قتل در شب خواستگاری خواهر

درگیری دو برادر با مردان مست برای جلوگیری از آبروریزی مقابل خواستگار خواهرشان، با جنایت پایان یافت و برادرها، دیروز به اتهام جنایت خیابانی محاکمه شدند. عصر 22 آبان 93 به کلانتری 144 تهرانپارس خبر رسید جدال دو برادر با چند پسر مست در خیابان استخر به خون کشیده و پسر 24ساله‌ای به نام علی به بیمارستان منتقل شده است. تحقیقات پلیس در این زمینه آغاز شده بود که از بیمارستان خبر رسید علی به‌دلیل شدت خونریزی تسلیم مرگ شده است.
 به این ترتیب محمد 25ساله و برادر 20 ساله‌اش به نام مهدی به اتهام قتل خیابانی بازداشت شدند. محمد به قتل درجریان درگیری خیابانی اعتراف کرد و گفت: «با پسران مست درگیر شدم چون قرار بود برای خواهرم خواستگار بیاید و می‌خواستم پسران مست هرچه زودتر مقابل خانه‌مان را ترک کنند.»
این متهم به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و دیروز همراه برادرش در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
 در ابتدای این جلسه مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و درحالی که اشک می‌ریخت، گفت: «پسرم قرار بود سه ماه دیگر داماد شود اما نمی‌دانم چرا و با چه‌ انگیزه‌ای بی‌رحمانه کشته شد. دو برادر پسرم را با چاقو زدند و گریختند. به همین خاطر به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و برای عامل قتل پسرم حکم قصاص می‌خواهم.»
سپس محمد روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: «من و برادر و پدرم در مغازه صافکاری و نقاشی ماشین که کنار خانه‌مان قرار دارد کار می‌کردیم. آن روز قرار بود برای خواهرم خواستگار بیاید. می‌خواستم مغازه را زودتر تعطیل کنم که مقتول با یک پسر ناشناس سوار بر یک خودرو تویوتا مقابل مغازه‌مان توقف کردند. علی بچه محله‌مان بود و او را می‌شناختم. آنها از ماشین پیاده شدند و به هم ناسزا گفتند. از حرف‌هایشان متوجه شدم درگیری آنها به خاطر اختلاف‌حساب پنج میلیارد تومانی است. همان موقع پدرم که از داخل خانه سر و صدای دعوا را شنیده بود مقابل در آمد و به علی و دوستش تذکر داد آنجا را ترک کنند. اما یکی از آنها پدرم را که از ناحیه پا دچار معلولیت است، هول داد. من به هواخواهی از پدرم جلو رفتم اما علی که مست بود، با چاقو به دستم زد و فرار کرد.»
 وی ادامه داد: «همان موقع برادرم مهدی سر رسید. آن موقع خواستگاران خواهرم رسیده بودند و من و برادرم هم می‌خواستیم به خانه برویم که علی و چند پسر جوان که آنها هم حال طبیعی نداشتند از یک دستگاه ویتارا پیاده شدند. آنها که همگی چاقو و شمشیر در دست داشتند به سمت من و برادرم حمله کردند. همان موقع مهدی به مغازه‌مان رفت و یک لوله آهنی به دست گرفت. او برای ترساندن پسران مست لوله آهنی را در هوا چرخاند اما لوله ناخواسته به سر علی برخورد کرد و او روی زمین افتاد. چاقو از دست علی به زمین افتاده بود و او نیم‌خیز شده بود تا با شمشیری که در دست دیگرش بود، برادرم را بزند. من همان موقع چاقویی را که روی زمین افتاده بود، برداشتم تا به دست علی بزنم اما یک نفر از پشت مرا هول داد و چاقو ناخواسته به کمر علی فرورفت.»
 وی ادامه داد: «باور کنید من قصد دعوا نداشتم و نمی‌دانستم ضربه‌ای که به علی وارد شده، کشنده است. دوستان علی او را به بیمارستان بردند و من هم با کلانتری تماس گرفتم. من شرمنده اولیای‌دم هستم و تقاضای بخشش دارم.»  سپس مهدی که با قرار وثیقه آزاد است روبه‌روی قضات ایستاد و منکر معاونت در قتل شد. وی گفت: «من فقط برای پایان دادن به دعوا میله آهنی را به دست گرفتم اما با آن ضربه‌ای به کسی نزدم. من و برادرم فقط برای جلوگیری از آبروریزی مقابل خواستگاران خواهرمان وارد این ماجرا شده بودیم.»  در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
+15
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۲۵
    اسب آتش - سیدنی، استرالیا
    عجب دعوای باحالی
    13
    6
    دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۰
    senator x - تهران، ایران
    اون مادر مقتول باید پسری با خوی آدمیت تربیت میکرد که اینطوری سقط نشه
    3
    20
    دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۰
    paydar22 - لاهه، هلند
    می خواستن کربه را جلوی در حجله بگشند ولی ای داد و بیداد اوف شد
    0
    1
    ‌چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.