جوان ۲۲ ساله تنها ۲ ماه پس از ازدواج برای اینکه به همسرش ثابت کند درآمد خوبی دارد دست به سرقت خودروی آزرا زد تا آن را به همسرش هدیه کند.
این مرد برای اجرای نقشه سرقت، خودش را دندانپزشک جا زد تا بتواند طعمهاش را فریب دهد. ماجرای این سرقت با شکایت زن میانسالی در پلیس فتا مشهد فاش شد. این زن که کارمند یکی از شرکتهای خودروی سرقتی؛ هدیه داماد به عروس خانم دولتی است به مأموران گفت: سالها از ازدواج اولم میگذشت و در این مدت تنها زندگی میکردم تا اینکه تصمیم گرفتم دوباره ازدواج کنم و برای همین شروع به جستوجو در یکی از سایتهای همسریابی کردم.
بهدنبال گزینه مناسبی برای ازدواج میگشتم تا اینکه با پسر جوانی آشنا شدم. او خودش را دندانپزشک معرفی کرده و مدعی شده بود که وضعیت مالی خوبی دارد. از آنجا که شرایط ما مثل هم بود برایش پیام فرستادم و طولی نکشید که جوابم را داد. او از خودش تعریف کرد و اینکه بهدنبال همسری مناسب میگردد.
حتی وقتی فهمید که با هم فاصله سنی زیادی داریم، گفت که سن برایش اهمیت ندارد و در مدتی که با هم چت میکردیم به من ابراز علاقه کرد. در نهایت با توجه به حرفهای او، باورم شد که به من علاقه دارد و پیشنهاد ازدواجش را پذیرفتم. یک روز که با هم قرار ملاقات گذاشته بودیم تا درباره آینده حرف بزنیم، او سوئیچ ماشین آزرایم را گرفت تا چیزی از داخل آن بردارد اما به محض اینکه پشت فرمان نشست، ماشین را روشن و فرار کرد. پس از آن هم جواب تلفنم را نداد و وقتی فهمیدم که در دام یک سارق گرفتار شدهام تصمیم گرفتم شکایت کنم.
درحالیکه زن میانسال سرگرم پرکردن فرم شکایت بود، سارق 22ساله که امیر نام دارد سوار بر خودروی گرانقیمت راهی خانهاش شد تا به همسرش خودی نشان بدهد. آنها 2ماه قبلتر با هم ازدواج کرده بودند و حالا امیر میخواست با هدیه دادن خودروی گرانقیمت به همسرش ثابت کند که فردی پولدار و قابل اعتماد است.
اما همزمان با شکایت شاکی، تیمی از مأموران پلیس فتا خراسانرضوی وارد عمل شدند و طولی نکشید که توانستند محل زندگی امیر را شناسایی و او را دستگیر کنند. مرد جوان که باورش نمیشد به این زودی دستگیر شود پس از انتقال به اداره پلیس به سرقت از زن میانسال اعتراف کرد. او گفت: مدت کوتاهی از ازدواجمان میگذشت و در این مدت کار و درآمدی نداشتم.
برای اینکه از چشم همسرم نیفتم و ثابت کنم که فرد پولداری هستم و او میتواند رویم حساب کند، تصمیم به سرقت گرفتم. قبلا در روزنامهها خوانده بودم که عدهای در سایتهای همسریابی دختران دمبخت را شناسایی و از آنها کلاهبرداری میکنند. با توجه به ظاهر و تیپ خوبی که داشتم در یکی از این سایتها عضو شدم و خودم را دندانپزشک معرفی کردم. پس از آن بود که با شاکی آشنا شدم و ماشینش را دزدیدم اما خیلی زود دستم روشد و دستگیر شدم.