خانم دکتری که پس ازدواج، دل در گرو کسان دیگری داشت، شوهرش را از خانه بیرون کرد!

مرد ۳۸ ساله مشهدی با بیان این که برای رسیدن به «لیدا» دیوانه وار همه سنت ها و اصول اخلاقی را زیر پا گذاشتم، در کلانتری سناباد مشهد پرونده زندگی اش را ورق زد.
 
به گزارش خراسان، وی گفت: زمانی که روزهای آخر تحصیلاتم را در دانشکده علوم انسانی می گذراندم با «لیدا» آشنا شدم. او در دانشکده پزشکی تحصیل می کرد. من هیچ چیزی جز لیدا را نمی دیدم و او را تنها تکیه گاهی می دانستم که باید برای رسیدن به او همه چیزم را فدا می کردم . با آن که خانواده ای مذهبی و پایبند به اصول اخلاقی و اسلامی داشتم اما همه سنت ها و آداب و رسوم جامعه را زیر پا گذاشتم تا با او ازدواج کنم. در این میان خانواده ام به شدت مخالف این ازدواج بودند و عنوان می کردند که اول باید تکلیف کارم مشخص شود. از سوی دیگر مادرم هم معتقد بود این گونه عاشقی ها دوامی نخواهد داشت.
 
در همین گیر ودارها بود که لیدا به خواستگاری یکی از پزشکان هم دوره ای اش پاسخ مثبت داد و از من خواست دیگر با او ارتباطی نداشته باشم. با شنیدن این جمله روح و روانم به هم ریخت و به فردی پرخاشگر و افسرده تبدیل شدم. این افکار به هم ریخته و افسردگی های شدید به جایی رسید که در یک اقدام جنون آمیز دست به خودکشی زدم و تا چند قدمی مرگ پیش رفتم اما خانواده ام متوجه شدند و مرا از مرگ حتمی نجات دادند. مادرم که به شدت نگران وضعیت روحی من بود دختری باوقار و با کمالات را برایم انتخاب کرد و این گونه من و «سعیده» با یکدیگر ازدواج کردیم و برای آغاز زندگی مشترک راهی خارج از کشور شدیم. هنوز چندان پایه های زندگی ام مستحکم نشده بود که خبر رسید نامزد لیدا در یک تصادف دلخراش فوت کرده است. با شنیدن این خبر بلافاصله به ایران آمدم تا او را برای ازدواج با خودم راضی کنم ولی لیدا ازدواج من با سعیده را بهانه کرده بود و تلاش می کرد از من دوری کند. در همین اثنا سعیده با من تماس گرفت و با خوشحالی از باردار بودنش خبر داد. مادرم که متوجه موضوع شده بود با نصیحت های دلسوزانه اش از من می خواست تا لیدا را رها کرده و نزد همسرم به خارج از کشور بازگردم اما گوش من بدهکار این حرف ها نبود و با وجود آن که از سوی خانواده ام طرد شدم باز هم به ارتباطم با لیدا ادامه دادم و او را به عقد خودم درآوردم. همه این ماجراها چند ماه طول کشید و هر بار که به خارج از کشور می رفتم پس از مدت کوتاهی و با پرداخت مخارج همسرم دوباره به مشهد بازمی گشتم. با آن که «لیدا» در مطب خودش مشغول طبابت بود ولی من سعی می کردم بیشتر اوقاتم را با اوسپری کنم. در همین روزها بود که پسرم به دنیا آمد و من برای یک ماه به خارج از کشور رفتم. وقتی دوباره به ایران آمدم دیگر رفتارهای لیدا به طور کلی تغییر کرده بود و مرا آدم به حساب نمی آورد تا این که متوجه شدم در زمان هایی که من در خارج از کشور بودم او با یک پزشک دیگر ارتباط داشته است. وقتی این موضوع را فاش کردم لیدا با صراحت به داشتن رابطه با او معترف شد اما من در عین ناباوری او را بخشیدم تا به زندگی با من ادامه بدهد. در همین حال سعیده هم که متوجه ازدواج من با لیدا شده بود تقاضای طلاق کرد. من هم به پیشنهاد و وسوسه های لیدا او را طلاق دادم تا شاید زندگی راحتی را در کنار لیدا داشته باشم اما وقتی همه پل های پشت سرم خراب شد تازه فهمیدم که لیدا هنوز با همان پزشک قبلی رابطه دارد در حالی که از شنیدن این موضوع بسیار خشمگین شده بودم، لیدا مرا از خانه اش بیرون انداخت و مهریه اش را به اجرا گذاشت.
+83
رأی دهید
-5

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۰
    کله پز - بروکسل، بلژیک

    دم لیدا گرم
    6
    150
    شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    همایون شایان - اسلو، نروژ

