مرد بسازوبفروش که متهم است زنعموی خود را درصومعهسرا به قتل رسانده، پس از گذشت ١٢روز در پایتخت دستگیر شد.
٢٥ آذرماه بود که مأموران پلیس صومعهسرا درجریان قتل زن ٦٤سالهای قرار گرفتند. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند، با جسد قربانی درسالن پذیرایی خانه ویلایی روبهرو شدند. تحقیقات پلیسی و قضائی آغاز شد و بررسیها نشان میداد که عامل جنایت برادرزاده شوهر قربانی است. همسایهها ادعا میکردند؛ جلال روز حادثه وارد خانه زن تنها شد و پس از دقایقی صدای درگیری از داخل خانه وی را شنیدند. یکی از همسایهها میگفت: او گاهی به خانه زن عمویش میآمد و به او سر میزد، اما روز حادثه همه چیز فرق میکرد، صدای فریاد از خانه زن تنها به گوش میرسید، وقتی به بیرون ازخانه آمدم، جمال را پشت پنجره دیدم که کشیک میدهد. ترس را میشد در نگاهش دید. وقتی سروصداها بیشتر شد، مشکوک شدیم، به همین خاطر میخواستیم خانه زن تنها برویم اما جلال از درپشتی که به سمت مزرعه باز میشد، فرار کرده بود.
ادعاهای همسایهها کافی بود تا تحقیقات برای دستگیری عامل جنایت در دستور کارآگاهان قرار گیرد. درحالی که مأموران به دنبال ردی از جلال بودند. برادرزاده مقتول هم به کارآگاهان گفت: روز حادثه وقتی به خانه خالهام آمدم، جمال را دیدم که سراسیمه از درپشتی خارج شد. بررسیهای پلیسی نشان میداد که جلال از صومعهسرا گریخته و درپایتخت پنهان شده است. ردیابیها ادامه داشت تا اینکه تیم تحقیق متوجه شد جمال به دلیل ناراحتی کلیهاش دریکی از بیمارستانهای پایتخت بستری شده است که سهشنبهشب درعملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد. صبح روز گذشته متهم پیشروی قاضی سیدسجاد منافی شعبه سوم دادسرای امورجنایی تهران قرار گرفت. او در بازجوییهای تخصصی، خودش را بیگناه دانست و مدعی شد که فردی قصد داشته برای او پاپوش درست کند. جلال که ٣٨سال دارد، پیشروی قاضی دادسرای جنایی گفت: کارم ساختوساز خانه است. به همین خاطر گاهی اوقات به زن عمویم که تنها زندگی میکرد، سر میزدم. عمویم ٢٠سال به علت نامعلومی جان باخته بود. مرگش مشکوک اعلام شد. زن عمویم تحت بازجویی قرار گرفت و مدتی در بازداشت به سر برد اما بعد از مدتی آزاد شد. با آزادی زن عمویم پرونده وی نیز مختومه اعلام شد و هیچگاه عامل جنایت دستگیر نشد و قتلش درهالهای از ابهام ماند. روز حادثه من به صومعهسرا رفته بودم تا درخصوص اختلافاتی که با زن عمویم داشتم، صحبت کنم. اختلافاتمان بر سرمسائل مالی و ساختوساز بود. او مقداری پول به من قرض داده بود و طلبش را میخواست. من هم به آنجا رفتم تا صحبت کنیم اما وقتی رسیدم، درخانه ویلایی او باز بود. به محض اینکه وارد سالن شدم، جسد زن عمویم را دیدم که روی زمین افتاده بود. همان لحظه صدای در را شنیدم که محکم بسته شد. او کسی جز قاتل نبود که پس از کشتن زن عمویم در را بست و فرار کرد تا قتل را گردن من بیندازد. من با دیدن جسد زن عمویم به شدت شوکه شدم و وقتی به خودم آمدم و از خانه بیرون رفتم، مقابل در خواهرزاده زن عمویم را دیدم که با دیدن من فحاشی کرد. نمیدانم واقعا نیتش چه بود.
با ادعاهای این مرد پرونده برای فاششدن زوایای دیگر جنایت معمایی به دادسرای صومعهسرا فرستاده شد.