. چطور انکار می‌کنی؟
من اصلا در جریان زورگیری حضور نداشتم و بی‌دلیل پایم به این پرونده باز شده است.
می‌دانی چه مجازاتی در انتظار تو و برادرزاده‌ات هست؟
نمی‌دانم. اما شاید قصاص.
+6
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۴
    oghab - هلسینکی، فنلاند

    زوتر هیکل های لش نجستشو ن را به دار مجازات ٱویزون کنید ..یا تا ٱخر عمر بدونه غذا دربیابانها درخت بکارند
    1
    29
    دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.