فرهیختگان :کارگر جوان که بعد از جنایت به خاطر طلب 600هزار تومانی، در تماس با خانواده قربانی، ماجرای گروگانگیری دروغین را مطرح کرده بود تا از این طریق پولش را دریافت کند، دیروز پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محسن زالی و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. او گفت: «سعید 22 ساله متهم است که بیستم بهمن 93 عبدالله 50 ساله را در یک ساختمان نیمهکاره در زعفرانیه تهران کشته و سپس جنازه او را به سطل زبالهای در همان حوالی انداخته است. این متهم که پس از جنایت با خانواده قربانی تماس گرفته و با مطرح کردن گروگانگیری دروغین، از آنها 600هزار تومان پول درخواست کرده بود از طریق تصویر دوربینهای مداربسته یک ساختمان ردیابی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.» او ادامه داد: «اکنون با توجه به مدرکهای موجود در پرونده برای سعید اشدمجازات میخواهم.»
سپس همسر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «همسرم چند سال بود که از افغانستان برای کار به ایران آمده بود. بیستم بهمن 93 مرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت که شوهرم را گروگان گرفته است. او در قبال آزادی همسرم 600هزار تومان پول خواست و گفت هرچه زودتر پول را به حساب سوپرمارکتی که همیشه همسرم از او خرید میکرد و از طریق او برایمان پول میفرستاد، واریز کنم. من بلافاصله پول را به حساب ریختم اما دیگر از تماسهای مرد ناشناس خبری نشد. برادرشوهرم که نگران ماجرا شده بود به ایران آمد و فهمید همسرم کشته و جنازهاش در خیابان کنار سطل زباله رها شده است. ما بعد از مدتی فهمیدیم مرد ناشناسی که در قبال آزادی شوهرم پول درخواست کرده بود همان اول شوهرم را کشته بود. من از طرف خودم و فرزندانم برای سعید حکم قصاص میخواهم.»
سپس متهم 22 ساله روبهروی قضات ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «من عبدالله را از سالها قبل میشناختم. 600 هزار تومان از او طلب داشتم اما پولم را نمیداد. به همین خاطر آخرینبار به محل کار او در ساختمان نیمهکارهای در زعفرانیه رفتم. اما گفت که پولی در بساط ندارد و فحاشی کرد. من که عصبانی شده بودم با کلنگ به سر عبدالله زدم و با یک پارچه دهان و دست و پایش را بستم. وقتی فهمیدم عبدالله مرده، جنازهاش را روی فرغون گذاشتم و کنار سطل زباله رها کردم.»
او ادامه داد: «بعد از قتل عبدالله میخواستم گوشی موبایل او را در عوض طلبم بردارم اما یک مرد با گوشی عبدالله تماس گرفت. من هم به او گفتم از عبدالله طلبکارم و او پول را برایم ریخت. من هیچوقت حرفی از گروگان گرفتن عبدالله نزده بودم. اما قتل او را قبول دارم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.