مرد سالخوردهای که پس از کشتن همسرش خودزنی کرده و بهطرز معجزهآسایی زنده مانده بود، پای میز محاکمه ایستاد و با حکم قضایی به قصاص محکوم شد.
بیست و هشتم مهر 91 اهالی یکی از محلههای قیامدشت تهران متوجه فریادهای گوشخراش زن میانسالی شدند که سکوت شامگاهی را شکست. آنها که از خانهشان بیرون دویده بودند متوجه شدند صدای فریاد از خانه یک زوج سالخورده به گوش میرسد. همسایهها همان موقع مقابل در خانه این زوج رفتند اما کسی در را باز نکرد. به همین خاطر با ماموران کلانتری 174 تماس گرفتند. ماموران پلیس پس از گشودن در خانه این زوج با جنازه کبود کبری 57ساله روبه رو شدند که با پیچیده شدن سیم برق دور گردنش خفه شده بود. ماموران در بازرسی خانه همچنین پیکر نیمهجان همسر کبری به نام علیاکبر را یافتند که در حمام با تیغ رگ دستش را زده بود. علیاکبر به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. این مرد65ساله که معجزهآسا زنده مانده بود در بازجوییها به همسرکشی اعتراف کرد. با توجه به ادعاهایی که از سوی این مرد مطرح میشد وی برای بررسی سلامت روانیاش به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکیقانونی اعلام کردند اگر چه وی به اختلال روانی ناشی از سوءظن مبتلاست ولی هنگام ارتکاب جرم جنون نداشته است.
با تایید سلامت روانی پیرمرد وی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیایدم برای وی حکم قصاص خواستند. وقتی علیاکبر در جایگاه ویژه ایستاد گفت: «من و همسرم زندگی خوبی داشتیم اما از پنج سال قبل رفتوآمدهای کبری با زن همسایه بیشتر شد. زن همسایه مطلقه بود و همسرم را از راه به در کرد. آنها هر روز صبح به بهانه قدم زدن از خانه بیرون میرفتند. من بارها از کبری خواسته بودم ارتباطش را با زن همسایه تمام کند اما قبول نمیکرد. گمان میکردم همسرم به من خیانت میکند و با یک مرد غریبه در ارتباط است. این فکر لحظهای مرا رها نمیکرد و آرامش را از زندگیام گرفته بودم.»
او ادامه داد: «آخرین بار وقتی در غیاب فرزندانم ماجرای خیانت همسرم را مطرح کردم. کبری قهر کرد و به خانه مادرش در شهرستان ازنا رفت. چند بار برایش پیغام فرستادم تا دست از لجبازی بردارد و به خانه برگردد اما قبول نکرد تا اینکه پسرم را برای برگرداندن او به شهرستان فرستادم. چند ساعت از بازگشت کبری به خانه نگذشته بود که بار دیگر با هم درگیر شدیم. او گفت که تحتتاثیر مصرف هروئین دیوانه شدهام و من که از شنیدن این حرف کنترل اعصابم را از دست داده بودم کابل برق را دور گردنش پیچیدم تا ساکت شود اما او خفه شد. من وقتی به خودم آمدم که همسرم جان سپرده بود. به همین خاطر به حمام خانه رفتم و رگ دستم را زدم تا از این زندگی خلاص شوم.»
او در پاسخ به سوال قاضی درباره رفتارهای مشکوک همسرش گفت: «واقعا رفتار مشکوکی از همسرم ندیده بودم، اما نمیدانم چرا فکر خیانت او مرا رها نمیکرد.» این متهم درباره سابقه اعتیادش نیز گفت: «24سال بود که هروئین مصرف میکردم اما مدتی بود آن را ترک کرده بودم، ولی از روزی که کبری قهر کرد مصرف دوباره هروئین را شروع کرده بودم تا شاید به آرامش برسم. من همسرم را دوست داشتم و 35سال با او زندگی کردم و هیچ وقت نمیخواستم او را بکشم. من حالا نزدیک به 70 سال دارم و برای مرگ آمادهام.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به درخواست اولیایدم علیاکبر را به قصاص محکوم کرد.