    دادگاه مشکل تو رو نمیتونه حل کنه . تو بهتری خودتو به یه دیوونه خونه معرفی کنی . آدم اینقدر احمق من که ندیده بودم
    6
    169
    شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    بوزرجمهر - تهران، ایران

    یک دیوونه مالیخولیایی تمام عیار.تا جونت در بیاد مردک وقتی به زنت خیانت کردی باید پیه اینو به تنت میمالیدی. احمق عوضی
    7
    135
    شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۲
    فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین

    برو خدا رو شاکر باش که هاپولیت نکرد بی وجدان!
    4
    67
    شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    Cocoo - تورنتو، کانادا
    خاک عالم بر سرت روانی‌، فکر کردی لیدا اون دکتره را ول میکنه بیاد ور دل تو اوسکل بشینه؟
    0
    19
    یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۴۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۲
    agha_ehsan - تهران، ایران
    خدا به دادت برسه . تو به دنیا اومدی که جهنم رو تجربه کنی عزیزم . کاش همون موقع خودکشی مرده بودی تا بیشتر ازین جون خودت و زنت و پسرت رو تباه نکنی و آه مادری هم پشت سر اون لیدای ....کثیف نباشه (البته با پوزش از....که اقلا در خیلی جهات خیلی مرد هستن)
    2
    9
    یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۲
    agha_ehsan - تهران، ایران
    [::بوزرجمهر - تهران، ایران::]. میدونی بعضا نمیشه از یه ...انتظار تفکر انسانی داشت . من هم از تو انتظاری ندارم ....، چیزیه که اینروزها شدیدا نایابه . خدا به داد تو برسه که چیا در انتظارته .
    5
    3
    یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۲
    agha_ehsan - تهران، ایران
    [::Cocoo - تورنتو، کانادا::]. نه مثلا تو از کانادا یهو نبوغت گل کرد و کلی فکرای خوب کردی . ..... که از اون سر دنیا برا کسی تو اینور دنیا نسخه میپیچه . تازه اونم نسخه ای که فقط ....خودشو ثابت کنه . حال کن با .....
    3
    2
    یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۵۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۲
    agha_ehsan - تهران، ایران
    داداش . برو یه.....که بفهمه بازی با احساسات و زندگی مردی که زن و پسرش رو بخاطرش طرد کرده یعنی چی . اگر وقت خودکشی مرده بودی که می گفتیم ....بیش نبودی و بهتر . ولی حالا که کار تا اینیده به خدا مدیون پسرتی اگه اون زنیکه هرزه رو که با اشتیاق تمام دیده که چطور بچه تو بخاطرش انداختی و حال کرده ادب نکنی . نترس . ایران جای خوبی برای تربیت همچین جونوراس . خوب ادبش کن ...... موفق باشی . امیدوارم پیام من به گوشت برسه
    3
    2
    یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۲
    agha_ehsan - تهران، ایران
    لیدا رو باید ادب کرد . که تو ایران کاری نداره . که بفهمه وقتی عقد یه مردی میشه و میبینه اون مرد بخاطرش حتی بچه اش رو میندازه ، دیگه نره .....رو برا کس دیگه برافراشته کنه . باید ادب شه در حد کهریزکی شدن . تو مشهد هم استاد این کار زیاده ...
    5
    3
    یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۲:۲۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    بوزرجمهر - تهران، ایران
    [::agha_ehsan - تهران-پسر جون من اقلا پسرم الان 30 سالشه و نوه ام 6 ماهست.خودم نزدیک 60.ثانیا مرد حسابی وقتی اون مردک خیال پرور به زن جوون و پسرش در کشور قریب رحم نکرده و پی عشق افلاطونی سابقش برگشته به نظر شخص انسانی شما این خیانت تلقی نمیشه اون در واقع چوب کار و خیانت خودشو خورده.وکیل مدافع و حس سیمپاتی بیخود نگیر و بیخود به مردم توهین نکن.جزای خیانت به همسر اول همینه که نصیب این بابا شده.برو راه اونرو تجربه کنی.
    0
    4
    یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    Cocoo - تورنتو، کانادا
    [::agha_ehsan - تهران، ایران::]. حالا تو چرا اینقد بت بر خرده؟ نکنه اون مرد ۳۸ ساله مشدی تو بوده؟ داستانِ زندگیت نکنه؟ این درسته که این مرتیکه زن جونشو تو کشور خارج با بچه یک ساله ول کنه تو ایران زن دوم بگیره واسه عشق و حالش؟ خیلی‌ هم خوب کرد اون لیدا تا چشم این مرتیکه زنباز حش --- ری دربیاد. ایکاش واسه مهریه لیدا بیفته زندون اونجا هم سلولی‌ها کمی‌ از خجالتش در بیان.
    0
    1
    دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.