خنده قضات به دفاعیات یک متهم

 پسر جوان که متهم است درحال مستی یک زن متاهل را با خودروی ریو برای آزار ربوده، دیروز در دادگاه دفاعیات عجیبی مطرح کرد که باعث خنده هیات‌قضایی و برخی از حاضران شد.
این متهم ادعا کرد که قصد آدم‌ربایی نداشته و احتمالا به تله زن جوان افتاده است.
عصر هشتم شهریور 95 ماموران پلیس راهور درحال گشتزنی در جاده قم بودند که به یک خودروی ریوی سفید که با سرعت زیاد در حرکت بود، مشکوک شدند. زن جوانی که روی صندلی شاگرد نشسته بود با دست به شیشه ماشین می‌کوبید و با فریاد کمک می‌خواست. به این ترتیب ماموران پلیس به راننده ایست دادند اما راننده جوان بدون توجه به ایست پلیس به سرعت خودرو افزود و تعقیب و گریز آغاز شد. دقایقی بعد راننده ریو به یک فرعی پیچید و زن جوان را از داخل خودرو به بیرون پرت کرد و گریخت. زن جوان به نام مرجان که وحشت‌زده بود با مشاهده ماموران به آنها گفت که در دام پسر ریوسوار گرفتار شده بود. پلیس با شماره پلاکی که از خودروی مورد‌نظر به دست آورد مالک آن به نام پیام را شناسایی و بازداشت کرد. این پسر 25ساله که منکر ربودن زن جوان شده بود، دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمدباقر قربان‌زاده و با حضور دو مستشار محاکمه شد.
 در این جلسه شاکی پرونده روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: «متاهل هستم و در یک کارخانه در حسن‌آباد قم کار می‌کنم. می‌خواستم از محل کارم به شهرری برگردم که راننده ریوی سفید مقابل پایم ایستاد و من به گمان اینکه مسافربر است، سوار ماشین شدم. هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بودیم که راننده حرف‌های نامربوط زد و به سمت جاده قم تغییر مسیر داد. او که مست بود و حال طبیعی نداشت می‌خواست مرا آزار دهد که التماسش کردم اجازه دهد پیاده شوم اما قبول نکرد. او با سرعت زیاد در حرکت بود که یکباره ماشین راهنمایی و رانندگی را کنار جاده دیدم و محکم به شیشه کوبیدم و درخواست کمک کردم. راننده وقتی فهمید پلیس راهور در تعقیب اوست، ماشین را متوقف و من را پیاده کرد. پسر جوان به نیت شومش نرسید اما این ماجرا تاثیر بدی در روحیه‌ام گذاشته و هر روز با ترس به محل کارم می‌روم.»
 سپس پیام روبه‌روی قضات ایستاد و منکر آدم‌ربایی شد. وی گفت: «زن جوان بدحجاب بود که سوار ماشینم شد. او خودش سر صحبت را باز کرد و گفت که متاهل است و از شوهرش دل خوشی ندارد و می‌خواهد طلاق بگیرد. من گرم صحبت با زن جوان بودم که اشتباهی به سمت قم رفتم. خودم هم متوجه این تغییر مسیر نشده بودم. وقتی فهمیدم مسیر را اشتباه رفته‌ام تغییر مسیر دادم. من قصد ربودن زن جوان را نداشتم. او خودش به من ابراز علاقه کرد و پیشنهاد غیراخلاقی داد. او گفت که می‌توانم همراهش به خانه‌شان بروم که همان موقع یک پراید که چند سرنشین داشت، جلوی ماشینم پیچید. آنجا بود که فهمیدم در تله زن جوان افتاده‌ام و سرنشینان پراید قصد زورگیری ماشینم را دارند. من سرعت ماشین را زیاد کردم تا بگریزم که ماموران پلیس راهور سر رسیدند.»
داستان‌پردازی‌های عجیب متهم جوان موجب خنده قضات و حاضران در دادگاه شد و زن جوان گفت که پیام با دروغگویی‌هایش باعث می‌شود تا همه به نیت شومی که در سر داشت، پی ببرند.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
+23
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۴
    Unkn0wn - اصفهان، ایران
    قضات و کلا مسئولین به حرف راست هم خنده می کنند چه برسه حرف دروغ!
    3
    18
    یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    مدافع حق - مادرید، اسپانیا
    همشیره خودتى . برو شوهرت رو سیاه کن . اخه کى با ماشین ریو مسافر کشى میکنه که تو فکر کردى مسافر کشه و تو سوار شدى!
    17
    6
    یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.